اقناع اللائم على اقامت الماتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «سید محسن امین عاملی. تصحیح محمود بدری. چاپ اول: قم، مؤشسة المعارف الاسلامیة،...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سید محسن امین عاملی. تصحیح محمود بدری. چاپ اول: قم، مؤشسة المعارف الاسلامیة، 1418 ق. 418 ص، وزیری. سند. 7
سید محسن امین عاملی. تصحیح محمود بدری. چاپ اول: قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1418 ق. 418 ص، وزیری. سند.  
دربارهٔ استحباب عزاداری بر امام حسین - ع - است و مفضلترین و مستندترین کتاب در این باره تا هنگام انتشار آن. تاریخ تألیف کتاب، ذو القعدهٔ 1343 و تاریخ پایان تنقیح آن جمادی الثانی 1344 است و نویسنده ان را مقدمه یا خاتمهٔ کتاب المجالس التنیة فی ذکری مصائب العترة التوتة قرار داده است (ص 21). مقصود نویسنده از «اقامة المأتم.) (برپا داشتن سوگواریها)، گریستن بر امام حسین، اظهار ناراحتی، ذکر مصیبتهای او، مرثیه خوانی، بیان فضیلتهای او و دیگر امور مانند اینهاست؛ مشروط به اینکه مشتمل بر فعلی حرام نباشد (ص 41 - 42). نویسنده در مقدمهٔ کتاب، انگیزهٔ خود را از تألیف آن، پاسخ به پرسشها و انتقادها دانسته و گفته است: برخی مردم در بارهٔ اقامهٔ عزاداری به ما خرده میگیرند و میگویند لزومی بدان نیست. یا اینکه میگویند صدها سال از کشته شدن امام میگذرد و یادکرد آن در هر سال چه معنایی دارد؟ و یا میگویند یزید یک بار امام را کشت و شما هر سال او را می کشید (ص 42). در ادامه به انتقادهای احمد سورکتی انصاری سودانی در مجلهٔ الذخیرة الاسلامیة اشاره شده که به سنتهای شیعه در روز عاشورا انتقاد کرده است (ص 44-47). چنین می نماید که انگیزهٔ اصلی نویسنده در تألیف این کتاب، پاسخ به انتقادهای اوست. از این رو در ضمن کتاب، بارها به انتقادهای او اشاره و انها را رد کرده است (ص 86، 191، 285، ه31، 363 - 367).




دربارهٔ استحباب عزاداری بر امام حسین -ع- است و مفصل‌ترین و مستندترین کتاب در این ‌باره تا هنگام انتشار آن. تاریخ تألیف کتاب، ذوالقعدهٔ 1343 و تاریخ پایان تنقیح آن جمادی الثانی 1344 است و نویسنده آن را مقدمه یا خاتمهٔ کتاب المجالس السّنیة فی ذکری مصائب العترة النّبویّة قرار داده است (ص 21).


اقناع اللائم مشتمل بر مقدمه و هشت فصل است. فصل اول دربارهٔ اندوه و گریه به سبب کشته شدن امام حسین است. در این فصل 29 دلیل بر جواز گریستن بر امام ارائه شده است. دلیل اول اصالة الاباحة و دلیل دوم خشم خداوند به سبب کشته شدن امام است. مقصود نویسنده از دلیل دوم، دگرگونیهایی است که در جهان آفرینش پس از کشته شدن امام رخ داد؛ از جمله: گریستن آسمانها و زمین، بارش خون از آسمان، بارش خاک سرخ از آسمان، سیاه و تاریک شدن آسمان، سرخ شدن آسمان، تبدیل خاک و سنگریزه به خون. دلیل سوم تا آخر، گریستن پیامبران و ائمهٔ طاهرین بر دیگران و بر امام حسین است. فصل دوم دربارهٔ مرثیهسرایی در سوگ مردگان و بیان فضایل آنان است و به رثای بزرگان و اصحاب پیامبر اشاره و نمونههایی از آنها آورده شده است. در فصل سوم از تناگویی بر مردگان و ستودن آنان سخن رفته و به نمونه هایی از آن در صدر اسلام اشاره رفته است. فصل چهارم به تشکیل مجلس سوگواری و اظهار اندوه برای مردگان و ثناگویی از ایشان اختصاص یافته است. در فصل پنجم به انفاق، به قصد اهدای ثواب به مردگان، و در فصل ششم به فواید دینی و دنیوی مراسم سوگواری پرداخته شده است. در فصل هفتم نظریات ماربین آلمانی و ژوزف فرانسوی دربارهٔ شهادت امام حسین و فواید مراسم سوگواری بر او بیان شده است. هشتمین فصل به نتیجه گیری از مباحث گذشته اختصاص یافته و پارهای از انتقادهای بر عزاداری نقل و نقد شده است. این کتاب با عنوان آیین سوگواری، به قلم علی زهراب به فارسی برگردانده شده است
(چاپ دوم: قم، نشر حبیب، 1389).


مقصود نویسنده از «اقامة المآتم» (برپا داشتن سوگواری‌ها)، گریستن بر امام حسین، اظهار ناراحتی، ذکر مصیبت‌های او، مرثیه‌خوانی، بیان فضیلت‌های او و دیگر امور مانند اینهاست؛ مشروط به اینکه مشتمل بر فعلی حرام نباشد (ص 41-42).


نویسنده در مقدمهٔ کتاب، انگیزهٔ خود را از تألیف آن، پاسخ به پرسش‌ها و انتقادها دانسته و گفته است: برخی مردم دربارهٔ اقامهٔ عزاداری به ما خرده می‌گیرند و می‌گویند لزومی بدان نیست یا اینکه می‌گویند صدها سال از کشته شدن امام می‌گذرد و یادکرد آن در هر سال چه معنایی دارد؟ و یا می‌گویند یزید یک بار امام را کشت و شما هر سال او را می‌کشید (ص 42).
در ادامه به انتقادهای احمد سورکتی انصاری سودانی در مجلهٔ الذخیرة الاسلامیة اشاره شده که به سنت‌های شیعه در روز عاشورا انتقاد کرده است (ص 44-47).
چنین می‌نماید که انگیزهٔ اصلی نویسنده در تألیف این کتاب، پاسخ به انتقادهای اوست. از این رو در ضمن کتاب، بارها به انتقادهای او اشاره و آن‌ها را رد کرده است (ص 86، 191، 285، 310، 363-367).
اقناع اللائم مشتمل بر مقدمه و هشت فصل است. فصل اول دربارهٔ اندوه و گریه به سبب کشته شدن امام حسین است. در این فصل 29 دلیل بر جواز گریستن بر امام ارائه شده است. دلیل اول اصالة الاباحة و دلیل دوم خشم خداوند به سبب کشته شدن امام است. مقصود نویسنده از دلیل دوم، دگرگونی‌هایی است که در جهان آفرینش پس از کشته شدن امام رخ داد؛ از جمله: گریستن آسمان‌ها و زمین، بارش خون از آسمان، بارش خاک سرخ از آسمان، سیاه و تاریک شدن آسمان، سرخ شدن آسمان، تبدیل خاک و سنگریزه به خون. دلیل سوم تا آخر، گریستن پیامبران و ائمهٔ طاهرین بر دیگران و بر امام حسین است.
فصل دوم دربارهٔ مرثیه‌سرایی در سوگ مردگان و بیان فضایل آنان است و به رثای بزرگان و اصحاب پیامبر اشاره و نمونه‌هایی از آن‌ها آورده شده است. در فصل سوم از ثناگویی بر مردگان و ستودن آنان سخن رفته و به نمونه‌هایی از آن در صدر اسلام اشاره رفته است. فصل چهارم به تشکیل مجلس سوگواری و اظهار اندوه برای مردگان و ثناگویی از ایشان اختصاص یافته است. در فصل پنجم به انفاق، به قصد اهدای ثواب به مردگان، و در فصل ششم به فواید دینی و دنیوی مراسم سوگواری پرداخته شده است. در فصل هفتم نظریات ماربین آلمانی و ژوزف فرانسوی دربارهٔ شهادت امام حسین و فواید مراسم سوگواری بر او بیان شده است. هشتمین فصل به نتیجه‌گیری از مباحث گذشته اختصاص یافته و پاره‌ای از انتقادهای بر عزاداری نقل و نقد شده است.
این کتاب با عنوان آیین سوگواری، به قلم علی زُهراب به فارسی برگردانده شده است (چاپ دوم: قم، نشر حبیب، 1389).





نسخهٔ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۹

سید محسن امین عاملی. تصحیح محمود بدری. چاپ اول: قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1418 ق. 418 ص، وزیری. سند.


دربارهٔ استحباب عزاداری بر امام حسین -ع- است و مفصل‌ترین و مستندترین کتاب در این ‌باره تا هنگام انتشار آن. تاریخ تألیف کتاب، ذوالقعدهٔ 1343 و تاریخ پایان تنقیح آن جمادی الثانی 1344 است و نویسنده آن را مقدمه یا خاتمهٔ کتاب المجالس السّنیة فی ذکری مصائب العترة النّبویّة قرار داده است (ص 21).


مقصود نویسنده از «اقامة المآتم» (برپا داشتن سوگواری‌ها)، گریستن بر امام حسین، اظهار ناراحتی، ذکر مصیبت‌های او، مرثیه‌خوانی، بیان فضیلت‌های او و دیگر امور مانند اینهاست؛ مشروط به اینکه مشتمل بر فعلی حرام نباشد (ص 41-42).


نویسنده در مقدمهٔ کتاب، انگیزهٔ خود را از تألیف آن، پاسخ به پرسش‌ها و انتقادها دانسته و گفته است: برخی مردم دربارهٔ اقامهٔ عزاداری به ما خرده می‌گیرند و می‌گویند لزومی بدان نیست یا اینکه می‌گویند صدها سال از کشته شدن امام می‌گذرد و یادکرد آن در هر سال چه معنایی دارد؟ و یا می‌گویند یزید یک بار امام را کشت و شما هر سال او را می‌کشید (ص 42).


در ادامه به انتقادهای احمد سورکتی انصاری سودانی در مجلهٔ الذخیرة الاسلامیة اشاره شده که به سنت‌های شیعه در روز عاشورا انتقاد کرده است (ص 44-47).


چنین می‌نماید که انگیزهٔ اصلی نویسنده در تألیف این کتاب، پاسخ به انتقادهای اوست. از این رو در ضمن کتاب، بارها به انتقادهای او اشاره و آن‌ها را رد کرده است (ص 86، 191، 285، 310، 363-367).


اقناع اللائم مشتمل بر مقدمه و هشت فصل است. فصل اول دربارهٔ اندوه و گریه به سبب کشته شدن امام حسین است. در این فصل 29 دلیل بر جواز گریستن بر امام ارائه شده است. دلیل اول اصالة الاباحة و دلیل دوم خشم خداوند به سبب کشته شدن امام است. مقصود نویسنده از دلیل دوم، دگرگونی‌هایی است که در جهان آفرینش پس از کشته شدن امام رخ داد؛ از جمله: گریستن آسمان‌ها و زمین، بارش خون از آسمان، بارش خاک سرخ از آسمان، سیاه و تاریک شدن آسمان، سرخ شدن آسمان، تبدیل خاک و سنگریزه به خون. دلیل سوم تا آخر، گریستن پیامبران و ائمهٔ طاهرین بر دیگران و بر امام حسین است.


فصل دوم دربارهٔ مرثیه‌سرایی در سوگ مردگان و بیان فضایل آنان است و به رثای بزرگان و اصحاب پیامبر اشاره و نمونه‌هایی از آن‌ها آورده شده است. در فصل سوم از ثناگویی بر مردگان و ستودن آنان سخن رفته و به نمونه‌هایی از آن در صدر اسلام اشاره رفته است. فصل چهارم به تشکیل مجلس سوگواری و اظهار اندوه برای مردگان و ثناگویی از ایشان اختصاص یافته است. در فصل پنجم به انفاق، به قصد اهدای ثواب به مردگان، و در فصل ششم به فواید دینی و دنیوی مراسم سوگواری پرداخته شده است. در فصل هفتم نظریات ماربین آلمانی و ژوزف فرانسوی دربارهٔ شهادت امام حسین و فواید مراسم سوگواری بر او بیان شده است. هشتمین فصل به نتیجه‌گیری از مباحث گذشته اختصاص یافته و پاره‌ای از انتقادهای بر عزاداری نقل و نقد شده است.


این کتاب با عنوان آیین سوگواری، به قلم علی زُهراب به فارسی برگردانده شده است (چاپ دوم: قم، نشر حبیب، 1389).



منابع

کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه‌السلام، محمد اسفندیاری، ص 120-121.

پی نوشت