ابو تراب جلی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۸
ابو تراب جلی در سال 1298 شمسی در شهر دزفول متولد شد.از شعرای بزرگ و توانای معاصر اهل ایران بود.
ابو تراب جلی | |
---|---|
زمینهٔ کاری | شاعر |
زادروز | 1298 ه.ش دزفول |
کتابها | «ابراهیم» |
زندگینامه
ابو تراب جلی، پدرش میرزا حسین، متخلص به «حقیر»، صاحب کتاب «مخزن الدّرر و تحفة الابرار» بود. جلی تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود به پایان برد. وی در سال 1300 شمسی برای تحصیل به بین النّهرین رفت و مدت دو سال در آنجا زیست و ضمن تحصیل به امور فرهنگی و ادبی و تدریس اشتغال داشت. وی در سال 1302 به ایران بازگشت و در سال 1320 شمسی بر اثر مقالات و اشعار تند و مهیّج مدتی مورد تعقیب قرار گرفت و چندی نیز زندانی گردید و پس از آزاد شدن از زندان با مطبوعات همکاری خود را آغاز کرد، و هنر خود را در خدمت مردم قرار داد و از این رهگذر شهرت و محبوبیتی به سزا یافت.
او بیشتر آثار خود را با امضاهای مستعار در جراید و مجلّات منتشر میکرد و نیز جزوههای چندی از قبیل طوفان، اسرار شیطان، ترانه و عشق و عفت به چاپ رسانید کتاب «ابراهیم» که از شاهکارهای نظم فارسی معاصر به شمار میرود، از آثار اوست.
جلی از شعرای بزرگ و توانای معاصر ایران است که نه تنها در اشعار فکاهی و انتقادی از قدرت و مهارت خاصّی برخوردار است، بلکه در سرودن غزل نیز استاد است. علاوه بر این در طنزنویسی چیرهدست است. [۱]
اشعار
عاشق چو رو به کعبهی عشق و وفا کند | احرام خود ز کسوت صبر و رضا کند | |
در پیش راه بادیه گیرد غریبوار | ترک عشیره و بلد و اقربا کند | |
بیاعتنا به زحمت و رنج مسافرت | در هر قدم تحمّل خار جفا کند | |
آنجا که موقف عرفات محبّت است | در پیشگاه دوست سر و جان فدا کند | |
از صدق چون نهاد قدم در منای عشق | نقدینهی حیات خود از کف رها کند | |
در مشعر الحرام وفا چون گشود بار | از آه خویش مشعل سوزان به پا کند | |
برگرد خیمهگاه بگردد پی وداع | با چشم اشکبار طواف النسا کند | |
از مروهی خیام شتابان به قتلگاه | رو آورد به هروله قصد صفا کند | |
پس در کنار زمزم اخلاص تشنهلب | بنشیند و به زمزمه یاد خدا کند | |
آن گاه دست و روی شوید به خون خویش | برخیزد و نماز شهادت به پا کند | |
بیاختیار خون چکد از دیدهی «جلی» | هرگه که یاد واقعهی کربلا کند |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1205.
پی نوشت
- ↑ سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 2، ص 998.