عقبة بن عمرو السهمی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
}}
}}


عقبة از طایفه‌ی بنی سهم بن عوف بن غالب بود. گفته‌اند او نخستین کسی است که در رثای حسین بن علی (ع) شعر سروده و این قطعه از لطیف‌ترین و سلیس‌ترین شعرهایی است که در مراثی امام حسین (ع) انشاد شده است.
در مورد '''عقبه بن عمرو السهمی''' گفته شده او نخستین کسی است که در رثای [[حسین بن على (ع)|حسین بن علی (ع)]] شعر سروده و این قطعه از لطیف‌ترین و سلیس‌ترین شعرهایی است که در [[مرثیه|مراثی]] امام حسین (ع) انشاد شده است.


 
== اشعار ==
او در اواخر قرن اول هجری به کربلا رفت و نزدیک قبر امام (ع) ایستاد و خواند:
عقبة از طایفه‌ی بنی سهم بن عوف بن غالب در اواخر قرن اول هجری به [[کربلا]] رفت و نزدیک قبر امام (ع) ایستاد و خواند:




خط ۸۳: خط ۸۳:




==منابع==


==منابع==
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص:57.]
دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص:57.


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۹۲: خط ۹۲:
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران عرب]]
[[رده:شاعران عرب]]
<references />

نسخهٔ ‏۳ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۱

عقبة بن عمرو السهمی‌
پیشه شاعر

در مورد عقبه بن عمرو السهمی گفته شده او نخستین کسی است که در رثای حسین بن علی (ع) شعر سروده و این قطعه از لطیف‌ترین و سلیس‌ترین شعرهایی است که در مراثی امام حسین (ع) انشاد شده است.

اشعار

عقبة از طایفه‌ی بنی سهم بن عوف بن غالب در اواخر قرن اول هجری به کربلا رفت و نزدیک قبر امام (ع) ایستاد و خواند:


1- مررت علی قبر الحسین بکربلاءففاض علیه من دموعی غزیرها

2- و ما زلت أبکیه و أرثی لشجوه‌و یسعد عینی دمعها و زفیرها

3- و بکّیت من بعد الحسین عصائباأطافت به من جانبیه قبورها

4- اذا العین قرّت فی الحیاة و أنتم‌تخافون فی الدّنیا فأظلم نورها

5- سلام علی أهل القبور بکربلاو قلّ لها منّی سلام یزورها

6- سلام بآصال العشی و بالضحی‌تؤدیه نکباء الریاح و مورها

7- و لا برح الوفّاد زوار قبره‌یفوح علیهم مسکها و عبیرها [۱]


1- در کربلا بر قبر حسین (ع) گذشتم و اشک فراوانی از دیدگانم بر تربت مزارش فرو ریخت.

2- بی‌درنگ لب به رثای او گشودم و بر غمش گریستم، اشک‌های من و آههای من، چشمانم را در این سوگواری یار بودند.

3- بر حسین گریستم و پس از حسین بر قومی گریستم که قبر او را با قبور خود احاطه کرده بودند.

4- اگر دیدگان ما بخواهند روشن و خشنود باشند و شما در این دنیا دلتنگ و هراسان باشید آن دیدگان کور باد.

5- بر خفتگان خاک کربلا سلام باد و افسوس دارم که بر مزار ایشان کمتر سلام می‌گویم.

6- در ظلمت شب‌ها و روشنی روزها بر آن قبرها سلام باد، سلامی که همراه باد صبا با غبارها بر آن قبرها می‌نشیند.

7- آنجاکه رایحه‌ی مشک و عنبر بر شامه‌ی زایرانش همیشه می‌وزد (همواره از مشک و عنبر این قبور سرشار باد)


منابع

پی نوشت

  1. ادب الطف؛ ج 1، ص 52.