عمرو بن سعد بن نفیل ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۴: خط ۳۴:
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: قاتلان اصحاب و خاندان]]
[[رده: قاتلان اصحاب و خاندان]]
<references />
<references />{{navbox
|name = عاملان واقعه کربلا
|title = عاملان واقعه کربلا
 
|group1 = عاملان اصلی
|list1 = [[یزید بن معاویه]] {{*}} [[ابن زیاد]] {{*}} [[عمر سعد]]
 
|group2 = لشکر عمر بن سعد
|list2 = {{navbox | child
 
|group1 = فرماندهان
|list1 = [[شمر بن ذی الجوشن]] {{*}} [[عمرو بن‌ حجاج‌ زبیدی]] {{*}} [[شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی]]
 
|group2 = قاتلان
|list2 = [[سنان]] {{*}} [[شمر]] {{*}} [[خولی]] {{*}} [[حرمله]]
 
|group3 = تازندگان بر بدن امام
|list3 = [[هانی]] {{*}} [[اسحاق]]
 
|group4 = حاملان سر امام
|list4 = [[خولی]] {{*}} [[شمر]]
}}
|group5 = سایر
|list5 = [[حفص بن عمر]]
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۰

مشخصات فردی
نام کامل عمرو بن سعد بن نفیل ازدی
نقش در واقعه کربلا
نقش‌های برجسته قاتل قاسم،‏ فرزند امام حسن (ع)

عمرو بن سعد بن نفیل ازدی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت. او قاتل قاسم بن حسن(ع) بود.

نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حُمَید بن مسلم وقایع‌‏نگار کوفه در مورد چگونگی به میدان رفتن و وضع ظاهری قاسم ‏بن حسن‏ (ع)، به طور مفصل مطالبی بیان کرده است. او می‌‏گوید: «عمرو بن سعد ازدی به من گفت: به خدا سوگند بر او می‌‏تازم و او را به قتل می‏‌رسانم. گفتم: سبحان‌‏الله! این چه کاری است که می‌‏خواهی بکنی؟ این گروهی که دور او را گرفته‌‏اند، برای او کافی است. گفت: به خدا سوگند بر او حمله می‌‏کنم. پس بر او تاخت و رو برنگردانید تا شمشیر بر فرق آن نوجوان فرود آورد. قاسم به صورت بر زمین افتاد و فریاد زد: ای عمو به فریادم برس! در این هنگام امام که‌ در کنار خیمه‌ ایستاده‌ و عنان اسبش‌ را به‌ دست‌ گرفته‌ و منتظر بود، با سرعت‌ سوار بر اسب‌ شد و مانند عقابی‌ که‌ از بلندای‌ آسمان‌ به‌ زیر آید و از پی شکار رود، خود را به میدان رساند. صف‌ها را شکافت‌ و مانند شیر ژیان‌ حمله‌ کرد تا به‌ ابن‌نفیل‌ -قاتل‌ قاسم- رسید. ششمیری حواله عمرو نمود. عمرو دست خود را سپر کرد و دستش از مرفق (بازو) جدا گردید. فریادی کشید و گریخت.‌ تنی چند از سواران کوفه آمدند تا او را از دست امام نجات دهند، ولی عمرو زیر پای اسبان کشته شد و دستش‌ جدا گشت. چون‌ غبار معرکه‌ فرو نشست،‌ دیدند که‌ امام‌ بر بالین‌ قاسم‌ نشسته‌ و او از درد، پاشنه‌ پا بر زمین‌ می‌ساید و آخرین‌ لحظات‌ عمر خود را می‌گذراند.»[۱]

سخن امام حسین(ع) بعد از شهادت قاسم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در همین‌ حال‌ امام‌ حسین(ع) فرمود: ”بُعداً لِقَومٍ قَتَلوکَ وَ مَن خَصمُهُم یومَ القِیامَةِ جَدُّکَ وَ اَبوکَ ثُمَّ قالَ: عَزَّ وَ اللهِ عَلَی عّمِّکَ أن تَدعوهُ فَلا یجیبُکَ اَو یجیبِکَ وَ اَنتَ قَتیلٌ جَدیلٌ فَلا ینفَعُکَ هذا وَ اللهِ یومٌ کَثُرَ واتِرُهُ وَ قَلَّ ناصِرُهُ جَعَلَنِی اللهُ مَعَکُما یومَ جَمعِکُما وَ بَوَّاَنِی“ دور باشند از رحمت خدا آنان که تو را کشتند. در روز قیامت جد تو پیامبر (ص) و پدرت خصم آنان خواهند بود. سپس فرمود: به خدا سوگند بر عمویت سخت و ناگوار است که تو او را بخوانی، اما جوابت را ندهد یا اجابتت کند در حالی‏که کشته شده‏‌ای و این اجابت هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی‌ است‌ که‌ مصائب‌ عمویت‌ پی‌درپی‌، دشمنش بسیار و یاورش‌ اندک است‌.[۲]

لعن شدن در زیارت ناحیه مقدسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در زیارت ناحیه مقدسه قاتل او لعنت شده است: «وَ لَعَنَ اللهُ قاتِلَکَ عَمروِ بنَ سَعدِ بنِ نُفَیلٍ الاَزدِی وَأصلاهُ جَحیماً وَ أعَدَّ لَهُ عَذاباً ألیماً خداوند قاتل تو عمرو بن سعد بن نفیل ازدی را لعنت کند و به دوزخ دراندازد و عذاب دردناکی را برایش مهیا کند.»

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. - ر.ک : وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۶۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۷۷؛ ، ج۲، ص۲۳۹؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار (ع)، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان‌بن محمد، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری.، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر، ۱۳۶۶ شمسی.، ج۲، ص۷۷. قس الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن ‌داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۵۷ عمروبن سعد بن مقبل ازدی؛ و درالکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۷۵؛ البدایه و النهایه، ابن‌کثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیل‌بن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج، ؛ عمربن نفیل ازدی.
  2. - ر.ک : وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۷۷؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۳۹؛الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۷۵؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار (ع)، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان‌بن محمد، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری.، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر،۱۳۶۶ شمسی.، ج۲، ص۷۷.