مقتل الحسین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مقتلالحسین''' کتابی است دربارهی قیام [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] که به قلم [[لوط بن یحیای ازدی]] نوشته شدهاست. | '''مقتلالحسین''' کتابی است دربارهی قیام [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] که به قلم [[ابومخنف|لوط بن یحیای ازدی]] نوشته شدهاست. | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
[[رده:کتابها در گروه تاریخ]] | [[رده:کتابها در گروه تاریخ]] | ||
[[En:Maqtal al-Hussain]] | [[En:Maqtal al-Hussain]] | ||
[[رده:مقتل]] |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۲
مقتلالحسین کتابی است دربارهی قیام امام حسین(ع) که به قلم لوط بن یحیای ازدی نوشته شدهاست.
| |
---|---|
| |
نویسنده | لوط بن یحیای ازدی |
ناشر | منشوراتالرضی |
محل نشر | قم |
تاریخ نشر | ۱۳۶۲ ه. ش |
چاپ | ۲ |
تعداد صفحات | ۲۳۱ ص |
قطع | وزیری |
دربارهی نویسنده
لوط بن یحیای ازدی ، مکنی و مشهور به ابومخنف، در نیمهٔ دوم قرن اول هجری در کوفه به دنیا آمد و در سال ۱۵۷ یا ۱۵۸ درگذشت. پدر وی، یحیی بن سعید، از یاران امام علی(ع) و جدش، مخنف بن سلیم یا سالم، از یاران آن حضرت و پیامبر(ص) بود. ابومخنف از مورخان نامدار صدر اسلام و در شمار نخستین افرادی بود که کتاب مستقلی دربارهٔ قیام امام حسین(ع) نوشت. در مذهب وی اختلاف است. برخی وی را شیعه و برخی از اهل سنت شمردهاند؛ امّا چنین مینماید که او شیعه و یا بسیار متمایل به تشیع بودهاست. درهرحال، ابومخنف مورد اعتماد شیعه است و بسیاری از رجالیان وی را توثیق کردهاند.
ابومخنف در حدود چهل کتاب داشته که متأسفانه همهٔ آنها از میان رفتهاست. از جمله:
المغازی، الرّدّة الغارات، فتوح الاسلام، فتوح خراسان، مقتل امیرالمؤمنین علیهالسلام، مقتلالحسن علیهالسلام و مقتلالحسین علیهالسلام.
مهمترین کتاب یا از مهمترین کتابهای او، مقتلالحسین علیهالسلام است. این کتاب تا حدود قرن چھارم، یا نزدیک به آن، موجود بوده و طبری در تاریخش از آن نقل کردهاست. امّا بعدها این کتاب مهم، مانند دیگر کتابهای ابومخنف، از میان رفت و اکنون هیچ نسخهای از آن موجود نیست.
درباره کتاب
کتاب حاضر، که به نام مقتل ابومخنف مشهور است، نه تنها از او نیست، بلکه حتی نمیتوان آن را منسوب به او دانست و بنا به دلایلی مجعول است و احتمالاً در قرن ششم ساخته شدهاست و به همین دلیل، در کتابشناسی حاضر در شمار آثار این قرن میآید. این کتاب را از آن رو از آثار قرن ششم میدانیم که ابن شهر آشوب، که در قرن ششم میزیست، مطلبی در مناقب از آن نقل میکند که در تاریخ طبری و الارشاد شیخ مفید که از ابومخنف روایت میکنند، موجود نیست و بنابراین، احتمال میرود که از همین مقتل مجعول نقل قول میکند.
برخی از دلایلی مجعول بودن این کتاب به این شرح است:
1. محتوای این مقتل با تاریخ طبری بسیار متفاوت است؛ حال آنکه طبری بدون واسطه، یا به یک واسطه، از این کتاب نقل کردهاست.
2. نخستین عبارت این مقتل چنین است: «قال ابومخنف: حداثنا ابوالمنذر هشام عن محمّد بن سائب الکلبی» (ص ۵). مخدوش بودن این سند اظهر من الشّمس است. زیرا هشام شاگرد ابومخنف است. از این عبارت دانستهمیشود که جاعل کتاب، جاهل به تراجم نیز بودهاست. در عبارت فوق حتی اگر «عن» صورت تحریف شدهٔ «ابن» باشد، باز هم این استدلال به قوت خود باقی است.
3. در صفحهٔ ۱۲ کتاب آمدهاست: «روی الکلینی فی حدیث....» با اینکه کلینی نزدیک به صد سال پس از مرگ ابومخنف به دنیا آمدهاست.
4. در صفحهٔ ۱۱۳ کتاب آمدهاست طرمّاح بن عدی پس از آنکه هفتاد نفر را از لشکر عمر سعد کشت، خودش نیز کشته شد. حال آنکه طبری در تاریخش (ج ۵، ص ۴۰۶-۴۰۷)، از ابومخنف نقل میکند که طرمّاح بن عدی در کربلا حاضر نبود.
5. هندسه و ساختار کتاب، حتی برخی عبارتها و واژههای آن، نشان میدهد که از آثار متأخران است و شباهت به کتابهای متقدمان ندارد.
بررسی مجعول بودن کتاب
بسیاری از رجالیان و کتابشناسان، به مجعول بودن این مقتل تصریح کردهاند و آن را از ابومخنف ندانستهاند. از جمله نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان گفته است: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سِیَر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار؛ چنانچه [چنانکه] از نقل اعاظم علمای قدیم از آن و از سایر مؤلفاتش معلوم میشود. ولکن افسوس که اصل مقتل بیعیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت دهند مشتمل است بر بعضی مطالب منکرهٔ مخالف اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جهال به جهت پارهای از اغراض فاسده در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حد اعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست.... و عالم جلیل شیخ خلف آل عصفور در بعضی رسائل خود، که اجوبهٔ سی مسأله است، زحمت بسیاری در تطبیق اعظم منکرات آن کتاب بر اصول مذهب کشیده، ولکن بر متأمّل در آن پوشیده نیست که جز تکلف حاصلی ندارد» (ص ۱۵۰).
همچنین سید عبدالحسین شرفالدین در کتاب مؤلفوالشیعة فی صدرالاسلام (بغداد، مکتبةالاندلس)، میگوید: «پوشیده نیست کتاب مقتلالحسین علیهالسلام، که رایج است، منسوب به ابومخنف و شامل احادیث فراوانی است که ابومخنف از آنها اطلاع نداشته و آنها را به دروغ به او نسبت دادهاند و اصولاً دروغ بستن به او زیاد شده٬است و این گواه بر بزرگی اوست» (ص ۴۱-۴۲).
شیخ عباس قمی نیز در کتاب هدایةالاحباب (چاپ دوم: تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳)، میگوید: «مقتل او [ابومخنف]، اگر در دست بود، در نهایت اعتبار بود؛ چنانچه [چنانکه] از نقل اعاظم علمای قدیم از آن معلوم میشود. لکن افسوس و آه که اصل آن مقتل، مانند مقتل کلبی و مدائنی و امثال آنها، به تمادی ایام مفقود شده و به دست ما نرسیده و اما این مقتلی که در دست است و در آخر عاشر بحار طبع شدهاست و به ابومخنف بیچاره نسبت میدهند، معلوم نیست از کیست و از ابومخنف نیست و ابوجعفر طبری در تاریخ خود در باب مقتل امام حسین(ع) از مقتل ابومخنف بسیار نقل کرده و من بسیاری از آن را در نفسالمهموم نقل کردم و کسی که آن منقولات را با مقتل معروف منتسب به ابی مخنف مطابقه کند، مییابد که ابداً به هم ربطی و نسبتی ندارند. فعلی هذا این کتاب ابی مخنف معروف اعتبار ندارد و بر متفردات آن هیچ اعتماد نیست و الله العالم» (ص ۴۵).
بررسی کتاب مقتل ابومخنف
مطالب این مقتل به قیام امام اختصاص دارد و در آن از خروج امام از مدینه، فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه، رفتن امام به کربلا و شهادت آن حضرت و یارانش، روانه کردن اسیران به کوفه و شام و برگشت آنها به مدینه و مرگ یزید سخن رفتهاست. با اینکه در مجعول بودن این مقتل تردیدی نیست، اما بسیار مورد استناد قرار گرفته و در شکلگیری اندیشهٔ شیعی دربارهٔ امام حسین(ع) مؤثر بودهاست. شاهد اینکه مقتل مزبور بارها در ایران و عراق و هند به نام ابومخنف منتشر و نیز دو بار به فارسی ترجمه شدهاست: نخست با عنوان مفتاحالبکاء و الحزن و الاسف علی شهیدالطف، به قلم محمّدطاهر موسوی دزفولی در سال ۱۳۲۲ ه. ق، همراه ترجمهٔ کتاب اخذالثار فی احوالالمختار، منسوب به ابومخنف، و بار دیگر با عنوان مقتلالحسین علیهالسلام یا اولین تاریخ شیعه از واقعهٔ کربلا و قیام مختار همراه ترجمهٔ همان کتاب مجعول و منسوب به ابومخنف دربارهٔ مختار، به قلم محمّدباقر انصاری و محمّدصادق انصاری (قم، دارالکتاب، سال ۱۴۰۵ ه.ق).
گفتنی است مطالب کتاب طبری دربارهٔ حضرت سیدالشهداء(ع) بارها از سوی محققان استخراج و به صورت مستقل چاپ شدهاست. فهرست این آثار بدین شرح است:
- قیام سیدالشهداء حسین بن علی(ع) و خونخواهی مختار به روایت طبری و انشای ابوعلی بلعمی، از محمد سرور مولایی (انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۹ ه. ش)؛
- مقتلالحسین علیهالسلام، از حسن غفاری (قم، کتابخانهٔ آیت الله العظمی مرعشی، ۱۳۹۸ ه. ق)؛
- استشهادالحسین، از سید جمیلی (چاپ اول: بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۶ ه. ق)؛
- وقعهالطّف، از محمّدهادی یوسفی غروی (چاپ اول: مؤسسةالنّشرالاسلامی، ۱۴۰۹ ه. ق)؛
- قیام جاوید: گردانیدهٔ مقتلالحسین ابی مخنف، از حجتالله جودکی (چاپ اول: تهران، مؤسسهٔ فرهنگی-انتشاراتی تبیان، ۱۳۷۷ ه. ش)؛
- شهادةالحسین فی تسلسلها التاریخی من المنطلق حتی المقتل، از محمّدحسین حسینی جلالی (چاپ سوم: عمّان، دارالیاقوت، ۱۴۲۵ ه. ق).
علاوه بر اینها، هر چه از ابومخنف در منابع نقل شده، به اهتمام کامل سلمان جُبوری در دو جلد، ذیل عنوان نصوص من تاریخ ابی مخنف منتشر شدهاست (چاپ اول: بیروت، دارالمحجة البیضاء و دارالرسول الاکرم، ۱۴۱۹ ه. ق). بخشی از جلد اول این کتاب (ص ۳۹۹ -۵۰۷)، دربارهٔ امام حسین(ع) است.
برای تحقیق بیشتر دربارهٔ ابومخنف و مقتل او رجوع شود به:
- سید علی میر شریفی، «ابومخنف و سرگذشت مقتل وی»،آینهٔ پژوهشی (سال اول، شمارهٔ دوم، مرداد و شهریور ۱۳۶۹)، ص ۳۱- ۴۰؛
- پژوهشکدهٔ علوم انسانی دانشگاه امام حسین(ع)، خورشید شهادت : مجموعهٔ مقالات برگزیدهٔ اولین سمینار بررسی ابعاد زندگانی امام حسین علیهالسلام، ویراستهٔ محمّد دانشگر (چاپ اول: تهران، دانشگاه امام حسین (ع)، ۱۳۷۴)، د۱، ص ۳۳-۶۲،
- مقالهٔ «ابومخنف از دی و قیام عاشورا با تکیه بر مقتل وی»، از عبدالله رجایی؛ هادی حسین حمود، «حول مقتلالحسین لابی مخنف»، الموسم (مجلد سوم، شمارهٔ ۱۲، ۱۴۱۲)، ص ۱۴۸ -۱۵۱؛
- غلامحسین زرگرینژاد، نهضت امام حسین(ع) و قیام کربلا (چاپ اول: تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاهها، ۱۳۸۳)، ص ۵ - ۲۸.
جستارهای وابسته
منابع
- کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص ۴۲-۴۵.