بستن سقاخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «در گذشته، کسانی که سقاخانه داشتند، چند نفر از جوانان و بستگانشان را به روال ه...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در گذشته، کسانی که سقاخانه داشتند، چند نفر از جوانان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و آشنایان و همسایگان می فرستادند و از آن ها پارچه های سیاه، می طلبیدند. هر کس مایل بود، پارچه سیاهی را تحویل پیک ها می داد. برخی از زنان هم سربندها و چادرهای سیاه خود را به عاریه می دادند تا سقاخانه را سیاهپوش کنند، سپس روز آخر محرم، سربند و لباس خود را به نیت تبرک پس می گرفتند.  
در گذشته، کسانی که سقاخانه داشتند، چند نفر از جوانان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و آشنایان و همسایگان می فرستادند و از آن ها پارچه های سیاه، می طلبیدند. هر کس مایل بود، پارچه سیاهی را تحویل پیک ها می داد. برخی از زنان هم سربندها و چادرهای سیاه خود را به عاریه می دادند تا سقاخانه را سیاهپوش کنند، سپس روز آخر محرم، سربند و لباس خود را به نیت تبرک پس می گرفتند.  
پس از جمع آوری پارچه، تعدادی از جوانان، ابتدا وضو می گرفتند و سپس سقف و دیوارها و ستون های سقاخانه را سیاهپوش می کردند؛ در حالی که چند نفر با دود کردن اسفند و فرستادن صلوات و لعن کردن یزید و پاشیدن گلاب بر در و دیوار سقاخانه، خدمتگزاران عزاداری امام حسین (ع) را همراهی می کردند. <ref>کرزبر یاراحمدی، غلامحسین ، بصری، بروجرد، لرستان، 1381 و 1385.</ref> <ref>خرسندی، مهری، فیروزکوه، دماوند، تهران،1348.</ref>
پس از جمع آوری پارچه، تعدادی از جوانان، ابتدا وضو می گرفتند و سپس سقف و دیوارها و ستون های سقاخانه را سیاهپوش می کردند؛ در حالی که چند نفر با دود کردن اسفند و فرستادن صلوات و لعن کردن یزید و پاشیدن گلاب بر در و دیوار سقاخانه، خدمتگزاران عزاداری امام حسین (ع) را همراهی می کردند. <ref>کرزبر یاراحمدی، غلامحسین ، بصری، بروجرد، لرستان، 1381 و 1385.</ref> <ref>خرسندی، مهری، فیروزکوه، دماوند، تهران،1348.</ref>
 
در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده می کردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاق های خانه اش را به این کار اختصاص می داد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی می کردند و فقط فرش و پرده ها باقی می ماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه می پوشاندند. در بالای اتاق یک منبر چند پله ای قرار می دادند و آن را سیاهپوش می کردند. به این اتاق «سقاخانه» می گفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سال ها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی می ماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا می پرداختند. <ref>وکیلی، بی نام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref>
عزاداری سقایان، از گذشته های دور در بسیاری از شهرها از جمله کاشان مرسوم و رایج بوده است. این عزاداری که بسیار ساده و بی تکلف برگزار میشد، عبارت بود از خواندن مصائب حضرت سیدالشهداء (ع) که به صورت ذکر گفتن و نوحه خوانی دسته جمعی و هماهنگ انجام می گرفت. تفاوت بین ذکر و نوحه سرایی دسته های سقایی با غیر سقایی در آهنگ سنگین ذکر و نوحه سرایی سقایان بود که بدون سینه زدن و نواختن طبل و سنج خوانده میشد.
در مجالس عزاداری سقایی، ابتدا به مدح و منقبت اهل بیت، خاصه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) پرداخته میشد، سپس مرثیه و نوحه خوانی میشد.
آهنگ ها و ضرباهنگ های ذکرهای سقایی برگرفته از مقام های موسیقی اصیل ایرانی بود و اغلب در مایه های شور، دشتی، ابوعطا، همایون، شوشتری و افشاری خوانده میشد که از جمله مقام های موسیقی سنتی و عامیانه ایرانی بود.
{{شعر}}
{{ب| آبی دهم به یاد لبانت حسین حسین|بر شیعیان به ماه عزایت حسین حسین}}
(شوشتری)
{{ب| عمو به فدای تو شود جان سکینه|بنگر رخ زرد و لب عطشان سکینه}}
(افشاری)
{{زهرا حسینت آمده در کربلا مهمان|آورده همراه خود هفتاد و دو قربانی}}
(دشتی)
دسته های سقایی،





نسخهٔ ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۴

در گذشته، کسانی که سقاخانه داشتند، چند نفر از جوانان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و آشنایان و همسایگان می فرستادند و از آن ها پارچه های سیاه، می طلبیدند. هر کس مایل بود، پارچه سیاهی را تحویل پیک ها می داد. برخی از زنان هم سربندها و چادرهای سیاه خود را به عاریه می دادند تا سقاخانه را سیاهپوش کنند، سپس روز آخر محرم، سربند و لباس خود را به نیت تبرک پس می گرفتند. پس از جمع آوری پارچه، تعدادی از جوانان، ابتدا وضو می گرفتند و سپس سقف و دیوارها و ستون های سقاخانه را سیاهپوش می کردند؛ در حالی که چند نفر با دود کردن اسفند و فرستادن صلوات و لعن کردن یزید و پاشیدن گلاب بر در و دیوار سقاخانه، خدمتگزاران عزاداری امام حسین (ع) را همراهی می کردند. [۱] [۲] در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده می کردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاق های خانه اش را به این کار اختصاص می داد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی می کردند و فقط فرش و پرده ها باقی می ماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه می پوشاندند. در بالای اتاق یک منبر چند پله ای قرار می دادند و آن را سیاهپوش می کردند. به این اتاق «سقاخانه» می گفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سال ها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی می ماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا می پرداختند. [۳] عزاداری سقایان، از گذشته های دور در بسیاری از شهرها از جمله کاشان مرسوم و رایج بوده است. این عزاداری که بسیار ساده و بی تکلف برگزار میشد، عبارت بود از خواندن مصائب حضرت سیدالشهداء (ع) که به صورت ذکر گفتن و نوحه خوانی دسته جمعی و هماهنگ انجام می گرفت. تفاوت بین ذکر و نوحه سرایی دسته های سقایی با غیر سقایی در آهنگ سنگین ذکر و نوحه سرایی سقایان بود که بدون سینه زدن و نواختن طبل و سنج خوانده میشد. در مجالس عزاداری سقایی، ابتدا به مدح و منقبت اهل بیت، خاصه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) پرداخته میشد، سپس مرثیه و نوحه خوانی میشد. آهنگ ها و ضرباهنگ های ذکرهای سقایی برگرفته از مقام های موسیقی اصیل ایرانی بود و اغلب در مایه های شور، دشتی، ابوعطا، همایون، شوشتری و افشاری خوانده میشد که از جمله مقام های موسیقی سنتی و عامیانه ایرانی بود.

(شوشتری)

(افشاری) الگو:زهرا حسینت آمده در کربلا مهمان (دشتی) دسته های سقایی،









منبع

پی نوشت

  1. کرزبر یاراحمدی، غلامحسین ، بصری، بروجرد، لرستان، 1381 و 1385.
  2. خرسندی، مهری، فیروزکوه، دماوند، تهران،1348.
  3. وکیلی، بی نام، بروجرد، لرستان، 1347.
آبی دهم به یاد لبانت حسین حسین بر شیعیان به ماه عزایت حسین حسین
عمو به فدای تو شود جان سکینه بنگر رخ زرد و لب عطشان سکینه