طراز یزدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اعداد فارسی شدند، شعر دوبار وارد شده بود یکی حذف شد تا تکراری نباشد عنوان آثار اضافه گردید) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''طراز یزدی'''(۱۱۸۷ ه. ق-۱۲۲۴ ه. ق) از مشاهیر شعرای دوره قاجاریه است.{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = طراز یزدی | | نام = طراز یزدی | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
| تاریخ تولد = سال | | تاریخ تولد = سال ۱۱۸۷ ه. ق | ||
| محل تولد = | | محل تولد = | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = سال | | تاریخ مرگ = سال ۱۲۲۴ ه. ق | ||
| محل مرگ = | | محل مرگ = | ||
| علت مرگ = شکنجه توسط | | علت مرگ = شکنجه توسط صدراعظم محمدشاه قاجار | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| مختصات محل زندگی = | | مختصات محل زندگی = | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
}} | }} | ||
== زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
طراز یزدی به سال | '''میرزا عبدالوهاب طراز یزدی''' به سال ۱۱۸۷ ه. ق متولد شد. او شاعری توانا و ادیبی فاضل بود و به فنون شعر و ادب تسلط داشت اما مدیحهگو و هجوسرا بود. وی در زمان حیاتش به شهرت رسید و شعرش مورد پسند ارباب شعر و ادب قرار گرفت. پدرش حاج عبدالکریم از معاریف شهر یزد و از معماران بنام عصر خود بود و در میان مردم از محبوبیت و شهرت برخوردار بود. | ||
طراز علوم اولیه و عربیه را از اساتید فن | طراز علوم اولیه و عربیه را از اساتید فن فراگرفت و چون دارای هوش و استعداد سرشار بود، به سرعت رشد کرد و در میان مردم چهرهای آراسته به فضل و ادب شناخته شد و در شعر نیز منزلتی والا یافت و خط و خوشنویسی تعلیم گرفت و از خوشنویسان شهر خود گردید. | ||
طراز پس از کسب معلومات متداوله چندی پیشه پدر را دنبال کرد اما چون شاعری ظریف طبع و خوش ذوق | طراز پس از کسب معلومات متداوله چندی پیشه پدر را دنبال کرد اما چون شاعری ظریف طبع و خوش ذوق بود، شغل پدر مطابق سلیقهاش قرار نگرفت و از آن دست کشید و راهی تهران شد و به دربار محمدشاه قاجار راه یافت و مورد نوازش قرار گرفت، ولی صدراعظم وقت (حاج میرزا آقاسی) بر اثر سعایت بدخواهان او را مورد بیمهری قرار داد و این رفتار، طراز را خوش نیامد و به هجوش پرداخت. | ||
طراز چون احساس خطر کرد از تهران گریخت و به زادگاه خود رفت ولی در نایین به دستور | طراز چون احساس خطر کرد از تهران گریخت و به زادگاه خود رفت ولی در نایین به دستور صدراعظم او را گرفته و تا سرحدّ مرگ شکنجهاش کردند و بعد به گوشهای انداختند. تنی چند از مسافران او را شناختند و با خود به یزد بردند و به معالجهاش پرداختند. پس از آن واقعه دست از مدح و ذم کشید، جز به ستایش پیغمبر(ص) و دودمانش شعری نسرود و از گذشتهاش اظهار تأسف کرد. | ||
طراز بر اثر صدمات واردهی جسمی و تألمات روحی در حالی که بیش از | طراز بر اثر صدمات واردهی جسمی و تألمات روحی در حالی که بیش از ۳۷ سال نداشت، در سال ۱۲۲۴ ه. ق. بدرود حیات گفت. | ||
== آثار == | |||
از طراز یزدی [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=503418&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان] شعری منتشر شدهاست. | |||
== اشعار == | ==اشعار== | ||
{ | {| style="margin: 0 auto; " | ||
| class="b" |<span class="beyt"> آتش زد این بهار جگرهای تفته را</span> | | class="b" |<span class="beyt"> آتش زد این بهار جگرهای تفته را</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">ماند سحاب، خیمهی برباد رفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">ماند سحاب، خیمهی برباد رفته را </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> بود آتشی نهفته به دلها و برفروخت</span> | | class="b" |<span class="beyt"> بود آتشی نهفته به دلها و برفروخت</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">باد بهار، آتش در دل نهفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">باد بهار، آتش در دل نهفته را </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> یاد آورم چو غنچهی سیراب بنگرم</span> | | class="b" |<span class="beyt"> یاد آورم چو غنچهی سیراب بنگرم</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">آن غنچههای تشنهی در خون شکفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">آن غنچههای تشنهی در خون شکفته را </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> خیزد ز خاک سبزه و یاد آورد حسین</span> | | class="b" |<span class="beyt"> خیزد ز خاک سبزه و یاد آورد حسین</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">آن سبز خط سلالهی در خاک خفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">آن سبز خط سلالهی در خاک خفته را </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> از کربلا شنفتهای، ای دل حکایتی</span> | | class="b" |<span class="beyt"> از کربلا شنفتهای، ای دل حکایتی</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">هرگز به دیده نیست شباهت شنفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">هرگز به دیده نیست شباهت شنفته را </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> هفت آسمان هنوز بگرید بر آن که دید</span> | | class="b" |<span class="beyt"> هفت آسمان هنوز بگرید بر آن که دید</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">در خون خضاب کاکل ماه دو هفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">در خون خضاب کاکل ماه دو هفته را </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> از هر طرف غبار مصیبت فرو گرفت</span> | | class="b" |<span class="beyt"> از هر طرف غبار مصیبت فرو گرفت</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">کاشانههای شهپر جبریل رفته را </span> | | class="b" |<span class="beyt">کاشانههای شهپر جبریل رفته را </span> | ||
|} | |} | ||
خط ۱۱۱: | خط ۹۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۲۵۳.] | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] | ||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متأخر]] | [[رده:شاعران متأخر]] |
نسخهٔ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۱
طراز یزدی(۱۱۸۷ ه. ق-۱۲۲۴ ه. ق) از مشاهیر شعرای دوره قاجاریه است.
طراز یزدی | |
---|---|
نام اصلی | میرزا عبدالوهاب طراز یزدی |
زادروز | سال ۱۱۸۷ ه. ق |
مرگ | سال ۱۲۲۴ ه. ق |
علت مرگ | شکنجه توسط صدراعظم محمدشاه قاجار |
زندگینامه
میرزا عبدالوهاب طراز یزدی به سال ۱۱۸۷ ه. ق متولد شد. او شاعری توانا و ادیبی فاضل بود و به فنون شعر و ادب تسلط داشت اما مدیحهگو و هجوسرا بود. وی در زمان حیاتش به شهرت رسید و شعرش مورد پسند ارباب شعر و ادب قرار گرفت. پدرش حاج عبدالکریم از معاریف شهر یزد و از معماران بنام عصر خود بود و در میان مردم از محبوبیت و شهرت برخوردار بود.
طراز علوم اولیه و عربیه را از اساتید فن فراگرفت و چون دارای هوش و استعداد سرشار بود، به سرعت رشد کرد و در میان مردم چهرهای آراسته به فضل و ادب شناخته شد و در شعر نیز منزلتی والا یافت و خط و خوشنویسی تعلیم گرفت و از خوشنویسان شهر خود گردید.
طراز پس از کسب معلومات متداوله چندی پیشه پدر را دنبال کرد اما چون شاعری ظریف طبع و خوش ذوق بود، شغل پدر مطابق سلیقهاش قرار نگرفت و از آن دست کشید و راهی تهران شد و به دربار محمدشاه قاجار راه یافت و مورد نوازش قرار گرفت، ولی صدراعظم وقت (حاج میرزا آقاسی) بر اثر سعایت بدخواهان او را مورد بیمهری قرار داد و این رفتار، طراز را خوش نیامد و به هجوش پرداخت.
طراز چون احساس خطر کرد از تهران گریخت و به زادگاه خود رفت ولی در نایین به دستور صدراعظم او را گرفته و تا سرحدّ مرگ شکنجهاش کردند و بعد به گوشهای انداختند. تنی چند از مسافران او را شناختند و با خود به یزد بردند و به معالجهاش پرداختند. پس از آن واقعه دست از مدح و ذم کشید، جز به ستایش پیغمبر(ص) و دودمانش شعری نسرود و از گذشتهاش اظهار تأسف کرد.
طراز بر اثر صدمات واردهی جسمی و تألمات روحی در حالی که بیش از ۳۷ سال نداشت، در سال ۱۲۲۴ ه. ق. بدرود حیات گفت.
آثار
از طراز یزدی دیوان شعری منتشر شدهاست.
اشعار
آتش زد این بهار جگرهای تفته را | ماند سحاب، خیمهی برباد رفته را | |
بود آتشی نهفته به دلها و برفروخت | باد بهار، آتش در دل نهفته را | |
یاد آورم چو غنچهی سیراب بنگرم | آن غنچههای تشنهی در خون شکفته را | |
خیزد ز خاک سبزه و یاد آورد حسین | آن سبز خط سلالهی در خاک خفته را | |
از کربلا شنفتهای، ای دل حکایتی | هرگز به دیده نیست شباهت شنفته را | |
هفت آسمان هنوز بگرید بر آن که دید | در خون خضاب کاکل ماه دو هفته را | |
از هر طرف غبار مصیبت فرو گرفت | کاشانههای شهپر جبریل رفته را |