زحر بن قیس جعفی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا | {{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا | ||
|اطلاعات قاتل = | |اطلاعات قاتل = | ||
خط ۲۰: | خط ۱۸: | ||
| دیگر فعالیتها = | | دیگر فعالیتها = | ||
| منصب = | | منصب = | ||
}} | }}'''زَحْر بن قَیس جُعفی،''' از سرداران [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] بود. عبیدالله بن زیاد پس از شکست نهضت [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]]، زَحر بن قَیس جُعفی را مأمور حفاظت از کوچههای شهر قرار داد. او حامل سر امام حسین (ع) و سایر شهیدان به دمشق بود. | ||
==حامل سرهای شهدا== | ==حامل سرهای شهدا== | ||
پس از شهادت امام حسین (ع)، بنا به نقلی عبیدالله بن زیاد، سر امام حسین (ع) و سایر شهیدان را در اختیار زَحر بن قَیس جُعفی قرار داد تا به دمشق برساند. زنان و کودکان را هم همراهشان روانه ساخت | پس از شهادت امام حسین (ع)، بنا به نقلی عبیدالله بن زیاد، سر [[امام حسين (ع)|امام حسین (ع)]] و سایر شهیدان را در اختیار زَحر بن قَیس جُعفی قرار داد تا به دمشق برساند. زنان و کودکان را هم همراهشان روانه ساخت.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۱۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۹۰؛ الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۷۵.</ref> | ||
==دربار یزید== | ==دربار یزید== | ||
بنا به نقل طبری چون وارد دربار یزید شد، گفت: برای تو مژده ظفر و یاری آوردهام. همانا امام حسین (ع) با هجده کس از خاندان و شصت کس از شیعیانش سوی ما آمد که به مقابله آنان رفتیم و خواستیم که تسلیم شوند و به حکم امیر عبیدالله بن زیاد گردن نهند یا برای جنگ آماده باشند. جنگ را بر تسلیم برگزیدند. با طلوع آفتاب بر آنان تاختیم و از همه سوی در میانشان گرفتیم و چون شمشیرهایمان آنان را فرو گرفت به این سو و آن سو گریختند و پناهگاهی نیافتند. گویی کبوترانی بودند که از شاهین بگریزند و به اندازه کشتن یک پرواری یا خواب نیمروزی وقت گرفت که همه را از پای درآوریم. هم اکنون بدنهای ایشان برهنه و جامههاشان خونین و چهرههاشان خاکآلوده است که خورشید بر آنان میتابد و باد بر آنها میوزد. کرکسها و پرندگان لاشخور به دیدارشان میآیند.<ref> | بنا به نقل طبری چون زحر بن قیس جعفی وارد دربار [[یزید]] شد، گفت: برای تو مژده ظفر و یاری آوردهام. همانا امام حسین (ع) با هجده کس از خاندان و شصت کس از شیعیانش سوی ما آمد که به مقابله آنان رفتیم و خواستیم که تسلیم شوند و به حکم امیر عبیدالله بن زیاد گردن نهند یا برای جنگ آماده باشند. جنگ را بر تسلیم برگزیدند. با طلوع آفتاب بر آنان تاختیم و از همه سوی در میانشان گرفتیم و چون شمشیرهایمان آنان را فرو گرفت به این سو و آن سو گریختند و پناهگاهی نیافتند. گویی کبوترانی بودند که از شاهین بگریزند و به اندازه کشتن یک پرواری یا خواب نیمروزی وقت گرفت که همه را از پای درآوریم. هم اکنون بدنهای ایشان برهنه و جامههاشان خونین و چهرههاشان خاکآلوده است که خورشید بر آنان میتابد و باد بر آنها میوزد. کرکسها و پرندگان لاشخور به دیدارشان میآیند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۴۸۵؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۱۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۹؛ الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۷۵؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی، ج۵، ص۱۲۷؛الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۸۳. البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۱۹۱؛ قس دینوری، الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۶۱ این سخنان را به شمر نسبت داده است.</ref> یزید در ظاهر گفت بدون قتل حسین نیز از شما راضی بودم. خداوند ابن مرجانه را لعنت کند. یزید حتی به زحر جایزهای نداد.<ref>- تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، همانجا.</ref> | ||
یزید در ظاهر گفت بدون قتل حسین نیز از شما راضی بودم. خداوند ابن مرجانه را لعنت کند. یزید حتی به زحر جایزهای نداد.<ref>- تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: | |||
==قیام مختار== | ==قیام مختار== | ||
بنا به نقل دینوری در هنگام قیام مختار به او پیوست و مختار او را بر جوخی گماشت،<ref>- الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: | بنا به نقل دینوری در هنگام قیام [[مختار ثقفى|مختار]] به او پیوست و مختار او را بر جوخی گماشت،<ref>- الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲ جوخی نام رودخانه و منطقه آبادی در ناحیه شرقی بغداد است. ر.ک : معجم البلدان، یاقوت حموی، شهاب الدین ابی عبدالله، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۹ قمری.، ذیل واژه.</ref> اما آنچه مسلم است او بر علیه مختار بود و در جنگ با ابراهیم بن مالک اشتر شکست سختی خورد و سپاهیانش منهزم شدند.<ref>- تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۱.</ref> در هنگام قیام مصعب بن زبیر علیه مختار ثقفی، او از هواداران و فرماندهان تحت امر مصعب بود و در آخرین نبردِ مصعب علیه مختار، مأموریت یافت که عناصر مخالف مختار را در شهر کوفه شناسایی و آنان را به لشکر مصعب ملحق نماید.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۸۷.</ref> مصعب او را با هزار سپاهی به کمک ابن معمر فرستاد تا بتوانند مختار را شکست دهند. در این جنگ او بر جبانة کنده رهبری داشت.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۸۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۱۵۳؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی، ج۶، ص۳۲۷؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۳۰۷</ref> پس از قتل مختار، او جزو فرماندهان مصعب بود و او را بر علیه عبدالملک یاری میداد.<ref>- تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص106؛ المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ابن جوزی، عبد الرحمان، چاپ محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت: ۱۴۱۲ قمری/ ۱۹۹۲ میلادی.، ج۶، ص۱۱۰.</ref> همچنین در زمان مصعب او سالار قبایل مذحج و اسد بود که با خوارج جنگید. <ref>- تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۷ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۱۹۷.</ref> | ||
در هنگام قیام مصعب بن زبیر علیه مختار ثقفی، او از هواداران و فرماندهان تحت امر مصعب بود و در آخرین نبردِ مصعب علیه مختار، مأموریت یافت که عناصر مخالف مختار را در شهر کوفه شناسایی و آنان را به لشکر مصعب ملحق نماید.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: | |||
پس از قتل مختار، او جزو فرماندهان مصعب بود و او را بر علیه عبدالملک یاری میداد.<ref>- تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: | |||
==پس از قتل مصعب== | ==پس از قتل مصعب== | ||
پس از قتل مصعب به عبدالملک پیوست و در شمار یاران حجاج بن یوسف ثقفی قرار گرفت.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: | پس از قتل مصعب به عبدالملک پیوست و در شمار یاران حجاج بن یوسف ثقفی قرار گرفت.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۸۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۴۳</ref> حجاج سپاه برگزیده خود را که هجده هزار نفر بودند، به فرماندهی زحر برای مقابله با شبیب روانه کرد. در ”سیلحین“ جنگ درگرفت و زحر به خاک افتاد و سپاهش شکست خورد. اما توانست از میان کشتگان برخیزد و خود را به کوفه نزد حجاج برساند. حجاج او را مردی بهشتی میدانست.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۰؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۴۳؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۶، ص۱۸۳.</ref> | ||
درباره زمان مرگ او اطلاع درستی در دست نیست. | درباره زمان مرگ او اطلاع درستی در دست نیست. | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۸۴-۲۸۶.] | |||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
خط ۴۱: | خط ۳۹: | ||
[[رده: قاتلان کربلا]] | [[رده: قاتلان کربلا]] | ||
[[رده: حاملین سرهای شهدا]] | [[رده: حاملین سرهای شهدا]] | ||
<references />{{navbox | |||
|name = عاملان واقعه کربلا | |||
|title = عاملان واقعه کربلا | |||
|group1 = عاملان اصلی | |||
|list1 = [[یزید بن معاویه]] {{*}} [[ابن زیاد]] {{*}} [[عمر سعد]] | |||
|group2 = لشکر عمر بن سعد | |||
|list2 = {{navbox | child | |||
|group1 = فرماندهان | |||
|list1 = [[شمر بن ذی الجوشن]] {{*}} [[عمرو بن حجاج زبیدی]] {{*}} [[شبث بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی]] | |||
|group2 = قاتلان | |||
|list2 = [[سنان]] {{*}} [[شمر]] {{*}} [[خولی]] {{*}} [[حرمله]] | |||
|group3 = تازندگان بر بدن امام | |||
|list3 = [[هانی]] {{*}} [[اسحاق]] | |||
|group4 = حاملان سر امام | |||
|list4 = [[خولی]] {{*}} [[شمر]] | |||
}} | |||
|group5 = سایر | |||
|list5 = [[حفص بن عمر]] | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۸
زَحْر بن قَیس جُعفی، از سرداران عبیدالله بن زیاد بود. عبیدالله بن زیاد پس از شکست نهضت مسلم بن عقیل، زَحر بن قَیس جُعفی را مأمور حفاظت از کوچههای شهر قرار داد. او حامل سر امام حسین (ع) و سایر شهیدان به دمشق بود.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | زَحْر بن قَیس جُعفی |
نقش در واقعه کربلا | |
نقشهای برجسته | حامل سر امام حسین (ع) و سایر شهیدان به دمشق |
حامل سرهای شهداویرایش
پس از شهادت امام حسین (ع)، بنا به نقلی عبیدالله بن زیاد، سر امام حسین (ع) و سایر شهیدان را در اختیار زَحر بن قَیس جُعفی قرار داد تا به دمشق برساند. زنان و کودکان را هم همراهشان روانه ساخت.[۱]
دربار یزیدویرایش
بنا به نقل طبری چون زحر بن قیس جعفی وارد دربار یزید شد، گفت: برای تو مژده ظفر و یاری آوردهام. همانا امام حسین (ع) با هجده کس از خاندان و شصت کس از شیعیانش سوی ما آمد که به مقابله آنان رفتیم و خواستیم که تسلیم شوند و به حکم امیر عبیدالله بن زیاد گردن نهند یا برای جنگ آماده باشند. جنگ را بر تسلیم برگزیدند. با طلوع آفتاب بر آنان تاختیم و از همه سوی در میانشان گرفتیم و چون شمشیرهایمان آنان را فرو گرفت به این سو و آن سو گریختند و پناهگاهی نیافتند. گویی کبوترانی بودند که از شاهین بگریزند و به اندازه کشتن یک پرواری یا خواب نیمروزی وقت گرفت که همه را از پای درآوریم. هم اکنون بدنهای ایشان برهنه و جامههاشان خونین و چهرههاشان خاکآلوده است که خورشید بر آنان میتابد و باد بر آنها میوزد. کرکسها و پرندگان لاشخور به دیدارشان میآیند.[۲] یزید در ظاهر گفت بدون قتل حسین نیز از شما راضی بودم. خداوند ابن مرجانه را لعنت کند. یزید حتی به زحر جایزهای نداد.[۳]
قیام مختارویرایش
بنا به نقل دینوری در هنگام قیام مختار به او پیوست و مختار او را بر جوخی گماشت،[۴] اما آنچه مسلم است او بر علیه مختار بود و در جنگ با ابراهیم بن مالک اشتر شکست سختی خورد و سپاهیانش منهزم شدند.[۵] در هنگام قیام مصعب بن زبیر علیه مختار ثقفی، او از هواداران و فرماندهان تحت امر مصعب بود و در آخرین نبردِ مصعب علیه مختار، مأموریت یافت که عناصر مخالف مختار را در شهر کوفه شناسایی و آنان را به لشکر مصعب ملحق نماید.[۶] مصعب او را با هزار سپاهی به کمک ابن معمر فرستاد تا بتوانند مختار را شکست دهند. در این جنگ او بر جبانة کنده رهبری داشت.[۷] پس از قتل مختار، او جزو فرماندهان مصعب بود و او را بر علیه عبدالملک یاری میداد.[۸] همچنین در زمان مصعب او سالار قبایل مذحج و اسد بود که با خوارج جنگید. [۹]
پس از قتل مصعبویرایش
پس از قتل مصعب به عبدالملک پیوست و در شمار یاران حجاج بن یوسف ثقفی قرار گرفت.[۱۰] حجاج سپاه برگزیده خود را که هجده هزار نفر بودند، به فرماندهی زحر برای مقابله با شبیب روانه کرد. در ”سیلحین“ جنگ درگرفت و زحر به خاک افتاد و سپاهش شکست خورد. اما توانست از میان کشتگان برخیزد و خود را به کوفه نزد حجاج برساند. حجاج او را مردی بهشتی میدانست.[۱۱]
درباره زمان مرگ او اطلاع درستی در دست نیست.
منبعویرایش
پی نوشتویرایش
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۱۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۹۰؛ الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۷۵.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۴۸۵؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۱۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۹؛ الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۷۵؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی، ج۵، ص۱۲۷؛الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۸۳. البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۱۹۱؛ قس دینوری، الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۶۱ این سخنان را به شمر نسبت داده است.
- ↑ - تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، همانجا.
- ↑ - الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲ جوخی نام رودخانه و منطقه آبادی در ناحیه شرقی بغداد است. ر.ک : معجم البلدان، یاقوت حموی، شهاب الدین ابی عبدالله، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۹ قمری.، ذیل واژه.
- ↑ - تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۱.
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۸۷.
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۸۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۱۵۳؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی، ج۶، ص۳۲۷؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۳۰۷
- ↑ - تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص106؛ المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ابن جوزی، عبد الرحمان، چاپ محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت: ۱۴۱۲ قمری/ ۱۹۹۲ میلادی.، ج۶، ص۱۱۰.
- ↑ - تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۷ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۱۹۷.
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۸۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۴۳
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۰؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۴۳؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۶، ص۱۸۳.