نمایشنامه ذوالجناح: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
==درباره کتاب== | ==درباره کتاب== | ||
نمایشنامه حاضر براساس تعزیههای سنتی و در روستای دولتآباد (از توابع استان مرکزی) اجرا شده است. در این نمایش، مأموران رضا شاه که مشغول جمعآوری اسب برای او هستند، با پسر بچهای به نام "احمد" برخورد میکنند. "احمد"، اسبی با نام "ذوالجناح" را از دید مأموران مخفی کرده و از آن برای مراسم تعزیه، استفاده میکند. | نمایشنامه حاضر براساس تعزیههای سنتی و در روستای دولتآباد (از توابع استان مرکزی) اجرا شده است. در این نمایش، مأموران رضا شاه که مشغول جمعآوری اسب برای او هستند، با پسر بچهای به نام "احمد" برخورد میکنند. "احمد"، اسبی با نام "ذوالجناح" را از دید مأموران مخفی کرده و از آن برای مراسم تعزیه، استفاده میکند. | ||
== | ==منابع== | ||
[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=721571&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران] | * [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=721571&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران] | ||
* [http://ketab.org.ir/bookview.aspx?bookid=1239536 وب سایت خانه کتاب] | |||
[[رده: کتابها]] | [[رده: کتابها]] | ||
[[رده: کتابها در گروه تاریخ]] | [[رده: کتابها در گروه تاریخ]] |
نسخهٔ ۴ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۴
نمایشنامه ذوالجناح، کتابی است درباره تعزیه و نمایشنامه فارسی که توسط سعید محبی نوشته شده است.
نمایشنامه ذوالجناح
| |
---|---|
| |
به کوشش | سعید محبی |
ناشر | آشتی |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | 1384 |
شابک | 964-5534-27-5 |
تعداد صفحات | 18 |
موضوع | تعزیه و نمایشنامه فارسی |
زبان | فارسی |
درباره کتاب
نمایشنامه حاضر براساس تعزیههای سنتی و در روستای دولتآباد (از توابع استان مرکزی) اجرا شده است. در این نمایش، مأموران رضا شاه که مشغول جمعآوری اسب برای او هستند، با پسر بچهای به نام "احمد" برخورد میکنند. "احمد"، اسبی با نام "ذوالجناح" را از دید مأموران مخفی کرده و از آن برای مراسم تعزیه، استفاده میکند.