عمرو بن‌ مطاع‌ جعفی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عمرو بن‌ مطاع‌ جعفی، اهل یمن و از قبیله جعفی از شاخه‌های سعدالعشیره بود. اجدادش در دره بزرگ جردان در 42 فرسنگی صنعا می‌زیستند. محل زندگی او کوفه بود.
'''عمرو بن‌ مطاع‌ جُعفی،''' اهل یمن و از قبیله جعفی از شاخه‌های سعدالعشیره بود. اجدادش در دره بزرگ جردان در 42 فرسنگی صنعا می‌زیستند. محل زندگی او کوفه بود.
 
عمرو رزمنده‌ای شجاع و پاک‌باز بود. او صبح عاشورا، پس از شهادت مالک بن انس کاهلی، با اذن‌ امام‌ حسین (ع) به‌ میدان‌ رفت.
 
عمرو رزمنده‌ای شجاع و پاک‌باز بود. او صبح عاشورا، پس از شهادت مالک بن انس کاهلی، با اذن‌ امام‌ به‌ میدان‌ رفت و در حالی‌که رجز می‌خواند، دلاورانه می‌جنگید:


{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
| عنوان              =
| تصویر              =
| اندازه تصویر      =
|توضیح تصویر        =
| نام کامل          =عمرو بن‌ مطاع‌ جُعفی
| لقب                =
| نسب                =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ تولد        =
| شهر تولد          =
| کشور تولد          =
| محل زندگی          =کوفه
| تاریخ وفات/شهادت  =
| شهر وفات/شهادت    =
| نحوه وفات/شهادت    =
| مدفن              =
| از یاران          =
| فعالیت‌های اجتماعی  =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| آثار              =
| نقش های برجسته              =صبح عاشورا با اذن‌ امام‌ حسین (ع) به‌ میدان‌ رفت و گاه با نیزه و گاه با شمشیر می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید
}}


==نقش در واقعه کربلا==
عمرو بن‌ مطاع‌ جعفی در حالی‌ که رجز می‌خواند، دلاورانه می‌جنگید:
===رجزخوانی===
{{شعر}}
{{شعر}}
{{م| اَنَا بنُ جُعفی وَ اَبی مُطاع }}
{{م| اَنَا بنُ جُعفی وَ اَبی مُطاع }}
خط ۲۴: خط ۴۹:
{{م| صَـلّی عَـلَیهِ المَـلِکُ المُــطاعُ }}
{{م| صَـلّی عَـلَیهِ المَـلِکُ المُــطاعُ }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


من فرزند جعفی هستم. پدرم مطاع است و شمشیری رخشان و برّان در کف دارم.
من فرزند جعفی هستم. پدرم مطاع است و شمشیری رخشان و برّان در کف دارم.


نیزه‌ای در کف دارم که پیکان ان پرتوافشانی می‌کند و چشم‌ها را خیره می‌سازد.  
نیزه‌ای در کف دارم که پیکان آن پرتوافشانی می‌کند و چشم‌ها را خیره می‌سازد.  


امروز از حسین دفاع و پاسداری کردن و به پاس آن رستگاری و رهایی، شیرین و گوارا است.
امروز از حسین دفاع و پاسداری کردن و به پاس آن رستگاری و رهایی، شیرین و گوارا است.
خط ۳۵: خط ۵۹:


درود خدایی که پیروان و سرسپردگان درگاهش رستگارانند، بر حسین باد.  
درود خدایی که پیروان و سرسپردگان درگاهش رستگارانند، بر حسین باد.  


عمرو گاه با نیزه و گاه با شمشیر می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید. <ref>الفتوح، ج5، ص196-197؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24.</ref>
عمرو گاه با نیزه و گاه با شمشیر می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید. <ref>الفتوح، ج5، ص196-197؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24.</ref>
در زیارت نامه‌ها نام وی ذکر نشده است.  
در زیارت نامه‌ها نام وی ذکر نشده است.  
امام حسین (ع) در عصر عاشورا و در تنهایی و غربت، یاران کشته خویش را صدا می‌زد. یکی از آن افراد عمرو بود: یا مسلم بن عقیل! یا زهیر بن قین! یا عمرو بن مطاع! . . . ای دلاوران نستوه و پایدار! ای سواران کارزار! چه شده است که صدایتان می‌زنم و پاسخی نمی‌شنوم و می‌خوانمتان و لبیک‌تان گوش را نمی‌نوازد؟! <ref>برای تفصیل بیشتر رک : الفتوح، ج5، ص196-197؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص102؛ بحار الانوار، ج45، ص25؛ انصار الحسین (ع)، ص118؛ ریاض الشهاده، ج2، ص141؛ عشره کامله، ص394؛ ناسخ التواریخ، ج2، ص377،300؛ نفس المهموم، ص133؛ معجم رجال الحدیث، ج13، ص18.</ref>
امام حسین (ع) در عصر عاشورا و در تنهایی و غربت، یاران کشته خویش را صدا می‌زد. یکی از آن افراد عمرو بود: یا مسلم بن عقیل! یا زهیر بن قین! یا عمرو بن مطاع! . . . ای دلاوران نستوه و پایدار! ای سواران کارزار! چه شده است که صدایتان می‌زنم و پاسخی نمی‌شنوم و می‌خوانمتان و لبیک‌تان گوش را نمی‌نوازد؟! <ref>برای تفصیل بیشتر رک : الفتوح، ج5، ص196-197؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص102؛ بحار الانوار، ج45، ص25؛ انصار الحسین (ع)، ص118؛ ریاض الشهاده، ج2، ص141؛ عشره کامله، ص394؛ ناسخ التواریخ، ج2، ص377،300؛ نفس المهموم، ص133؛ معجم رجال الحدیث، ج13، ص18.</ref>
==منبع==
==منبع==
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 338-339.
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 338-339.
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]

نسخهٔ ‏۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۹

عمرو بن‌ مطاع‌ جُعفی، اهل یمن و از قبیله جعفی از شاخه‌های سعدالعشیره بود. اجدادش در دره بزرگ جردان در 42 فرسنگی صنعا می‌زیستند. محل زندگی او کوفه بود. عمرو رزمنده‌ای شجاع و پاک‌باز بود. او صبح عاشورا، پس از شهادت مالک بن انس کاهلی، با اذن‌ امام‌ حسین (ع) به‌ میدان‌ رفت.

اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
نام کامل عمرو بن‌ مطاع‌ جُعفی
محل زندگی کوفه
نقش های برجسته صبح عاشورا با اذن‌ امام‌ حسین (ع) به‌ میدان‌ رفت و گاه با نیزه و گاه با شمشیر می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید

نقش در واقعه کربلا

عمرو بن‌ مطاع‌ جعفی در حالی‌ که رجز می‌خواند، دلاورانه می‌جنگید:

رجزخوانی

اَنَا بنُ جُعفی وَ اَبی مُطاع
وَ اسمُر فی رَاسه لماعٌ
اَلیوم قد طاب لنا القراع
یرجی بِذاکَ الفَوزُ وَ الدِّفاع
وَ فی یمینی مَرهِفٌ قطّاعٌ
یری لَهُ مِن ضوئه شُعاعٌ
دونَ حُسَینٍ الضّرب و السطاع
عَن حُرِّ نارٍ حینَ لا انتفاع
صَـلّی عَـلَیهِ المَـلِکُ المُــطاعُ

من فرزند جعفی هستم. پدرم مطاع است و شمشیری رخشان و برّان در کف دارم.

نیزه‌ای در کف دارم که پیکان آن پرتوافشانی می‌کند و چشم‌ها را خیره می‌سازد.

امروز از حسین دفاع و پاسداری کردن و به پاس آن رستگاری و رهایی، شیرین و گوارا است.

امید دارم که با این رزم و جان‌فشانی، رستگاری و نجات از آتش رستاخیز را که هیچ بازدارنده‌ای ندارد، به‌دست آورم.

درود خدایی که پیروان و سرسپردگان درگاهش رستگارانند، بر حسین باد.

عمرو گاه با نیزه و گاه با شمشیر می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید. [۱] در زیارت نامه‌ها نام وی ذکر نشده است. امام حسین (ع) در عصر عاشورا و در تنهایی و غربت، یاران کشته خویش را صدا می‌زد. یکی از آن افراد عمرو بود: یا مسلم بن عقیل! یا زهیر بن قین! یا عمرو بن مطاع! . . . ای دلاوران نستوه و پایدار! ای سواران کارزار! چه شده است که صدایتان می‌زنم و پاسخی نمی‌شنوم و می‌خوانمتان و لبیک‌تان گوش را نمی‌نوازد؟! [۲]

منبع

مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 338-339.

پی نوشت

  1. الفتوح، ج5، ص196-197؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24.
  2. برای تفصیل بیشتر رک : الفتوح، ج5، ص196-197؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص102؛ بحار الانوار، ج45، ص25؛ انصار الحسین (ع)، ص118؛ ریاض الشهاده، ج2، ص141؛ عشره کامله، ص394؛ ناسخ التواریخ، ج2، ص377،300؛ نفس المهموم، ص133؛ معجم رجال الحدیث، ج13، ص18.