آب: تفاوت میان نسخهها
(←منبع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در | آب مایه حیات و از اسطورهها و نمادهای مهم فرهنگهای مختلف از جمله فرهنگ شیعی است. | ||
آب، نامی عمومی برای مایع شفاف، بیمزه و بیبویی است که انسان و حیوان از آن میآشامند. آب به عنوان یکی از عناصر اربعه یا چهار «آخشیج» (خاک، آب، باد و آتش)، در فرهنگهای گوناگون همواره معانی نمادین و اسطورهشناختی متعدد و متنوعی داشته است. به طور معمول، آب در سه مفهوم به کار برده شده است: اساس شکلگیری جهان، نماد زندگی، آغاز حیات و جاودانگی، و نماد پاکی و پاککنندگی. آب در اساطیر، آیینها و شمایلنگاریها، جدا از ساختار کلیتهای فرهنگی مربوط به آن، همواره مقدم بر هر نقش و صورت و محمل و تکیهگاه هر آفرینشی است. | |||
در اساطیر مصری، جهان در ابتدا اقیانوسی از آب بوده است. در اسطورههای بینالنهرین و روایتهای آشوری نیز همه آفریدهها از آمیختن آب شیرین (Apsu) و شوراب (Tiamt) پدید میآیند. در اساطیر یونان، «نرسیس» مظهر آب و پدرش «سیزیف» خدای رودخانه و مادرش «لیریوب» الهه چشمهساران است. یونانیان باستان همچنین آیینها و جشنهایی مربوط به آب و طلب باران داشتهاند از جمله آیین «رودها» که در آن اسبهایی را زنده در میان امواج میافکندند و آنها را به خدایان دریا تقدیم میکردند. در اساطیر هندی آب مصدر همه چیز و همه هستی است و خاصیت شفابخشی دارد. در سنتهای ملل اروپایی نیز آب و آیینهای مربوط به آن سابقهای دراز دارد؛ از جمله میتوان به وجود چشمههای شفابخش در فرانسه (نظیر چشمه بانوی عذرا در لورد) اشاره کرد. | |||
در ایران باستان، آب (پس از آتش) از تقدس و احترام ویژهای برخوردار بوده است. در اوستا به دفعات به جنبه قدسی و حیاتبخشی و آفرنندگی آب در خلقت گیتی اشاره شده است. در اساطیر ایرانی «آناهیتا»، الهه آب و زنی مققدس است که «شمار گله و رمه و مملکت و داراییها و زمینها را فزونی میبخشد». ایرانیان آیینهای مختلفی هم با محوریت آب داشتهاند که آبپاشی (در جشن تیرگان) و بارانخواهی از آن جمله است. در فرهنگ ایرانی، آب نماد آغاز حیات مادی و رمز باروری و زایایی و نشانه آگاهی، روشنایی و پاکی است؛ چنانکه «آب حیات» را در دل ظلمات جستوجو میکنند و گذر از آب (دریه، رودخانه) به عنوان یک آزمون (یا «ور») و مرحله (یا «خوان») شناخته میشود. | |||
آب در ادیان ابراهیمی و کتابهای مقدس نیز جایگاه مهمی دارد. در تورات آب تسبیحگوی ذات خداوندی دانسته شده و چنین گزارش شده که نخست همه افلاک را آب فراگرفته بود و خدا آسمان را ساخت تا آبهای زیر فلک و زیر آن را از یکدیگر جدا کند (سفر پیدایش: 1/1). اسنیها از فرقههای یهودی ساکن در ساحل بحرالمیت –که حدود دو قرن پیش از میلاد پدید آمدند و بعدها اکثرا جذب مسیحیت شدند- روزی چند بار غسل میکردند و از این رو حوضهای بزرگی ساخته بودند. نزد صابئین مندایی نیز آب جاری اهمیت بسیاری دارد و آنها معمولا در کنار رودخانه زندگی میکنند تا بتوانند غسلهای مربوط به اعمال دینی خود را انجام دهند. در الهیات مسیحی، آب نخستین مرکز روحالقدس و آفریننده زندگی است. در انجیل یوحنا آمده است: «هیچکس نمیتواند وارد ملکوت خداوند شود، مگر آنکه زاده شود و زادگاه او آب و روح باشد». (3:5) غسل تعمید مشهورترین آیین مرتبط با آب در مسیحیت است. | |||
در اسلام، آب به عنوان یکی از مطهرات اصلی ارزش بالایی دارد. در قرآن واژه «ماء» (آب) و مشتقات آن 63 بار به کار رفته و مایه و منشأ حیات انبیا: 30 و وسیله رفاه و بقای بشر (ملک: 30) معرفی شده و از بنا شدن عرش الهی بر آب خبر داده شده است (هود: 7). همچنین در منظومه قرآن، وحی و باران هر دو توسط خدا نازل میشوند و از هر دو با صفات «رحمت» و «حیاتبخشی» یاد شده است. | |||
در منابع حدیثی به استشفا و تبرک جستن به آب باران توصیه شده است. در فرهنگ اسلامی، نماز مخصوصی برای طلب باران وجود دارد که از گذشته تا امروز هر از گاه توسط اهالی مناطق مختلف و به امامت یکی از عملای برجسته آن منطقه، اقامه میشود. در منابع فقهی سنی و شیعه هم مباحث مختلفی درباره آب، اقسام آن و احکام مرتبط با آن از جمله در «کتاب طهارت» و ذیل احکام تطهیر، وضو، غسل و... آمده است. | |||
در فرهنگ عرفانی و تصوف، آب به عنوان رمز، کنایه و تمثیل کاربردهای متنوع و بسیاری دارد. از جمله از آن به علم ربانی و حکمت تأویل میشود و نیز دمزی از انبیا و اولیای الهی، انسان کامل، عالم معنا و کلام معنوی (وحی و الهام) است. شیعیان اسماعیلی نیز برای آب معنایی مجازی قائلاند و آن را نشانه «علم امام و حجت» میدانند. | |||
در برخی وقایع مهم تاریخ اسلام، آب نقش برجستهای داشته است و به جهت محدودیت منابع آبی در مناطق تحت سکونت مسلمانان صدر اسلام، گاهی از آب به عنوان حربهای نظامی در جنگها و منازعات استفاده شده است. از نمونههای مشهور این استفاده، محاصره عثمان، جنگ صفین و مهمتر از همه واقعه عاشورا را میتوان نام برد. به گزارش منابع تاریخی، در سال 35 ق جمعی از مخالفان عثمان بن عفان –خلیفه سوم- او را در خانهاش محاصره کردند و مانع از رسیدن آب به وی شدند. در جنگ صفین هم معاویه میان سپاه امام علی (ع) و چاههای آب مانع ایجاد کرد؛ اما امام پس از رفع آن موانع مقابله به مثل نکرد. به گزارش مقاتل، در جریان واقعه عاشورا، عبیدالله بن زیاد طی نامهای به عمربن سعد دستور داد مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شود و آنها را تشنه نگاه دارد. در 7 محرم سال 61 ق، عمر سعد، عمروبن حجاج زبیدی را همراه 500 سوار مأمور نگهبانی از نهر علقمه –شاخهای از رودخانه فرات- و ممانعت از دسترسی یاران امام حسین (ع) و یارانش بود. در روز عاشورا سپاهیان عمر سعد در رجزخانیهای خود نیز با اشاره به ممنوعیت آب، میکوشیدند بر سپاه مقابل خود فشار روانی وارد کنند. از جمله از عبدالله بن حصین ازدی نقل شده که خطاب به امام حسین (ع) گفت: «آیا این آب را میبینی که مانند قلب آسمان صاف است؟ تو یک قطره از آن را نخواهی چشید تا آنکه از تشنگی بمیری». امام و یارانش تلاشهایی برای شکست محاصره آب انجام دادند و تا پیش از روز عاشورا، در مواردی هم موفق شدند. مشهورترین این تلاشها عصرگاه روز عاشورا توسط عباس بن علی انجام شد که به شهادت وی انجامید. | |||
مجموعه این وقایع سبب شده است در فرهنگ شیعی، آب و مفاهیم مرتبط با آن در پیوند با عاشورا وجه نمادین برجستهای پیدا کند. در ادبیات عاشورایی و مراثی و نوحهها، آب و عطش کاربرد بسیاری دارد. در روضهخوانیها، تشنگی امام حسین (ع) و یارانش و زنان و کودکانشان، مضمون مشترک و جوهر اصلی روایت تراژیک عاشورا است؛ به ویژه در روایت شهادت فرزند خردسال امام (علی اصغر) و حضرت عباس (ع) که «سقای تشنگان» نامیده میشود. | |||
در آیینهای عزاداری هم آب نقش برجستهای دارد؛ تا جایی که برخی آیینها مانند «سقایی» در پیوند مستقیم با آب شکل گرفتهاند. «سقاخانه»ها در فرهنگ شهری ایران، مکانهایی مقدساند که با الهام از واقعه عاشورا و به ویژه نقش سقایی حضرت عباس (ع) احداث میشوند. در نذورات و وقفهای مربوط به امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) آب و منابع تأمین آن به اشکال مختلف کاربرد بسیاری دارد. در برداشتهای عرفانی از عاشورا نیز از تشنگی امام حسین (ع) و یارانش به عطش عاشق برای دستیابی به آب حیات جاودانی یعنی شهادت و رسیدن به وصال و لقای خدا تفسیر میشود. | |||
در فرهنگ عامه، پیوند باور به تقدس آب در ایران باستان و ارزش آب در تاریخ و فرهنگ شیعه به اشکال مختلف نمود و بروز دارد. از جمله میتوان به محترم داشتن چشمهها و رودخانهها و نامگذاری آنها با اسامی شخصیتهای مذهبی و معصومان (نظیر «چشمه علی») و باور به شفابخشی آنها، پخت نذوراتی مانند «آش باران»، برگزاری آیینهایی مانند قالیشویان در مشهد اردهال و کاربرد فراوان آب و واژگان و مفاهیم مرتبط با آن در ضربالمثلها و کنایات ایرانی اشاره کرد. همچنین در فرهنگ عامه شیعیان ایرانی، آب «مهریه حضرت زهرا» دانسته میشود و مرسوم است که پس از نوشیدن آب عباراتی مانند «سلام بر حسین» و «لعنت بر یزید» میگویند. | |||
منابع: قرآن؛ کتاب مقدس؛ الیاده (1376)؛ جباری (1389)؛ خواص (1389)؛ دهخدا (1373)؛ دینوری (1364)؛ ژیران و دیگران (1375)؛ سپخوندی (1385)؛ شعبانی اصل (1386)؛ صدقه (1377)؛ فروغی (1382)؛ قائمی و دیگران (1388)؛ لینگز (1374)؛ مدرسی (1387)؛ نصربن مزاحم (1375)؛ هدایتپناه (1389)؛ واعظ زاده خراسانی (1365)؛ ویو (1375). | |||
برای مطالعه بیشتر: الیاده (1368)؛ بهار (1377)؛ بهرامی (1393 الف)؛ پورنامداریان (1383)؛ تفضلی (1374)؛ خسروی (1378)؛ خلعتبری لیماکی (1387)؛ خوشمنش (1388)؛ ذوالفقاری (1394 الف)؛ ستاری (1372)؛ سجادی (1379)؛ شاملو (1377/2)؛ شوالیه و گربران (1384)؛ شیخالاسلامی (1374)؛ عربستانی (1387)؛ فربد (1383- 1384)؛ کریمیان سردشتی (1383)؛ کوپر (1392)؛ گرجی (1374)؛ لحمیان (1382)؛ مدبری و خدایاری (1387)؛ مسرت (1387)؛ مطهری (1384)؛ مککال و دیگران (1385)؛ نیکوبخت و دیگران (1391)؛ هادی (1378). | |||
نسخهٔ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۵
آب مایه حیات و از اسطورهها و نمادهای مهم فرهنگهای مختلف از جمله فرهنگ شیعی است. آب، نامی عمومی برای مایع شفاف، بیمزه و بیبویی است که انسان و حیوان از آن میآشامند. آب به عنوان یکی از عناصر اربعه یا چهار «آخشیج» (خاک، آب، باد و آتش)، در فرهنگهای گوناگون همواره معانی نمادین و اسطورهشناختی متعدد و متنوعی داشته است. به طور معمول، آب در سه مفهوم به کار برده شده است: اساس شکلگیری جهان، نماد زندگی، آغاز حیات و جاودانگی، و نماد پاکی و پاککنندگی. آب در اساطیر، آیینها و شمایلنگاریها، جدا از ساختار کلیتهای فرهنگی مربوط به آن، همواره مقدم بر هر نقش و صورت و محمل و تکیهگاه هر آفرینشی است. در اساطیر مصری، جهان در ابتدا اقیانوسی از آب بوده است. در اسطورههای بینالنهرین و روایتهای آشوری نیز همه آفریدهها از آمیختن آب شیرین (Apsu) و شوراب (Tiamt) پدید میآیند. در اساطیر یونان، «نرسیس» مظهر آب و پدرش «سیزیف» خدای رودخانه و مادرش «لیریوب» الهه چشمهساران است. یونانیان باستان همچنین آیینها و جشنهایی مربوط به آب و طلب باران داشتهاند از جمله آیین «رودها» که در آن اسبهایی را زنده در میان امواج میافکندند و آنها را به خدایان دریا تقدیم میکردند. در اساطیر هندی آب مصدر همه چیز و همه هستی است و خاصیت شفابخشی دارد. در سنتهای ملل اروپایی نیز آب و آیینهای مربوط به آن سابقهای دراز دارد؛ از جمله میتوان به وجود چشمههای شفابخش در فرانسه (نظیر چشمه بانوی عذرا در لورد) اشاره کرد. در ایران باستان، آب (پس از آتش) از تقدس و احترام ویژهای برخوردار بوده است. در اوستا به دفعات به جنبه قدسی و حیاتبخشی و آفرنندگی آب در خلقت گیتی اشاره شده است. در اساطیر ایرانی «آناهیتا»، الهه آب و زنی مققدس است که «شمار گله و رمه و مملکت و داراییها و زمینها را فزونی میبخشد». ایرانیان آیینهای مختلفی هم با محوریت آب داشتهاند که آبپاشی (در جشن تیرگان) و بارانخواهی از آن جمله است. در فرهنگ ایرانی، آب نماد آغاز حیات مادی و رمز باروری و زایایی و نشانه آگاهی، روشنایی و پاکی است؛ چنانکه «آب حیات» را در دل ظلمات جستوجو میکنند و گذر از آب (دریه، رودخانه) به عنوان یک آزمون (یا «ور») و مرحله (یا «خوان») شناخته میشود. آب در ادیان ابراهیمی و کتابهای مقدس نیز جایگاه مهمی دارد. در تورات آب تسبیحگوی ذات خداوندی دانسته شده و چنین گزارش شده که نخست همه افلاک را آب فراگرفته بود و خدا آسمان را ساخت تا آبهای زیر فلک و زیر آن را از یکدیگر جدا کند (سفر پیدایش: 1/1). اسنیها از فرقههای یهودی ساکن در ساحل بحرالمیت –که حدود دو قرن پیش از میلاد پدید آمدند و بعدها اکثرا جذب مسیحیت شدند- روزی چند بار غسل میکردند و از این رو حوضهای بزرگی ساخته بودند. نزد صابئین مندایی نیز آب جاری اهمیت بسیاری دارد و آنها معمولا در کنار رودخانه زندگی میکنند تا بتوانند غسلهای مربوط به اعمال دینی خود را انجام دهند. در الهیات مسیحی، آب نخستین مرکز روحالقدس و آفریننده زندگی است. در انجیل یوحنا آمده است: «هیچکس نمیتواند وارد ملکوت خداوند شود، مگر آنکه زاده شود و زادگاه او آب و روح باشد». (3:5) غسل تعمید مشهورترین آیین مرتبط با آب در مسیحیت است. در اسلام، آب به عنوان یکی از مطهرات اصلی ارزش بالایی دارد. در قرآن واژه «ماء» (آب) و مشتقات آن 63 بار به کار رفته و مایه و منشأ حیات انبیا: 30 و وسیله رفاه و بقای بشر (ملک: 30) معرفی شده و از بنا شدن عرش الهی بر آب خبر داده شده است (هود: 7). همچنین در منظومه قرآن، وحی و باران هر دو توسط خدا نازل میشوند و از هر دو با صفات «رحمت» و «حیاتبخشی» یاد شده است. در منابع حدیثی به استشفا و تبرک جستن به آب باران توصیه شده است. در فرهنگ اسلامی، نماز مخصوصی برای طلب باران وجود دارد که از گذشته تا امروز هر از گاه توسط اهالی مناطق مختلف و به امامت یکی از عملای برجسته آن منطقه، اقامه میشود. در منابع فقهی سنی و شیعه هم مباحث مختلفی درباره آب، اقسام آن و احکام مرتبط با آن از جمله در «کتاب طهارت» و ذیل احکام تطهیر، وضو، غسل و... آمده است. در فرهنگ عرفانی و تصوف، آب به عنوان رمز، کنایه و تمثیل کاربردهای متنوع و بسیاری دارد. از جمله از آن به علم ربانی و حکمت تأویل میشود و نیز دمزی از انبیا و اولیای الهی، انسان کامل، عالم معنا و کلام معنوی (وحی و الهام) است. شیعیان اسماعیلی نیز برای آب معنایی مجازی قائلاند و آن را نشانه «علم امام و حجت» میدانند. در برخی وقایع مهم تاریخ اسلام، آب نقش برجستهای داشته است و به جهت محدودیت منابع آبی در مناطق تحت سکونت مسلمانان صدر اسلام، گاهی از آب به عنوان حربهای نظامی در جنگها و منازعات استفاده شده است. از نمونههای مشهور این استفاده، محاصره عثمان، جنگ صفین و مهمتر از همه واقعه عاشورا را میتوان نام برد. به گزارش منابع تاریخی، در سال 35 ق جمعی از مخالفان عثمان بن عفان –خلیفه سوم- او را در خانهاش محاصره کردند و مانع از رسیدن آب به وی شدند. در جنگ صفین هم معاویه میان سپاه امام علی (ع) و چاههای آب مانع ایجاد کرد؛ اما امام پس از رفع آن موانع مقابله به مثل نکرد. به گزارش مقاتل، در جریان واقعه عاشورا، عبیدالله بن زیاد طی نامهای به عمربن سعد دستور داد مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شود و آنها را تشنه نگاه دارد. در 7 محرم سال 61 ق، عمر سعد، عمروبن حجاج زبیدی را همراه 500 سوار مأمور نگهبانی از نهر علقمه –شاخهای از رودخانه فرات- و ممانعت از دسترسی یاران امام حسین (ع) و یارانش بود. در روز عاشورا سپاهیان عمر سعد در رجزخانیهای خود نیز با اشاره به ممنوعیت آب، میکوشیدند بر سپاه مقابل خود فشار روانی وارد کنند. از جمله از عبدالله بن حصین ازدی نقل شده که خطاب به امام حسین (ع) گفت: «آیا این آب را میبینی که مانند قلب آسمان صاف است؟ تو یک قطره از آن را نخواهی چشید تا آنکه از تشنگی بمیری». امام و یارانش تلاشهایی برای شکست محاصره آب انجام دادند و تا پیش از روز عاشورا، در مواردی هم موفق شدند. مشهورترین این تلاشها عصرگاه روز عاشورا توسط عباس بن علی انجام شد که به شهادت وی انجامید. مجموعه این وقایع سبب شده است در فرهنگ شیعی، آب و مفاهیم مرتبط با آن در پیوند با عاشورا وجه نمادین برجستهای پیدا کند. در ادبیات عاشورایی و مراثی و نوحهها، آب و عطش کاربرد بسیاری دارد. در روضهخوانیها، تشنگی امام حسین (ع) و یارانش و زنان و کودکانشان، مضمون مشترک و جوهر اصلی روایت تراژیک عاشورا است؛ به ویژه در روایت شهادت فرزند خردسال امام (علی اصغر) و حضرت عباس (ع) که «سقای تشنگان» نامیده میشود. در آیینهای عزاداری هم آب نقش برجستهای دارد؛ تا جایی که برخی آیینها مانند «سقایی» در پیوند مستقیم با آب شکل گرفتهاند. «سقاخانه»ها در فرهنگ شهری ایران، مکانهایی مقدساند که با الهام از واقعه عاشورا و به ویژه نقش سقایی حضرت عباس (ع) احداث میشوند. در نذورات و وقفهای مربوط به امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) آب و منابع تأمین آن به اشکال مختلف کاربرد بسیاری دارد. در برداشتهای عرفانی از عاشورا نیز از تشنگی امام حسین (ع) و یارانش به عطش عاشق برای دستیابی به آب حیات جاودانی یعنی شهادت و رسیدن به وصال و لقای خدا تفسیر میشود. در فرهنگ عامه، پیوند باور به تقدس آب در ایران باستان و ارزش آب در تاریخ و فرهنگ شیعه به اشکال مختلف نمود و بروز دارد. از جمله میتوان به محترم داشتن چشمهها و رودخانهها و نامگذاری آنها با اسامی شخصیتهای مذهبی و معصومان (نظیر «چشمه علی») و باور به شفابخشی آنها، پخت نذوراتی مانند «آش باران»، برگزاری آیینهایی مانند قالیشویان در مشهد اردهال و کاربرد فراوان آب و واژگان و مفاهیم مرتبط با آن در ضربالمثلها و کنایات ایرانی اشاره کرد. همچنین در فرهنگ عامه شیعیان ایرانی، آب «مهریه حضرت زهرا» دانسته میشود و مرسوم است که پس از نوشیدن آب عباراتی مانند «سلام بر حسین» و «لعنت بر یزید» میگویند.
منابع: قرآن؛ کتاب مقدس؛ الیاده (1376)؛ جباری (1389)؛ خواص (1389)؛ دهخدا (1373)؛ دینوری (1364)؛ ژیران و دیگران (1375)؛ سپخوندی (1385)؛ شعبانی اصل (1386)؛ صدقه (1377)؛ فروغی (1382)؛ قائمی و دیگران (1388)؛ لینگز (1374)؛ مدرسی (1387)؛ نصربن مزاحم (1375)؛ هدایتپناه (1389)؛ واعظ زاده خراسانی (1365)؛ ویو (1375). برای مطالعه بیشتر: الیاده (1368)؛ بهار (1377)؛ بهرامی (1393 الف)؛ پورنامداریان (1383)؛ تفضلی (1374)؛ خسروی (1378)؛ خلعتبری لیماکی (1387)؛ خوشمنش (1388)؛ ذوالفقاری (1394 الف)؛ ستاری (1372)؛ سجادی (1379)؛ شاملو (1377/2)؛ شوالیه و گربران (1384)؛ شیخالاسلامی (1374)؛ عربستانی (1387)؛ فربد (1383- 1384)؛ کریمیان سردشتی (1383)؛ کوپر (1392)؛ گرجی (1374)؛ لحمیان (1382)؛ مدبری و خدایاری (1387)؛ مسرت (1387)؛ مطهری (1384)؛ مککال و دیگران (1385)؛ نیکوبخت و دیگران (1391)؛ هادی (1378).