الرد علی المتعصب العنید: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ابوالفرج عبدالرحمان بن علی بن محمّد بن علی (ابن جوزی) | '''الرد علی المتعصبالعنید''' کتابی است شامل احادیث اهل سنت دربارهی [[امام حسین(ع)]] که توسط ابوالفرج عبدالرحمان بن علی بن محمّد بن علی (ابن جوزی) نوشته شده و تصحیح آن را محمّدکاظم محمودی انجام دادهاست. | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| عنوان = الرد علیالمتعصبالعنید | |||
| عنوان اصلی = | |||
| برگرداننده = | |||
| ویراستار = | |||
| به کوشش = | |||
| تصویر = الرد علی المتعصب العنید.jpg | |||
| زیرنویس تصویر = | |||
| نویسنده = الحافظعبدالرحمنبنعلیبنمحمد البغدادیالحنبلیابنالجوزی | |||
| تصویرگر = | |||
| طراح جلد = | |||
| زبان = | |||
| مجموعه = | |||
| موضوع = | |||
| سبک = | |||
| ناشر = | |||
| ناشر فارسی = | |||
| محل انتشارات = قم: مجمع احیاءالثقافهالاسلامیه | |||
| تاریخ نشر = ۱۴۳۵ ه. ق، ۱۳۹۳ ه. ش | |||
| تاریخ نشر فارسی = | |||
| محل ناشر فارسی = | |||
| نوع رسانه = | |||
| صفحه = | |||
| قطع = | |||
| اندازه وزن = | |||
| شمارگان = | |||
| نوبت چاپ = | |||
| تعداد جلد = | |||
| شابک = | |||
| کتابخانهٔ ملی ایران = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
==دربارهی نویسنده== | |||
نویسندهٔ کتاب (م ۵۹۷ ه. ق)، از اعلام حنبلی مذهب است و نگارش این کتاب را که غالباً از آن با عنوان الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم (یا: لعن) یزید یاد میشود، در ذی قعدهٔ ۵۸۰ ه. ق به پایان رساند. وی این اثر را در رد کتابی از شیخ عبدالمغیث بن زهیر حربی (م ۵۸۳ ه. ق)، که معاصر و هم مذهبش بود، نوشت. | |||
==دربارهی کتاب== | |||
ابن جوزی در آغاز کتاب میگوید: «در یکی از مجالس موعظه از من دربارهٔ جواز لعن یزید پرسیدند. من گفتم که عالمان پرهیزگار، از جمله امام احمد بن حنبل، لعن او را جایز دانستهاند. آنگاه این سخن به شیخ عبدالمغیث رسید و آن را نادرست شمرد و کتابی دربارهٔ یزید نوشت تا او را یاری کند! پس آن کتاب را به من رساند تا اگر بتوانم ردّش کنم» (ص ۶-۸). | |||
ابن جوزی در آغاز سخنانی از شیخ عبدالمغیث نقل میکند و آنها را نشانهٔ نادانی و فهم نادرست او میداند. آنگاه به نقل سخنان بزرگان دربارهٔ جواز لعن یزید میپردازد و میگوید احادیثی در لعن عدهای نقل | ابن جوزی در آغاز سخنانی از شیخ عبدالمغیث نقل میکند و آنها را نشانهٔ نادانی و فهم نادرست او میداند. آنگاه به نقل سخنان بزرگان دربارهٔ جواز لعن یزید میپردازد و میگوید احادیثی در لعن عدهای نقل شدهاست که حتی جزئی از کارهای یزید را نکردند. وی در ضمن یک فصل به نقل این احادیث، که در لعن رباخواران و شرابخواران و دیگر فاسقان است، میپردازد. | ||
بحث بعدی کتاب دربارهٔ اعمال یزید در دوران خلافتش است. این بحث با چگونگی به قدرت رسیدن یزید آغاز میشود و در ادامه بدین مسائل پرداخته | بحث بعدی کتاب دربارهٔ اعمال یزید در دوران خلافتش است. این بحث با چگونگی به قدرت رسیدن یزید آغاز میشود و در ادامه بدین مسائل پرداخته شدهاست: | ||
*خروج امام حسین(ع) از مکه | |||
*فرستادن مسلم به [[کوفه]] | |||
*ورود آن حضرت به [[کربلا]] | |||
*[[شهادت]] آن حضرت و اصحابش و رخدادهای پس از شهادت (ص ۳۰ - ۵۳) | |||
*سپس از حملهٔ لشکر یزید به مدینه و مکه سخن رفته و در ادامه به قدح [[یزید]] و مدافع او (شیخ عبدالمغیث)، پرداخته شدهاست. | |||
از نکات جالب کتاب این است که ابن جوزی میگوید: «هیچکس، حتی عوام، راضی به بیعت با یزید نبودند؛ اما مردم از ترس جانشان سکوت کردند» (ص ۶۸ و ۷۱). همچنین میگوید: «ویژگیهای امام و شرطهای امامت در حسین(ع) جمع بود و در این باره هیچکس از معاصرانش به پای او نمیرسید» (ص ۶۹)، و نیز میگوید: «نه تنها امام حسین، بلکه افرادی که مقامشان پایینتر از او بود، مانند عبدالرحمان بن ابی بکر و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عباس، از یزید به خلافت شایستهتر بودند» (ص ۷۰). | |||
متن کتاب در صفحهٔ ۸۸ به پایان میرسد و در حدود یک سوم این مقدار پاورقیهای توضیحی مصحح کتاب است. بنابراین اصل کتاب مختصرتر از این مقدار و در حدود شصت صفحه است. برای تحقیق بیشتر دربارهٔ این کتاب رجوع شود به: | |||
*اهلالبیت علیهمالسلام فی المکتبةالعربیة، ص ۱۹۲ - ۱۹۷؛ | |||
*محمّدتقی دانش پژوه، فهرست کتابخانهٔ اهدائی آقای سید محمد مشکوة به کتابخانهٔ دانشگاه تهران (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۵)، ج 3، ص ۱۳۱۹-۱۳۲۶. | |||
دربارهٔ جواز لعن بر یزید و در ردّ مانعان از آن چند کتاب نوشته شدهاست؛ از جمله: اطلعالنضید فی ابطالالمنع عن لعن یزید و تذییلالطلعالنضید، هر دو از محمّدباقر کافی بهاری همدانی (الذریعة، ج ۱۵، ص ۱۷۸-۱۷۹ و ج ۴، ص ۵۵)، و الرد علی من منع من لعن یزید، از میرزا محمّد تنکابنی (همان، ج ۱۰، ص ۲۲۸ - ۲۲۹). | |||
در کتاب ذیل، در ضمن دو فصل، دیدگاه عالمان اهل سنت دربارهٔ لعن بر یزید، بررسی شدهاست: عبدالمجید ناصری داوودی، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت (چاپ اول: قم، مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵)، ص ۲۸۷-۳۷۸. | |||
==جستارهای وابسته== | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3245165&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author کتاب شناسایی الرد علی المتعصب العنید در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.] | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص | *کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص ۴۶-۴۷. | ||
[[رده:کتابها]] | [[رده:کتابها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۱
الرد علی المتعصبالعنید کتابی است شامل احادیث اهل سنت دربارهی امام حسین(ع) که توسط ابوالفرج عبدالرحمان بن علی بن محمّد بن علی (ابن جوزی) نوشته شده و تصحیح آن را محمّدکاظم محمودی انجام دادهاست.
الرد علیالمتعصبالعنید
| |
---|---|
| |
نویسنده | الحافظعبدالرحمنبنعلیبنمحمد البغدادیالحنبلیابنالجوزی |
محل نشر | قم: مجمع احیاءالثقافهالاسلامیه |
تاریخ نشر | ۱۴۳۵ ه. ق، ۱۳۹۳ ه. ش |
دربارهی نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نویسندهٔ کتاب (م ۵۹۷ ه. ق)، از اعلام حنبلی مذهب است و نگارش این کتاب را که غالباً از آن با عنوان الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم (یا: لعن) یزید یاد میشود، در ذی قعدهٔ ۵۸۰ ه. ق به پایان رساند. وی این اثر را در رد کتابی از شیخ عبدالمغیث بن زهیر حربی (م ۵۸۳ ه. ق)، که معاصر و هم مذهبش بود، نوشت.
دربارهی کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن جوزی در آغاز کتاب میگوید: «در یکی از مجالس موعظه از من دربارهٔ جواز لعن یزید پرسیدند. من گفتم که عالمان پرهیزگار، از جمله امام احمد بن حنبل، لعن او را جایز دانستهاند. آنگاه این سخن به شیخ عبدالمغیث رسید و آن را نادرست شمرد و کتابی دربارهٔ یزید نوشت تا او را یاری کند! پس آن کتاب را به من رساند تا اگر بتوانم ردّش کنم» (ص ۶-۸).
ابن جوزی در آغاز سخنانی از شیخ عبدالمغیث نقل میکند و آنها را نشانهٔ نادانی و فهم نادرست او میداند. آنگاه به نقل سخنان بزرگان دربارهٔ جواز لعن یزید میپردازد و میگوید احادیثی در لعن عدهای نقل شدهاست که حتی جزئی از کارهای یزید را نکردند. وی در ضمن یک فصل به نقل این احادیث، که در لعن رباخواران و شرابخواران و دیگر فاسقان است، میپردازد.
بحث بعدی کتاب دربارهٔ اعمال یزید در دوران خلافتش است. این بحث با چگونگی به قدرت رسیدن یزید آغاز میشود و در ادامه بدین مسائل پرداخته شدهاست:
- خروج امام حسین(ع) از مکه
- فرستادن مسلم به کوفه
- ورود آن حضرت به کربلا
- شهادت آن حضرت و اصحابش و رخدادهای پس از شهادت (ص ۳۰ - ۵۳)
- سپس از حملهٔ لشکر یزید به مدینه و مکه سخن رفته و در ادامه به قدح یزید و مدافع او (شیخ عبدالمغیث)، پرداخته شدهاست.
از نکات جالب کتاب این است که ابن جوزی میگوید: «هیچکس، حتی عوام، راضی به بیعت با یزید نبودند؛ اما مردم از ترس جانشان سکوت کردند» (ص ۶۸ و ۷۱). همچنین میگوید: «ویژگیهای امام و شرطهای امامت در حسین(ع) جمع بود و در این باره هیچکس از معاصرانش به پای او نمیرسید» (ص ۶۹)، و نیز میگوید: «نه تنها امام حسین، بلکه افرادی که مقامشان پایینتر از او بود، مانند عبدالرحمان بن ابی بکر و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عباس، از یزید به خلافت شایستهتر بودند» (ص ۷۰).
متن کتاب در صفحهٔ ۸۸ به پایان میرسد و در حدود یک سوم این مقدار پاورقیهای توضیحی مصحح کتاب است. بنابراین اصل کتاب مختصرتر از این مقدار و در حدود شصت صفحه است. برای تحقیق بیشتر دربارهٔ این کتاب رجوع شود به:
- اهلالبیت علیهمالسلام فی المکتبةالعربیة، ص ۱۹۲ - ۱۹۷؛
- محمّدتقی دانش پژوه، فهرست کتابخانهٔ اهدائی آقای سید محمد مشکوة به کتابخانهٔ دانشگاه تهران (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۵)، ج 3، ص ۱۳۱۹-۱۳۲۶.
دربارهٔ جواز لعن بر یزید و در ردّ مانعان از آن چند کتاب نوشته شدهاست؛ از جمله: اطلعالنضید فی ابطالالمنع عن لعن یزید و تذییلالطلعالنضید، هر دو از محمّدباقر کافی بهاری همدانی (الذریعة، ج ۱۵، ص ۱۷۸-۱۷۹ و ج ۴، ص ۵۵)، و الرد علی من منع من لعن یزید، از میرزا محمّد تنکابنی (همان، ج ۱۰، ص ۲۲۸ - ۲۲۹).
در کتاب ذیل، در ضمن دو فصل، دیدگاه عالمان اهل سنت دربارهٔ لعن بر یزید، بررسی شدهاست: عبدالمجید ناصری داوودی، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت (چاپ اول: قم، مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵)، ص ۲۸۷-۳۷۸.
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص ۴۶-۴۷.