ناصر الدین شاه قاجار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| امضاء =[[پرونده:Naser al-Din Shah Qajar Signature.jpg|بیقاب]] | | امضاء =[[پرونده:Naser al-Din Shah Qajar Signature.jpg|بیقاب]] | ||
}} | }} | ||
'''ناصرالدین شاه قاجار''' ( | '''ناصرالدین شاه قاجار''' ناصرالدین شاه قاجار (۲۵ تیر ۱۲۱۰ - ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) ک معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران» و بعد «شاهِشهید»، چهارمین پادشاه شاه از دودمان قاجار ایران و مرثیه سرا بود. او اشعاری درباره امام حسین (ع) سروده است. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
ناصرالدین شاه از جمله شاعرانی بود که به شعر و نقاشی علاقهمند بود و دیوانی از خود او برجای مانده است | ناصرالدین شاه از جمله شاعرانی بود که به شعر و نقاشی علاقهمند بود و دیوانی از خود او برجای مانده است. وى به شعر و نقاشى علاقهمند بوده و به رسم تفنن در این دو رده هنرى آثارى پدید آورده است. وى در هفدهم ذیقعدۀ سال 1313 توسط میرزا رضا کرمانى کشته شد.<ref>''تاریخ کامل ایران''، دکتر عبد الله رازى، تهران، نشر اقبال، چاپ چهارم، سال 1362، ص 526.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
آثار منظوم معدودى که از وى در تذکرههاى فارسى آمده است عموما در سبک عراقى سروده شده و از ضوابط این سبک شعرى پیروى مىکند. به جز مثنوى ماتمى او در رثاى [[حضرت على اصغر (ع)]] که بازتاب نسبتا فراگیرى داشته است، اثر منظوم دیگرى از او به ثبت نرسیده | آثار منظوم معدودى که از وى در تذکرههاى فارسى آمده است عموما در سبک عراقى سروده شده و از ضوابط این سبک شعرى پیروى مىکند. به جز مثنوى ماتمى او در رثاى [[علی اصغر (ع)|حضرت على اصغر (ع)]] که بازتاب نسبتا فراگیرى داشته است، اثر منظوم دیگرى از او به ثبت نرسیده. با این حال رویکرد امثال او که در رأس هرم قدرت و حکومت قرار داشتهاند به مقولههاى آیینى، موجب پدید آمدن آثار منظوم بسیارى در دو زمینۀ ماتمى و مناقبى شده و در طول دورۀ ناصرى نیز (حدود 50 سال) اشعار آیینى فراوانى به ثبت رسیده که سرایندگان آنها غالبا با دربار ناصرى بىارتباط نبودهاند. | ||
تذکرهنویسان این رباعى را به او نسبت دادهاند که به هنگام تشرف به حرم | تذکرهنویسان این رباعى را به او نسبت دادهاند که به هنگام تشرف به حرم امام حسین (ع) بالبداهه سروده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| اسکندر و من، اى شه معبود صفات | در سیر جهان صرف نمودیم اوقات }} | {{ب| اسکندر و من، اى شه معبود صفات | در سیر جهان صرف نمودیم اوقات }} | ||
{{ب| بر همت من کجا رسد همت او؟ | من خاک درت جستم و او آب حیات <ref>''شاهان شاعر''، ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمى، بىتا، ص 349.</ref> }} | {{ب| بر همت من کجا رسد همت او؟ | من خاک درت جستم و او آب حیات<ref>''شاهان شاعر''، ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمى، بىتا، ص 349.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===برگزیده اشعار=== | ===برگزیده اشعار=== |
نسخهٔ ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۸
ناصرالدین شاه قاجار ناصرالدین شاه قاجار (۲۵ تیر ۱۲۱۰ - ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) ک معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران» و بعد «شاهِشهید»، چهارمین پادشاه شاه از دودمان قاجار ایران و مرثیه سرا بود. او اشعاری درباره امام حسین (ع) سروده است.
زندگینامه
ناصرالدین شاه از جمله شاعرانی بود که به شعر و نقاشی علاقهمند بود و دیوانی از خود او برجای مانده است. وى به شعر و نقاشى علاقهمند بوده و به رسم تفنن در این دو رده هنرى آثارى پدید آورده است. وى در هفدهم ذیقعدۀ سال 1313 توسط میرزا رضا کرمانى کشته شد.[۱]
آثار
آثار منظوم معدودى که از وى در تذکرههاى فارسى آمده است عموما در سبک عراقى سروده شده و از ضوابط این سبک شعرى پیروى مىکند. به جز مثنوى ماتمى او در رثاى حضرت على اصغر (ع) که بازتاب نسبتا فراگیرى داشته است، اثر منظوم دیگرى از او به ثبت نرسیده. با این حال رویکرد امثال او که در رأس هرم قدرت و حکومت قرار داشتهاند به مقولههاى آیینى، موجب پدید آمدن آثار منظوم بسیارى در دو زمینۀ ماتمى و مناقبى شده و در طول دورۀ ناصرى نیز (حدود 50 سال) اشعار آیینى فراوانى به ثبت رسیده که سرایندگان آنها غالبا با دربار ناصرى بىارتباط نبودهاند.
تذکرهنویسان این رباعى را به او نسبت دادهاند که به هنگام تشرف به حرم امام حسین (ع) بالبداهه سروده است:
اسکندر و من، اى شه معبود صفات | در سیر جهان صرف نمودیم اوقات | |
بر همت من کجا رسد همت او؟ | من خاک درت جستم و او آب حیات[۲] |
برگزیده اشعار
تنها مرثیۀ عاشورایى که از وى در اختیار داریم، مثنوى کوتاهى است که در رثاى حضرت على اصغر (ع) سروده شده که داراى صبغۀ بیدلانه و عرفانى است:
عشقبازى کار هر شیاد نیست | این شکار دام هر صیاد نیست | |
عاشقى را قابلیت لازم است | طالب حق را، حقیقت لازم است | |
عشق از معشوق اول سرزند | تا به عاشق جلوۀ دیگر کند | |
تا به حدى که برد هستى از او | سر زند صد شورش و مستى از او | |
شاهد این مدعا خواهى اگر | بر حسین و حالت او کن نظر | |
روز عاشورا در آن میدان عشق | کرد رو را جانب سلطان عشق | |
بار الها! این سرم، این پیکرم | این علمدار رشید، این اکبرم | |
این سکینه، این رقیه، این رباب | این عروس دست و پا در خون خضاب | |
این من و این ذکر یا رب یا ربم | این من و این نالههاى زینبم | |
پس خطاب آمد ز حق کاى شاه عشق | اى حسین، اى یکه تاز راه عشق | |
گر تو بر من عاشقى اى محترم | پرده برکش من به تو عاشقترم | |
غم مخور که من خریدار توام | مشترى بر جنس بازار توام | |
هرچه بودت دادهاى در راه ما | مرحبا صد مرحبا خود هم بیا | |
خود بیا که مىکشم من ناز تو | عرش و فرشم جمله پاانداز تو | |
لیک خود تنها میا در بزم یار | خود بیا و اصغرت را هم بیار | |
خوش بود در بزم یاران بلبلى | خاصه در منقار او برگ گلى | |
خود تو: بلبل، گل: على اصغرت | زودتر بشتاب سوى داورت |