ترانه: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در تقسیم بندی عناصر تشکیل دهنده فرهنگ عامه، ترانه یا به تعبیر استاد بهار، «شعر ملی»، خواه در کیفیت و خواه در کمیت، سهم و نقشی بس مهم و کارساز داشته است. اگر تأثیرگذاری و تحرک آفرینی را یکی از هدف های هنر بدانیم، «ترانه عامیانه» مسئولیت خود را به بهترین و مؤثرترین صورت در طول تاریخ، خاصه در رخدادهای سیاسی و اجتماعی، ادا کرده است. ترانه در مجموع فرهنگ عامه ایران، همان جایگاه و | در تقسیم بندی عناصر تشکیل دهنده فرهنگ عامه، ترانه یا به تعبیر استاد بهار، «شعر ملی»، خواه در کیفیت و خواه در کمیت، سهم و نقشی بس مهم و کارساز داشته است. اگر تأثیرگذاری و تحرک آفرینی را یکی از هدف های هنر بدانیم، «ترانه عامیانه» مسئولیت خود را به بهترین و مؤثرترین صورت در طول تاریخ، خاصه در رخدادهای سیاسی و اجتماعی، ادا کرده است. ترانه در مجموع فرهنگ عامه ایران، همان جایگاه و مقبولیتی را دارد که شعر در ادبیات رسمی دارد. <ref>پناهی سمنانی، 1376، ص 12-13. </ref> | ||
در این مجال، منظور از ترانه یا شعر ملی، تمامی جلوه های منظوم و موزون فرهنگ عامه است و گستره آن از دوبیتی ها و ترانه های بازی و سرگرمی همچون چیستان شروع می شود و تا ترانه های لالایی و نوازش کودکان، ترانه های نوروز، ترانه های کار و تلاش، ترانه های دعاگونه، ترانه های مخصوص سور و سوگ، متل ها و ... ادامه دارد. | |||
در ابیاتی از مردمان دارالمؤمنین، یزد، سخن از دل خستگی هایی است که رهاورد روزگار صعب و سخت عاشق دلباخته ای است که زبان حال خواننده است و در آن از روزگار، مهلت می طلبد تا به کربلا برسد: <ref>باقری، زهرا، به روایت از سلطان هنری، یزد، 1354.</ref> | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| سفید مرغی بودم بر شاخ پسته | فلک سنگم زده بالم شکسته}} | |||
{{ب| فلک سنگم نزن بالم تو نشکن | غبار بی کسی بر من نشسته }} | |||
{{ب| فلک سنگی نزن بالی ندارم | میان مرغ ها بی پر و بالم }} | |||
{{ب| فلک سنگی نزن بالی بگیرم | برم در کربلا منزل بگیرم }} | |||
{{ب| برم شاه نجف پابوس آقام | برم در کربلا آنجا بمیرم}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==منبع== | ==منبع== | ||
* [[محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران|اصغر شعاع، علی آنیزاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 213-214.]] | * [[محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران|اصغر شعاع، علی آنیزاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 213-214.]] |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۱
در تقسیم بندی عناصر تشکیل دهنده فرهنگ عامه، ترانه یا به تعبیر استاد بهار، «شعر ملی»، خواه در کیفیت و خواه در کمیت، سهم و نقشی بس مهم و کارساز داشته است. اگر تأثیرگذاری و تحرک آفرینی را یکی از هدف های هنر بدانیم، «ترانه عامیانه» مسئولیت خود را به بهترین و مؤثرترین صورت در طول تاریخ، خاصه در رخدادهای سیاسی و اجتماعی، ادا کرده است. ترانه در مجموع فرهنگ عامه ایران، همان جایگاه و مقبولیتی را دارد که شعر در ادبیات رسمی دارد. [۱]
در این مجال، منظور از ترانه یا شعر ملی، تمامی جلوه های منظوم و موزون فرهنگ عامه است و گستره آن از دوبیتی ها و ترانه های بازی و سرگرمی همچون چیستان شروع می شود و تا ترانه های لالایی و نوازش کودکان، ترانه های نوروز، ترانه های کار و تلاش، ترانه های دعاگونه، ترانه های مخصوص سور و سوگ، متل ها و ... ادامه دارد.
در ابیاتی از مردمان دارالمؤمنین، یزد، سخن از دل خستگی هایی است که رهاورد روزگار صعب و سخت عاشق دلباخته ای است که زبان حال خواننده است و در آن از روزگار، مهلت می طلبد تا به کربلا برسد: [۲]
سفید مرغی بودم بر شاخ پسته | فلک سنگم زده بالم شکسته | |
فلک سنگم نزن بالم تو نشکن | غبار بی کسی بر من نشسته | |
فلک سنگی نزن بالی ندارم | میان مرغ ها بی پر و بالم | |
فلک سنگی نزن بالی بگیرم | برم در کربلا منزل بگیرم | |
برم شاه نجف پابوس آقام | برم در کربلا آنجا بمیرم |