زندگانی حسین بن علی (ع): تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
محمد علی خلیلی (اقتباس و نگارش ). [تهران]، شرکت تضامنی علمی، 1318. 3 ج، 8 +یح + و +586 ص، وزیری. تصویر، نقشه. | محمد علی خلیلی (اقتباس و نگارش ). [تهران]، شرکت تضامنی علمی، 1318. 3 ج، 8 + یح + و + 586 ص، وزیری. تصویر، نقشه. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
از نوادر کتاب اینکه نویسنده میگوید امام حسین -ع- برای تشکیل حکومت به طرف کوفه رفت (ج 1، ص ید و ج 3، ص 532 و 541). در آغاز کتاب میخوانیم: «مردم عراق، حسین بن علی را دعوت کردند تا با او بیعت کنند. او نیز که خود را از هر بیعتی یله و رها میدیدید و از هر حیث خود را مستحقتر از یزید به این امر میدانست، تکلیف شرعی و دینی خود را در اجابت اهل عراق دید» (ج 1، ص ید). نویسنده با اشاره به اینکه امام حسین -ع- نمیدانست سرانجام وضع کوفه چه میشود، همانگونه که امام حسن -ع- نیز هنگام حرکت از کوفه نتوانست عاقبت کار را پیشبینی کند، مینویسد: «این اظهارات صرف [ صرفاً] از لحاظ تاریخی است و تماس با جنبهٔ مذهبی ندارد (ج 3، ص 541). | از نوادر کتاب اینکه نویسنده میگوید امام حسین -ع- برای تشکیل حکومت به طرف کوفه رفت (ج 1، ص ید و ج 3، ص 532 و 541). در آغاز کتاب میخوانیم: «مردم عراق، حسین بن علی را دعوت کردند تا با او بیعت کنند. او نیز که خود را از هر بیعتی یله و رها میدیدید و از هر حیث خود را مستحقتر از یزید به این امر میدانست، تکلیف شرعی و دینی خود را در اجابت اهل عراق دید» (ج 1، ص ید). نویسنده با اشاره به اینکه امام حسین -ع- نمیدانست سرانجام وضع کوفه چه میشود، همانگونه که امام حسن -ع- نیز هنگام حرکت از کوفه نتوانست عاقبت کار را پیشبینی کند، مینویسد: «این اظهارات صرف [صرفاً] از لحاظ تاریخی است و تماس با جنبهٔ مذهبی ندارد (ج 3، ص 541). | ||
نسخهٔ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۹
محمد علی خلیلی (اقتباس و نگارش ). [تهران]، شرکت تضامنی علمی، 1318. 3 ج، 8 + یح + و + 586 ص، وزیری. تصویر، نقشه.
پژوهشی توصیفی-تحلیلی دربارهٔ زندگی، مقام، قیام و شهادت امام حسین -ع- و رویدادهای پس از آن تا نهضت مختار است. این کتاب از نخستین آثاری است که در رویدادهای پس از آن امام حسین به عنوان الگوی آزادگی و عزت و مبارزه علیه ظلم معرفی شده است. این گونه تصویرسازی از آن حضرت و تأکید بر آن، که امروزه جزء معلومات عمومی است، در آثار گذشتگان برجسته نبوده و کتاب حاضر در شمار اولین آثار در این باب است. در نخستین عبارت آن میخوانیم: «شکی نیست که انقلاب اسلامی از بزرگترین انقلابهای تاریخی است» (ج 1، ص الف). در ادامه، امام حسین وارث این انقلاب خوانده شده و نویسنده افزوده است: «در این قیام، حسین بن علی سرمشق بسیار خوبی به عموم مردم و مخصوصاً به مسلمین داده و به آنها فهمانده است چگونه باید شهامت و عزت نفس و بزرگواری و آزادمنشی را بر خواری و فروتنی و تسلیم ترجیح دهند و مرگ را در عزت به مراتب بالاتر زندگانی در ذلت و خواری بدانند.... اما متأسّفانه بیشتر مردم به این فلسفهٔ عالی پی نبرده و یا منافع شخصی، آنها را بر آن داشته که چنین واقعهٔ تاریخی بزرگی را فقط وسیلهٔ ارتزاق خود قرار داده و با آن در صدد اغفال مردم برآیند» (ج 1، ص یو).
دوازده فصل کتاب دارای این عناوین است: «حسین بن علی از تولد تا سال 60 هجری»، «صفات، شمایل، کردار-رفتار حسین در ادوار زندگانی»، «مقام روحانی و علم و فضل حسین علیهالسلام»، «بنیامیه و آلسفیان»، «خروج از مدینه و سایر وقایع»، (خروج از مکه تا ورود به کربلا»، «حسین در کربلا»، «جنگ و شهادت»، «وقایع بعد از شهادت»، «زنان، اولاد، مرقد، سر»، «اقوال دربارهٔ خروج حسین و عواقب مترتب بر آن»، «بنی امیه پس از قتل حسین (ع)، انقراض آل سفیان، ظهور توبهکاران».
از نوادر کتاب اینکه نویسنده میگوید امام حسین -ع- برای تشکیل حکومت به طرف کوفه رفت (ج 1، ص ید و ج 3، ص 532 و 541). در آغاز کتاب میخوانیم: «مردم عراق، حسین بن علی را دعوت کردند تا با او بیعت کنند. او نیز که خود را از هر بیعتی یله و رها میدیدید و از هر حیث خود را مستحقتر از یزید به این امر میدانست، تکلیف شرعی و دینی خود را در اجابت اهل عراق دید» (ج 1، ص ید). نویسنده با اشاره به اینکه امام حسین -ع- نمیدانست سرانجام وضع کوفه چه میشود، همانگونه که امام حسن -ع- نیز هنگام حرکت از کوفه نتوانست عاقبت کار را پیشبینی کند، مینویسد: «این اظهارات صرف [صرفاً] از لحاظ تاریخی است و تماس با جنبهٔ مذهبی ندارد (ج 3، ص 541).
نویسنده ضمن اشاره به مجعول بودن روایاتی که میگوید جنیان و فرشتگان برای یاری امام حسین -ع- آمدند و آن حضرت نپذیرفت، میگوید: «فرض کنیم این امر حقیقت داشته و ملائکه از جانب خداوند مأمور بودهاند که او را یاری کنند. در این صورت چگونه حسین -ع- فرستادگان خداوند را رد میکرده و خود ملانکه چگونه بدون اجرای امر خداوندی و انجام وظیفهای که به آنها محول شده است بازگشتهاند؟» (ج 3، ص 584).
نویسنده در مواردی دچار تردید و تناقض شده است. در جایی در برابر این سؤال که سیدالشهداء که مردم عراق را میشناخت و به آنها اطمینان نداشت، چرا با خانوادهاش به طرف آنجا رفت و خود را به محاصره انداخت، میگوید: «اینجاست که مسأله اسرارآمیز است و عقل مورّخ و محقق به آن نمیرسد و ناچار باید دست به دامن عقیده شده، معتقد گردید که حسین حقاً مأمور بوده و با سابقه و علم به این کار دست یازیده است» (ج 2، ص 311). امّا در جایی دیگر میگوید که امام حسین از آن رو خانوادهاش را همراه برد که تصور میکرد در کوفه امنیت خواهند داشت. مضافأ اینکه اگر ایشان را در حجاز میگذاشت، بنیامیه آنان را به گروگان میگرفتند (ج 3، ص 543).
از این نویسنده، کتابی مختصرتر، در 308 صفحهٔ رقعی، با عنوان سیدالشهداء و فاجعهٔ کربلا منتشر شده است (تهران، کتابخانهٔ آتروپات). بسیاری از مطالب این دو کتاب به هم نزدیک است.
منابع
کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص 131-133.