سید محمد عباسیه کهن: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «سید محمد عباسیه به سال 1325 ه. ش در بندر انزلی به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپ...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سید محمد عباسیه''' یکی از شاعران معاصر ایرانی است. | |||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = سید محمد عباسیه | |||
| تصویر = عباس.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = 1325 ه. ش | |||
| محل تولد =بندرانزلی | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها =«به رنگ نیلوفران» و «شهر من عشق» | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر = | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
| imdb_id = | |||
| soure_id = | |||
| جوایز اسکار = | |||
| جوایز آفی = | |||
| جایزه اریل = | |||
| جوایز بافتا = | |||
| جوایز سزار = | |||
| جوایز امی = | |||
| filmfareawards = | |||
| جوایز جمینای = | |||
| جوایز گوی طلایی = | |||
| جوایز تمشک طلایی = | |||
| جوایز گویا = | |||
| جوایز گرمی = | |||
| جوایز ایفتا = | |||
| جوایز لورنس الیور = | |||
| naacpimageawards = | |||
| جوایز فیلم ملی = | |||
| جوایز ساگه = | |||
| جوایز تونی = | |||
| جوایز سیمرغ بلورین = | |||
| جوایز جشن سینمای ایران = | |||
| جوایز حافظ = | |||
| جوایز = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
سید محمد عباسیه به سال 1325 ه. ش در بندر انزلی به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم در آن شهر گذراند و در سال 1346 شمسی وارد دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران شد امّا به دلیل بروز اعتصابات دانشجویی از دانشگاه اخراج شد. | سید محمد عباسیه به سال 1325 ه. ش در بندر انزلی به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم در آن شهر گذراند و در سال 1346 شمسی وارد دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران شد امّا به دلیل بروز اعتصابات دانشجویی از دانشگاه اخراج شد. | ||
خط ۵: | خط ۸۳: | ||
عباسیه از دوران جوانی به سرودن اشعار پرداخت و شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات، جنگها و مجموعههای شعری گردآوری شده، انتشار یافته است. وی اغلب متمایل به شعر کلاسیک است و بیشتر قالب غزل را برای سرودن برگزیده است. از آثار او میتوان: «به رنگ نیلوفران» و «شهر من عشق» اشاره کرد. | عباسیه از دوران جوانی به سرودن اشعار پرداخت و شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات، جنگها و مجموعههای شعری گردآوری شده، انتشار یافته است. وی اغلب متمایل به شعر کلاسیک است و بیشتر قالب غزل را برای سرودن برگزیده است. از آثار او میتوان: «به رنگ نیلوفران» و «شهر من عشق» اشاره کرد. | ||
==اشعار== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| گر رفته بود از سر کوی تو آفتاب|برگشته است باز به سوی تو آفتاب }} | {{ب| گر رفته بود از سر کوی تو آفتاب|برگشته است باز به سوی تو آفتاب }} | ||
خط ۲۱: | خط ۹۹: | ||
===رباعی=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
نسخهٔ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۰۵
سید محمد عباسیه یکی از شاعران معاصر ایرانی است.
سید محمد عباسیه | |
---|---|
زادروز | 1325 ه. ش بندرانزلی |
کتابها | «به رنگ نیلوفران» و «شهر من عشق» |
سید محمد عباسیه به سال 1325 ه. ش در بندر انزلی به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم در آن شهر گذراند و در سال 1346 شمسی وارد دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران شد امّا به دلیل بروز اعتصابات دانشجویی از دانشگاه اخراج شد.
عباسیه پس از آن به سمت کارمند دادسرای صومعهسرا به خدمت مشغول شد و به سال 1355 شمسی بار دیگر به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران راه یافت و به دریافت مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی نائل آمد و پس از آن به استخدام آموزش و پرورش در آمد.
عباسیه از دوران جوانی به سرودن اشعار پرداخت و شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات، جنگها و مجموعههای شعری گردآوری شده، انتشار یافته است. وی اغلب متمایل به شعر کلاسیک است و بیشتر قالب غزل را برای سرودن برگزیده است. از آثار او میتوان: «به رنگ نیلوفران» و «شهر من عشق» اشاره کرد.
اشعار
گر رفته بود از سر کوی تو آفتاب | برگشته است باز به سوی تو آفتاب | |
باغ افق که روز، پر از عطر نور شد | هر صبحدم شکفت به بوی تو آفتاب | |
دلسرد زیستهست زمین، تا تو آمدی | گرم است از حرارت خوی تو آفتاب | |
ای کربلای تشنه! فلک، شرمگین توست | تا میکشد به دوش، سبوی تو آفتاب | |
مثل فرشته از فلک آید فرو به خاک | تا بوسهای زند به گلوی تو آفتاب | |
تا در قلمرو تو شبیخون زدهست شب | شد پاسدار حرمتِ کوی تو آفتاب [۱] |
رباعی
شمعیست، که سوز و ساز را ترک نکرد | در راه خطر، حجاز را ترک نکرد | |
این عشق چه عشقیست که در جنگ، حسین | سرداد، ولی نماز را ترک نکرد |
آن طفل که بوی آب، بیتابش کرد | فوّارهی خون، گرم، سیرابش کرد! | |
ناگاه ز سَمت کوفه تیری برخاست | لالایی گرم خواند و در خوابش کرد! |
آغوش بهشت، روی گلها وا بود | از اشک، زمین کربلا دریا بود | |
وقتی که درِ باغ شهادت وا شد | انگار میانِ لالهها دعوا بود! | |
بیشرمی شمر، اگرچه بدنامی بود | همنام یزید بودن، از خامی بود | |
ای کاش که «با حسین» مینامیدند | آن مرد که (بایزید بسطامی) بود! |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1426-1427.
پی نوشت
- ↑ میراث عشق؛ ص 332.