آیین و اسطوره در ایران شیعی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «کتاب '''آیین و اسطوره در ایران شیعی'''، نوشته جبار رحمانی، به بررسی مناسک عز...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب|تصویر=آیین و اسطوره در ایران شیعی.jpg|عنوان=آیین و اسطوره در ایران شیعی|نویسنده=جبار رحمانی|تاریخ نشر=۱۳۹۴|زبان=فارسی|شابک=۹۷۸-۶۰۰-۶۲۵۴۲۲-۷|صفحه=۳۰۷|محل انتشار=تهران|موضوع=بررسی آیین های عزاداری|ناشر=انتشارات خیمه|نوبت چاپ=اول}} | |||
کتاب '''آیین و اسطوره در ایران شیعی'''، نوشته [[جبار رحمانی]]، به بررسی مناسک [[عزاداری]] [[محرم]] میپردازد. | کتاب '''آیین و اسطوره در ایران شیعی'''، نوشته [[جبار رحمانی]]، به بررسی مناسک [[عزاداری]] [[محرم]] میپردازد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۳: | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2739011&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران] | * [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2739011&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران] | ||
[[رده:کتابها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۳
آیین و اسطوره در ایران شیعی
| |
---|---|
| |
نویسنده | جبار رحمانی |
ناشر | انتشارات خیمه |
تاریخ نشر | ۱۳۹۴ |
چاپ | اول |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۶۲۵۴۲۲-۷ |
تعداد صفحات | ۳۰۷ |
موضوع | بررسی آیین های عزاداری |
زبان | فارسی |
کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی، نوشته جبار رحمانی، به بررسی مناسک عزاداری محرم میپردازد.
درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی توسط جبار رحمانی نوشته شدهاست و انتشارات خیمه آن را در ۳۰۷ صفحه منتشر نمودهاست. کتاب در یک مجموعه ۵ جلدی با عنوان «انسانشناسی مناسک عزاداری محرم» تدوین شدهاست. هدف نویسنده از تالیف کتاب بررسی رویکرد انسانشناختی در فهم مناسک عزاداری محرم در رابطه با سه مولفه تاریخ شکلگیری دین و مناسک، متون دینی مرتبط با آن و اشکال فرهنگی و اجتماعی تجربه مناسکی محرم توسط عامه مومنان است.
بعضی از بخشهای این کتاب قبلا در مجلات در دسترس مخاطبان قرار گرفتهاست و بخشهای دیگر آن برای اولین بار در کتاب منتشر شدهاست.
محتوای کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در مجموع کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی شامل ده بخش با عناوین زیر است:
- اسطورهشناسی ایران شیعی
- مروری بر تاریخ مناسک عزاداری محرم
- منابع مناسک عزاداری
- بحثی در باب جایگاه کتاب روضهالشهدا
- مسئله رنج در گفتمان کربلا
- نخل عزاداری
- یک مردمنگاری از محتوای مناسکی هیئتهای عزاداری
- هجوم نخبگان به مردم
- مدرنیته و زیبایی شناختی شدن آیینهای مذهبی و امکان تداوم آنها
- مطالعات اجتماعی دین در ایران (معرفی چند کتاب در پیرامون عزاداری محرم)
چکیدهای از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در فصل اول کتاب نویسنده براساس سنت نظری انسانشناسی در مطالعه نظام اساطیری یک فرهنگ، برای فهم فرهنگ و نظام معنایی مرکزی آن چارچوبی تدوین کردهاست و در بحث در حیطه اساطیر ۳ دسته برای آن برمیشمرد:
۱) طبیعتگرایانه: اساطیر و آگاهی اسطورهای را به مسائل طبیعی و تاثیر آنها را بر ذهن و زبان انسان ارجاع میدهد که از مهمترین آنها میتوان خورشید، ماه و پدیدههای روز و شب را نام برد.
۲) ذهنگرایانه: اسطوره را محصول ذهن انسان اولیه میداند.
۳) آن را به امری اجتماعی و جامعهشناختی تقلیل میدهد و اسطوره را به مثابه محصولی از جامعه و فرهنگ و در جهت حفظ و بازتولید آن میداند.
سپس به تعریف اسطوره از دیدگاههای مختلف از جمله دیدگاه «الیاده» میپردازد و اسطوره را سرگذشتی قدسی و مینوی میداند. نویسنده همچنین به رویکرد علمگرایی پوزیتیویسی در رابطه اسطوره و علم بحث نموده و عمده متفکران اسطوره را مقابل علم و آگاهی منطقی قرار دادهاست. نگاه انسانشناختی به اسطوره توانسته رویکردی به نسبت همه جانبه در باب اساطیر بدست آورد. او با اشاره به کتاب «سگال» که مجموعه مقالاتی از بزرگان نظریهپرداز از اسطوره شناسی است تمایز در نوع نظریه و استدلال انسانشناسانه را بررسی مینماید.
نویسنده در تدوین چارچوب نظری، نظام اساطیری را به مثابه نظام فرهنگی میداند که سه عامل اصلی را مورد تاکید دارد:
1) معنا که مهمترین مسئله نظریات اسطوره تبیین معنای اساطیر است،
2) تقدس که وجه تمایز اصلی اسطوره از سایر اشکال فرهنگی است،
3) کنش اسطوره به عرصه عمل و کنشگری پیوند دارد نه آگاهی و احساس و عمل.
وی سپس به اسطورهشناسی در ایران میپردازد و مطالعات اسطورهشناسی در دوره ایران اسلامی را عمدتا در تفسیر قصص قرآنی و روایت دینی یهودی و مسیحی میداند و در اسطورهشناسی ایران شیعی به ترویج تشیع در دوران صفویه اشاره دارد که بیشترین گستردگی در جامعه شیعی داشتهاست.
در فصل دوم، نویسنده مروری بر تاریخ مناسک عزدارای محرم دارد. ایشان در ابتدا به معرفی و توصیف واقعه کربلا پرداخته و رواج زیارت کربلا در تشیع را در نیمههای قرن دوم به بعد میداند. از دوره آلبویه به این سو مناسک عزاداری محرم و زیارت کربلا به صورت امری جمعی و عمومی نهادینه شد که بیانگر هویت سیاسی اجتماعی شیعه و متکی بر حمایت حاکمان است. دوران صفویه نقطه عطف برای فهم فرهنگ تشیع و مناسک عزاداری در ایران، هند و عراق است و علمای شیعه آزادی بیشتری برای رواج اندیشهها پیدا کردند. در قرن 16 میلادی گفتمان کربلا در ایران به کانون هویت مذهبی و اجتماعی عامه شیعیان تبدیل شد و به واسطه ارتباط ایران با هند، به هندوستان نیز منتقل شد.
فصل سوم به منابع مناسک عزاداری از دیگاه تحریف یا پویایی دین میپردازد و فرآیندهای تحول و بسط مناسک عزاداری محرم از خلال تحریفات را بررسی میکند. در کتاب میرزای نوری با عنوان «لولو و مرجان» به این موضوع اشاره دارد که « امروز نباید بر مصائب عاشورا گریست بلکه باید بر تحریفات عاشورا گریست». سپس به اسناد تاریخی در مورد عزاداریها که توسط اشخاصی مانند «علامه علی نقی صاحب» در هند روایت شده، پرداخته که با انتقاد از طرف مردم روبرو شد. ایشان در مورد واقعه کربلا و روایت تاریخی حادثه کربلا کتب بسیاری در تاریخ نوشته شده که مهمترین بخش این کتب در مقتل نویسی است و بخشهایی از این کتابها، مورد بحث قرار گرفتهاست.
در فصل بعدی با تاکید و معرفی کتاب «روضه الشهدا» به مسئله رنج در گفتمان کربلا پرداختهشدهاست. در ابتدا به توضیح رنج از دیدگاههای مختلف ازجمله کارکس، فروید و کلیفورد گیرتز پرداخته سپس به مسئله رنج در ادیان مختلف اشاره میکند و در بحثی جداگانه مسئله رنج در مذهب تشیع را بیان میکند. با توجه به کلیدی بودن واقعه کربلا و مرور دادههای تاریخی، مناسک عزاداری محرم را از مهمترین و عمومیترین مناسک جمعی جامعه مذهبی شیعی میداند که بیشترین کارکردهای دین از منظر انسانشناختی و جامعهشناختی از خلال این مناسک انجام میپذیرد.
در بخش ششم نیز به نخل عزاداری که بیشتر در حوزه فرهنگی کویری رایج است پرداخته و با ارئه تحلیلی از دینداری عامه (که شامل سه ویژگی 1- گفتمان دینی از لحاظ مکانی، 2- دینداری عامه شیعی در ایران از لحاظ مناسک جمعی و 3- مقوله تبرک است) و منطق آن، تفسیر جدیدی از دلالتهای فرهنگی و مذهبی این نماد ارائه دادهاست. در بحث نماد مناسکی نخل عزا، نماد نخل برای عامه مردم، به عنوان تابوت امام حسین(ع) و نخلگردانی به عنوان تشیع جنازه امام حسین(ع) در کربلا تفسیر میشود.
نویسنده در فصل بعدی به یک مردمنگاری از محتوای مناسک هیئتهای عزاداری در هیئت «بیتالحسین» در شهر مشهد پرداخته است و شرکت کنندگان در این مراسم را از لحاظ پایگاه اجتماعی افراد، مداحان و روحانیون و جنسیت بررسی نمودهاست.
پایگاه اجتماعی افراد که عموم آنها متعلق به قشر پایین یا متوسط رو به پایین هستند و عموما افراد مذهبی میباشند که بیشتر تعلق خاطر به مذهب سنتی دارند و برای فرایند مشارکت افراد در مراسمها، نویسنده از الگوی «وان ژنپ» استفاده کردهاست.
در ادامه، وضعیت عزاداری زنان به دو بخش تقسیم شدهاست: الف) وضعیت آشکار ب) وضعیت پنهانی و جوانب کار که در کتاب راجع به آنها بحث شدهاست،
نمادهای مذهبی و معنای آنها در این مراسم مانند پرچم سبز و قرمز، و نمادهای دیگری نیز در کتاب از آنها یاد شدهاست.
جایگاه اولیای دین در این مراسم و میدان معناشناختی آن و ... مورد بررسی قرار گرفته است و نویسنده پارهای اطلاعات در مورد هرکدام بیان کردهاست.
دربخشهای انتهایی کتاب به ابعاد دیگری از مناسک عزاداری در جامعه و چالشهایی که برای فهم این مناسک وجود دارد، پرداخته شدهاست. نقد نخبگان نسبت به این مناسک ذیل مفاهیم تحریف یا خرافه که چندان موثر نیفتادهاست، بیان شده و از سوی دیگر به تداوم سنتهای عزاداری در شرایط امروزی پرداختهشدهاست.
آخرین مطلب نیز با عنوان مطالعات اجتماعی دین در ایران به مرور چند کتاب مانند «جامعهشناسی قیام امام حسین(ع) و مردم کوفه اثر عمادالدین باقی»، «جامعهشناسی تحریفات عاشورا نوشته سید عبدالحمید ضیایی» و ... پرداخته و جامعهشناختی پیرامون حادثه کربلا و عزاداری محرم را بررسی میکند.
قسمتهایی از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یک نکته که در پس این صبر بر بلا وجود دارد، مفهوم ایمان است که در ادیان ابراهیمی مطرح شدهاست. فرد مصیبت بلا و رنج را میپذیرد، بی آنکه چون و چرا کند و چون تقدیر الهی است با کمال میل به استقبالش میرود و همه چیز، حتی خانواده را در این راه فدا میکند.(ص 166).
تفکیک بندی جنسیتی در برخی از مولفههای کلیدی محتوایی نیز بازتولید و توجیه میشود. در بخشهای دیگری از مداحی از قول حضرت محمد(ص) گفته میشد که « فاطمه جان روز قیامت تو از زنان امتم شفاعت میکنی و من هم از مردان امتم شفاعت میکنم». منظور زنان و مردانی هستند که در مجالس عزاداری شرکت کردهاند.(ص 219).