حبیب الله بخشوده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = حبیب اللّه بخشوده | | نام = حبیب اللّه بخشوده | ||
| تصویر = | | تصویر = حبیب الله بخشوده.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام اصلی = | | نام اصلی = | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۷
حبیب اللّه بخشوده شاعر معاصر ایرانی است.
حبیب اللّه بخشوده | |
---|---|
زادروز | 1348ه.ش ایلام |
دربارهی شاعر
حبیب اللّه بخشوده فرزند هادی به سال 1348 ه. ش در شهرستان «ایلام» متولد شد. تحصیلات خود را تا پایه دیپلم در زادگاهش گذراند و دانشنامه کارشناسی خود را از دانشگاه تربیت معلم در حصارک کرج اخذ نمود از سال 1370 شمسی به استخدام آموزش و پرورش درآمد سپس تحصیلات تکمیلی خود را تا مقطع کارشناسی ارشد و در همان رشته از دانشگاه شهید چمران اهواز کسب نمود.
بخشوده فعالیتهای خود را به طور جدی از سال 1369 شمسی و با همکاری در مطبوعات و فعالیت در انجمنهای ادبی آغاز نمود. وی در شعر کلاسیک تمایل به سرودن غزل و رباعی دارد هر چند که در سرودن شعر نو نیز در قالبهای نیمایی و سپید طبعآزمایی نموده است. دفتر شعری هم به زبان محلی (کردی ایلامی) آماده چاپ دارد.
بخشوده در استخدام آموزش و پرورش است و هم اکنون علاوه بر تدریس، عضو شورای شعر و موسیقی صدا و سیمای استان ایلام نیز میباشد.
اشعار
مویههای عاشورایی:
گفتم که سرت؟ گفت سپردیم به دوست | گفتم که دلت؟ گفت دلم همره اوست | |
در خلوت خونین شفق پر زد و گفت | جان دادن و پیمان نشکستن نیکوست |
میرفتی و بوی جوی خون میآمد | فریاد گلی ز بوی خون میآمد | |
طفلی به کبودی افقهای شهید | میسوخت در اشک و روی خون میآمد |
خورشید سرش فتاده بر نیزهی سرخ | با زخم دهان گشاده بر نیزهی سرخ | |
زنهار که پایمال غفلت نشود | مُهری که دلش نهاده بر نیزهی سرخ |
در حریم تو:
زیر ایوانت اگر روزی کبوتر میشدم | آن قدر پر میزدم در خون که پرپر میشدم | |
آتشم گل کرد و بالم سوخت با پروانهها | کاش چون پروانه در آتش شناور میشدم | |
کاش در هنگام توفان سیاه نیزهها | سرختر از شرم بغض آلود خنجر میشدم | |
پرچمی در شانههای چاکچاک نینوا | مرهمی بر زخم خونین برادر میشدم | |
ای سرانگشت جنون در فصل رقص عاشقان | زخمهای گرمی زدی تا شعلهورتر میشدم | |
سوی تو پر میزدم با بوی تو پر میزدم | ای شمیم روح انگیزت معطّر میشدم | |
با برادر گفت زینب کاش بیتو در جهان | مرغ بیپر، باغ بیبر، نخل بیسر میشدم | |
در حریم تو کبوترها به باران میرسند | گر به کویت راه میبردم کبوتر میشدم [۱] |
منابع
- دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1664.
- ↑ میراث عشق؛ ص 394، 395.