با کاروان عشق: تفاوت میان نسخه‌ها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}}'''با کاروان عشق'''، کتابی است درباره اشعار مذهبی در مورد | }}'''با کاروان عشق'''، کتابی است درباره اشعار مذهبی در مورد [[مرثیه]]<nowiki/> و [[مرثیه خوانی|مرثیه سرایی]] که توسط ابوالقاسم طغری یغمایی نوشته شده‌است. | ||
<br /> | |||
==درباره نویسنده== | |||
ابوالقاسم طغری در سال ۱۳۰۲ در خور به دنیا آمد. وی شیخ‌الطایفه خاندان یغما در خور بود. او سالیان متمادی در سمت دبیری، ریاست آموزش و پرورش و ریاست دبیرستان ئر زادگاه خود خدمت کرد و سرانجام در بهمن ماه ۱۳۸۰ بدرود حیات گفت. | |||
== درباره کتاب == | ==درباره کتاب== | ||
در ابتدای کتاب نویسنده به بررسی مراسم عزاداری در منطقه "خور" از توابع "جندق" می‌پردازد. سپس برگزیده ای از اشعار و مراثی وی ذکر شده‌است. | در ابتدای کتاب نویسنده به بررسی مراسم [[عزادارى|عزاداری]] در منطقه "خور" از توابع "جندق" می‌پردازد. سپس برگزیده ای از اشعار و مراثی وی ذکر شده‌است. | ||
== چکیده کتاب == | ==چکیده کتاب== | ||
<br /> | <br /> | ||
{| | {| | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۵: | ||
|} | |} | ||
<br /> | <br /> | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۳
| با کاروان عشق
| |
|---|---|
 | |
| به کوشش | ابوالقاسم طغری یغمایی |
| ناشر | مگستان |
| محل نشر | تهران |
| تاریخ نشر | ۱۳۸۱ |
| شابک | ۹۶۴-۹۲۸۳۴-۵-۵ |
| تعداد صفحات | ۸۳ |
| موضوع | اشعار مذهبی در مورد مرثیه و مرثیه سرایی |
با کاروان عشق، کتابی است درباره اشعار مذهبی در مورد مرثیه و مرثیه سرایی که توسط ابوالقاسم طغری یغمایی نوشته شده‌است.
درباره نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابوالقاسم طغری در سال ۱۳۰۲ در خور به دنیا آمد. وی شیخ‌الطایفه خاندان یغما در خور بود. او سالیان متمادی در سمت دبیری، ریاست آموزش و پرورش و ریاست دبیرستان ئر زادگاه خود خدمت کرد و سرانجام در بهمن ماه ۱۳۸۰ بدرود حیات گفت.
درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در ابتدای کتاب نویسنده به بررسی مراسم عزاداری در منطقه "خور" از توابع "جندق" می‌پردازد. سپس برگزیده ای از اشعار و مراثی وی ذکر شده‌است.
چکیده کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
| ببردش به خیمه گاه به عرصه رزمگاه | برای آن شیرخوار ستاند آبی مگر | |
| گلوی آن طفل را خدف گرفتی زکین | ز خبث و کفر نهاد رذل دلی ددریستر | |
| ز ناوک حرمله گلوی اصغر درید | حجت حق جان سپرد به روی دست پدر |