ولید بن عتبه: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
ولید بن عتیه والى مدینه هنگام مرگ [[معاویه]] بود. یزید نامه به او نوشت و ضمن خبر دادن مرگ معاویه، از او خواست که از امام حسین(ع)بیعت بگیرد و اگر نپذیرفت، گردنش را بزند. | ولید بن عتیه والى مدینه هنگام مرگ [[معاویه]] بود. یزید نامه به او نوشت و ضمن خبر دادن مرگ معاویه، از او خواست که از امام حسین(ع)بیعت بگیرد و اگر نپذیرفت، گردنش را بزند. | ||
بیعت گرفتن از حسین(ع) براى ولید دشوار بود و مىخواست با او عاقلانه و بدون خشونت رفتار کند. امّا با مشورتى که با [[مروان بن حکم|مروان حکم]] انجام داد، مروان موضع متزلزل | بیعت گرفتن از حسین(ع) براى ولید دشوار بود و مىخواست با او عاقلانه و بدون خشونت رفتار کند. امّا با مشورتى که با [[مروان بن حکم|مروان حکم]] انجام داد، مروان موضع متزلزل ولید را به مسخره گرفت و برآشفت و او را تحریک کرد که شبانه امام را به [[دار الإماره|دارالأماره]] احضار کند. | ||
[[سیدالشهدا (ع)|سیدالشهدا(ع)]] شبانه به دارالأماره رفت. گفتگوهایى میان امام و والى مدینه و ولید انجام گرفت و امام، بدون بیعت از آنجا خارج شد. <ref>حیاة الامام الحسین،ج۲،ص ۲۵۰.</ref> | [[سیدالشهدا (ع)|سیدالشهدا(ع)]] شبانه به دارالأماره رفت. گفتگوهایى میان امام و والى مدینه و ولید انجام گرفت و امام، بدون بیعت از آنجا خارج شد. <ref>حیاة الامام الحسین،ج۲،ص ۲۵۰.</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۲
ولید بن عتبه والی مدینه که به درخواست یزید برای بیعت گرفتن از امام حسین(ع) اقدام نمود.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ولید بن عتیه والى مدینه هنگام مرگ معاویه بود. یزید نامه به او نوشت و ضمن خبر دادن مرگ معاویه، از او خواست که از امام حسین(ع)بیعت بگیرد و اگر نپذیرفت، گردنش را بزند.
بیعت گرفتن از حسین(ع) براى ولید دشوار بود و مىخواست با او عاقلانه و بدون خشونت رفتار کند. امّا با مشورتى که با مروان حکم انجام داد، مروان موضع متزلزل ولید را به مسخره گرفت و برآشفت و او را تحریک کرد که شبانه امام را به دارالأماره احضار کند.
سیدالشهدا(ع) شبانه به دارالأماره رفت. گفتگوهایى میان امام و والى مدینه و ولید انجام گرفت و امام، بدون بیعت از آنجا خارج شد. [۱]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پینوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ حیاة الامام الحسین،ج۲،ص ۲۵۰.