شیخ محمد نصار: تفاوت میان نسخه‌ها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحه‌ای تازه حاوی «شیخ محمّد نصّار بن شیخ علی بن ابراهیم بن محمّد شیبانی لملومی <ref>لملوم: قریه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = شیخ محمد نصار | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = 1292 ه. ق | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = ابن نصّار | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = شاعر معروف و ادیب مشهور و فاضلی والامقام | |||
| سال‌های نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتاب‌ها = | |||
|مقاله‌ها = | |||
|نمایشنامه‌ها = | |||
|فیلم‌نامه‌ها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وب‌گاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
'''شیخ محمد نصار''' ادیب و فاضل عصر خویش بود. | |||
== زندگینامه == | |||
شیخ محمّد نصّار بن شیخ علی بن ابراهیم بن محمّد شیبانی لملومی <ref>لملوم: قریه‌ای در کناره‌ی فرات عراق.</ref> مشهور به ابن نصّار شاعر معروف و ادیب مشهور و فاضلی والامقام بود. | شیخ محمّد نصّار بن شیخ علی بن ابراهیم بن محمّد شیبانی لملومی <ref>لملوم: قریه‌ای در کناره‌ی فرات عراق.</ref> مشهور به ابن نصّار شاعر معروف و ادیب مشهور و فاضلی والامقام بود. | ||
وی به سال 1292 ه. ق درگذشت. <ref> ادب الطف؛ ج 7، ص 233.</ref> | وی به سال 1292 ه. ق درگذشت. <ref> ادب الطف؛ ج 7، ص 233.</ref> | ||
== نمونه اشعار == | |||
1- فأتته زینب بالجواد تقوده‌و الدمع من ذکر الفراق یسیل | 1- فأتته زینب بالجواد تقوده‌و الدمع من ذکر الفراق یسیل | ||
| خط ۱۸: | خط ۶۹: | ||
1- زینب (س) در حالی به نزد برادرش آمد که اشکش همانند سیل روان بود. | 1- [[زینب (س)]] در حالی به نزد برادرش آمد که اشکش همانند سیل روان بود. | ||
2- و گفت: «برادرم! قلب من پاره شد و محزون هستم کاش کوهها فرو می‌ریختند.» | 2- و گفت: «برادرم! قلب من پاره شد و محزون هستم کاش کوهها فرو می‌ریختند.» | ||
| خط ۳۰: | خط ۸۱: | ||
6- «بلند شوید، هنگام وداع رسیده است. برادرم برای خداحافظی آمده و فراق او خیلی طولانی است.» | 6- «بلند شوید، هنگام وداع رسیده است. برادرم برای خداحافظی آمده و فراق او خیلی طولانی است.» | ||
7- زنان اهل بیت از خیمه‌ها بیرون آمدند و دور امام (ع) حلقه زدند. | 7- زنان [[اهل بیت]] از خیمه‌ها بیرون آمدند و دور [[امام حسین|امام (ع)]] حلقه زدند. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 511. | * [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 511.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
| خط ۴۳: | خط ۹۱: | ||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] | ||
[[رده:شاعران عرب]] | [[رده:شاعران عرب]] | ||
<references />{{شاعران}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۳
شیخ محمد نصار ادیب و فاضل عصر خویش بود.
| شیخ محمد نصار | |
|---|---|
| مرگ | 1292 ه. ق |
| لقب | ابن نصّار |
| پیشه | شاعر معروف و ادیب مشهور و فاضلی والامقام |
زندگینامهویرایش
شیخ محمّد نصّار بن شیخ علی بن ابراهیم بن محمّد شیبانی لملومی [۱] مشهور به ابن نصّار شاعر معروف و ادیب مشهور و فاضلی والامقام بود. وی به سال 1292 ه. ق درگذشت. [۲]
نمونه اشعارویرایش
1- فأتته زینب بالجواد تقوده‌و الدمع من ذکر الفراق یسیل
2- و تقول قد قطعت قلبی یا أخی‌حزنا فیا لیت الجبال تزول
3- فتبادرت منه الدموع و قال یاأختاه صبرا فالمصاب جلیل
4- فبکت و قالت یا ابن أمی لیس لی‌و علیک ما الصبر الجمیل جمیل
5- ورنت الی نحو الخیام بعولةعظمی تصب الدّمع و هی تقول
6- قوموا الی التودیع إنّ أخی دعابجواده ان الفراق طویل
7- فخرجن ربات الخدور عواثراو غدا لها حول الحسین عویل [۳]
1- زینب (س) در حالی به نزد برادرش آمد که اشکش همانند سیل روان بود.
2- و گفت: «برادرم! قلب من پاره شد و محزون هستم کاش کوهها فرو می‌ریختند.»
3- امام فرمود: «ای خواهرم صبر پیشه کن! زیرا که برای مصیبت دیده در صبر اجر عظیمی است.»
4- زینب گریست و گفت: «ای پسر مادرم! صبر در برابر مصیبت و عزای تو زیبا و جمیل نیست.»
5- زینب آنگاه به سوی خیمه‌ها رفت، درحالی‌که صدای گریه و ضجّه‌اش به گوش می‌رسید، فرمود:
6- «بلند شوید، هنگام وداع رسیده است. برادرم برای خداحافظی آمده و فراق او خیلی طولانی است.»
7- زنان اهل بیت از خیمه‌ها بیرون آمدند و دور امام (ع) حلقه زدند.