دوبیتی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===ضریح شش گوشه امام حسین (ع)=== | ===ضریح شش گوشه امام حسین (ع)=== | ||
شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (ع) و رزمآوری و بصیرت او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. او نخستین شهید عاشورا از بنیهاشم است. <ref>محدثی، 1374، ص 322.</ref> | شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (ع) و رزمآوری و بصیرت او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. او نخستین شهید عاشورا از بنیهاشم است. <ref>محدثی، 1374، ص 322.</ref> | ||
حضرت علی اکبر (ع) همراه برادر خود علی اصغر (ع) در صحرای کربلا به شهادت رسیدند و در کنار پدر آرام یافتند؛ از این روست که ضریح امام، شش گوشه دارد. آرزوی زیارت ایشان در دوبیتیها نیز جلوهگر شده است: <ref>مقدم، حسین، فیروزآباد، فارس، 1356.</ref> <ref>گودرزی، مریم، بروجرد، لرستان، 1349.</ref> | حضرت علی اکبر (ع) همراه برادر خود علی اصغر (ع) در صحرای کربلا به شهادت رسیدند و در کنار پدر آرام یافتند؛ از این روست که ضریح امام، شش گوشه دارد. آرزوی زیارت ایشان در دوبیتیها نیز جلوهگر شده است: <ref>مقدم، حسین، فیروزآباد، فارس، 1356.</ref> <ref>گودرزی، مریم، بروجرد، لرستان، 1349.</ref> | ||
[[پرونده:ضریح شش گوشه امام حسین (ع).jpg|بندانگشتی|ضریح شش گوشه امام حسین (ع)]] | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| دلم میخواد به اینجا پر بگیرم | زمین کربلا لنگر بگیرم }} | {{ب| دلم میخواد به اینجا پر بگیرم | زمین کربلا لنگر بگیرم }} | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۳: | ||
{{ب| شب تاره خدایا ماه رِ بنما | سزاوارم خدایا راه ر بنما }} | {{ب| شب تاره خدایا ماه رِ بنما | سزاوارم خدایا راه ر بنما }} | ||
{{ب| به حق کاکل پر خون اکبر | دل ناشاد ما را شاد بنما }} | {{ب| به حق کاکل پر خون اکبر | دل ناشاد ما را شاد بنما }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===درخواست شفاعت از امام زینالعابدین (ع)=== | ===درخواست شفاعت از امام زینالعابدین (ع)=== | ||
درخواست شفاعت در روز محشر از امامی که به واسطه چند روز بیماری در صحرای کربلا در ذهن مردم، به زینالعابدین بیمار لقب یافته بود، در دوبیتی زیر مشهود است: <ref>فقیری، 1385، ص 246. </ref> | درخواست شفاعت در روز محشر از امامی که به واسطه چند روز بیماری در صحرای کربلا در ذهن مردم، به زینالعابدین بیمار لقب یافته بود، در دوبیتی زیر مشهود است: <ref>فقیری، 1385، ص 246. </ref> |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۵
دوبیتی، از مشهورترین قالبهای شعر فارسی است که از دیرباز تا عصر حاضر سخنسرایان عرصه ادب فارسی به آن توجه ویژه داشته و از آن بهرهها بردهاند. در شعر کلاسیک، دوبیتی همان رباعی است؛ با این تفاوت که اغلب بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل» سروده میشود. دوبیتی برای بیان احساسات بیشائبه و عشقهای ساده و بیریا با کلمات شکسته و محاورهای مناسب است. دوبیتی را گاه افراد معمولی و غیر شاعر هم به اقتضای احساسات و هیجانات درونی خویش سرودهاند که از نظر فرهنگ و ادبیات عامه ارزش فراوانی دارد. دوبیتی را «ترانه» نیز گویند و آن کامل شده اشعار دوازده هجایی روزگار ساسانیان است که بعد از اسلام آنها را «فهلویات» نامیدهاند. [۱]
انواع شعرهای عامیانه
دوبیتی عنوانی کلی برای انواع شعرهای عامیانه است؛ مانند: «دوبیتی»، «چهاربیتی»، «چهاربیتو» (در کرمان)، «بایاتی» (در آذربایجان)، «شروه» و «شلوه» (در بوشهر)، «فریاد» (در خراسان)، بن «بند» (در مازندران) و فهلویات. [۲]
در ادبیات کلاسیک سرایندگان دوبیتی مشخصاند و نام آشنا، اما شاعران دوبیتیهای عامیانه گمنام و ناشناساند.
دوبیتیهای عامیانه
دوبیتیهای عامیانه، روزگار درازی است که همچون گنجینهای گرانبها در سینه و حافظه مردم باقی مانده و نسل به نسل تا به امروز رسیده است. بخشی از دوبیتیها، بیان ساده و بیآلایش احساسات پاک دینی و مذهبی مردم است. عشق و ارادت به پیامبر بزرگ اسلام (ص) و خاندان مطهر ایشان جای پایی محکم در پیشینه ترانهها و دوبیتیها از خود به جای گذاشته است. اثبات ارادت ایرانیان به سیدالشهدا (ع) و اهل بیت ایشان همچون اثبات خورشید درخشان و سوزان در ظهر یک روز گرم تابستان است. گرچه یادآوری واقعه عاشورا و ذوالجناحی که خونآلود و بدون سوار به خیمه بازمیگردد، آتش دل ارادتمندان را افزون میکند. [۳] [۴]
به قربون حسین با ذوالجناحش | که خونآلود رود بر قتلگاهش | |
حسین که سر به راه امتش داد | سر و جونم فدای خاک پایش |
مدت روزی که من صحرای دینم | ز دل مشتاق دیدار حسینم | |
اگر صد سال در مکه بمونم | غلام زاد بر زاد حسینم |
حسین پا در رکاب ذوالجناح زد | دوم خیمه به دشت کربلا زد | |
سوم پرسید از حال اسیران | که چهارم خوش به توفان بلا زد |
آورده شدن نام پیغمبر (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)
در برخی دیگر از دوبیتیها، نام امام حسین (ع) همراه با نامهای پیغمبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) آمده است:
آشون خوابیدم چه خواب خوب بدیمه | حسن با حسین ز حوض لو بدیمه | |
هر دو دست حنا ریش با گلو بدیمه | مرتضی علی قنبر جلو بدیمه |
طلب شفاعت در عرصه قیامت
طلب شفاعت در عرصه قیامت نیز دستمایه سینه گشتن دوبیتی زیر شده است: [۵] [۶]
یا رب به رسالت رسول ثقلین | یا رب به نداکننده بدر و حنین | |
عصیان مرا دو نیمه کن در عرصات | نیمی به حسن بخش و نیمی به حسین |
چه روزی بی حسین ترک سفر کرد | زمین کربلا زیر و زبر کرد | |
زمین کربلا لنگر نداره | حسین در کربلا یاور نداره |
ابیات شکوهآمیز
در میان دوبیتیها، ابیات شکوهآمیزی هم وجود دارند که بیانگر ذهن پرسشگر و غمزده گوینده است: [۷]
یکی را پادشاه کردی خدایا!!! | هزاران را گدا کردی خدایا!!! | |
حسین رو که فرزند علی بود | شهید کربلا کردی خدایا!!! |
آرزوی تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (ع)
آرزوی تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (ع) و سکنی گزیدن در جوار بارگاه ملکوتی ایشان دست طلب و نیاز عاشقان را به درگاه حق بلند کرده است تا با شفیع قرار دادن امیرالمؤمنین (ع)، جواز حضور در کربلای معلی را به دست آورند: [۸]
دلم میخواد زمین نینوا را | بشم پابوس شاه کربلا را | |
ببوسم از دل و جون، صحن و مقامش | بشینم سایه گلدستهها را |
دوبیتی در نطنز و شهرضا
در ابیاتی که از نطنز و شهرضا روایت شده است، گرچه تفاوت بین واژگان چشمگیر است، اما همه تفاوتها و کثرتها در خدمت محتوای واحد است و آن آرزوی راه یافتن به بارگاه شاه کربلاست: [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] [۱۳]
سر کوی بلند هی هی کنم مون | تفنگ نوچه را پرتو کنم مون | |
تفنگ نوچه را بشکن طلا کن | مرا زوار شاه کربلا کن |
سر کوه بلند من خوشه چینم | طلسم و نقره را از گل بچینم | |
طلسم نقره را بشکن طلا کن | مرا زوار شاه کربلا کن |
ای پیک خجسته پی صفا آوردی | این لطف و صفا تو از کجا آوری | |
گویا که ز تربت حسین بن علی | بر درد من خسته دوا آوردی |
دلم میخواست که از دل پر بگیرم | زمین کربلا بستر بگیرم | |
بگیرم در بغل قبر حسین را | سراغی از علی اکبر بگیرم |
یا رب تو مرا به کربلا زود رسون | یا رب تو مرا گنبد پر نور رسون | |
مو طاقت دوریت ندارم یک دم | یا رب تو مرا به زودی زود رسون |
شب نیمه شد و هنوز بیدارم من | چون کفتر مست بر لب دیوارم من | |
چون کفتر مست رو به هوا خواهم کرد | رو بر مشهد و کرب و بلا خواهم کرد | |
آنجا که محمد و علی بنشینند | من شکوه ز دست تو بیوفا خواهم کرد |
ضریح شش گوشه امام حسین (ع)
شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (ع) و رزمآوری و بصیرت او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. او نخستین شهید عاشورا از بنیهاشم است. [۱۴]
حضرت علی اکبر (ع) همراه برادر خود علی اصغر (ع) در صحرای کربلا به شهادت رسیدند و در کنار پدر آرام یافتند؛ از این روست که ضریح امام، شش گوشه دارد. آرزوی زیارت ایشان در دوبیتیها نیز جلوهگر شده است: [۱۵] [۱۶]
دلم میخواد به اینجا پر بگیرم | زمین کربلا لنگر بگیرم | |
زمین کربلا جای شهیدون | سراغی از علی اکبر بگیرم |
شب تاره خدایا ماه رِ بنما | سزاوارم خدایا راه ر بنما | |
به حق کاکل پر خون اکبر | دل ناشاد ما را شاد بنما |
درخواست شفاعت از امام زینالعابدین (ع)
درخواست شفاعت در روز محشر از امامی که به واسطه چند روز بیماری در صحرای کربلا در ذهن مردم، به زینالعابدین بیمار لقب یافته بود، در دوبیتی زیر مشهود است: [۱۷]
که زینالعابدین بیمار و مضطر | گنه بخش مسلمانان و کافر | |
که من امید کلی بر تو دارم | گنه بخشم شوی در روز محشر |
ابراز عشق به حضرت ابوالفضل (ع)
اظهار ارادت و ابراز عشق و محبت به حضرت ابوالفضل (ع) نیز در دوبیتیها جلوهگر است:
یادم ز وفای اشجع الناس آید | وز چشم ترم سوده الماس آید | |
آید به جهان اگر حسین دگری | هیهات برادری چو عباس آید |
مضامین عاشقانه
بسیاری از دوبیتیها حاوی مضامین عاشقانهاند؛ عاشقانههایی که در آن گاه، عاشق برای اثبات عشق خود و دفع هر آنچه شر و بدی است، معشوقش را به امامی که شام غریبان، شام غربت خانواده اوست، سوگند میدهد و زمانی، امیدوارانه از حضرت حق «جل و علی» و عبد صالح او حضرت اباالفضل (ع) مجالی میطلبد که در کنار معشوق آرام گیرد و گاه او را اندرز میدهد که برای جلای قلب و روحش از زنگارهای عصیان، عزم سفر به کربلا نماید. این مضامین در دوبیتیهای زیر نمایان است: [۱۸] [۱۹] [۲۰] [۲۱]
عزیزم تو عزیزی چن برارم | به حق او امام هشت و چهارم | |
به حق او امام شام غریبون | دشمنته دردی تو ده گرده طبیبون |
بیو بالا بلند بالات بوسم | به غربت میروی داغت نسوزم | |
سفر که میروی رو کربلا کن | طلویه پر غشت اونجو جلا کن | |
اگر خواهی که حاجتت روا بو | برو خونه خدا اونجو دعا کن |
سیه چشمی که چشمک بر هوا زد | کلید نقره بر قفل طلا زد | |
کلید نقره و بندش زمرد | که شبنم بر زمین کربلا زد |
زائر کربلا
سرانجام سخن از قلب بیقرار و مشتاقی است که به زائر کربلا میماند: [۲۲]
سر و دست دلم ساعت طلایه | میون صورتش خال سیایه | |
همون ساعت که پیش مو نشینه | چه زواری که رونه کربلایه |
منبع
پی نوشت
- ↑ رزمجو، 1370، ص 41-42.
- ↑ انجوی شیرازی، 1371، ص 216.
- ↑ فقیری، 1385، ص 245-246.
- ↑ بختیاری، مریم، به روایت از فاطمه بختیاری، تنگک زنگنه، بوشهر، بیتا.
- ↑ سعیدی، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.
- ↑ سعیدی، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.
- ↑ طائی، علی اصغر، سمیرم، اصفهان، 1356.
- ↑ بختیاری، مریم، به روایت از فاطمه بختیاری، تنگک زنگنه، بوشهر، بیتا.
- ↑ روح اللهی، رضا، به روایت از خانم احمدی، نطنز، اصفهان، 1348 و 1350.
- ↑ کریمی، محمدحسین، قمبوان، سمیرم، شهرضا، اصفهان، 1350.
- ↑ کریمی فروتقه، محمد، کاشمر، خراسان رضوی، 1348، 1367، بیتا.
- ↑ مجدی نسب، عزتالله، دزفول، خوزستان، 1348.
- ↑ دادخواه، ملیحه، ساوه، مرکزی، 1349.
- ↑ محدثی، 1374، ص 322.
- ↑ مقدم، حسین، فیروزآباد، فارس، 1356.
- ↑ گودرزی، مریم، بروجرد، لرستان، 1349.
- ↑ فقیری، 1385، ص 246.
- ↑ طبیب شوشتری، عبدالمجید، شوشتر، خوزستان، 1350.
- ↑ کوکلانی، حسین، سبزوار، خراسان رضوی، 1347.
- ↑ کریمی، علی نقی، لای بید، میمه، برخوار و میمه، اصفهان، 1354.
- ↑ محمدآبادی، بینام، کاشمر، خراسان رضوی، 1352.
- ↑ محمدی، علی، جونقان، فارسان، چهار محال و بختیاری، 1352.