آغاز روشنایی آیینه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''آغاز روشنایی آیینه'''، کتابی است درباره شعر مذهبی که توسط [[علی موسوی‌ گرمارودی]] نوشته شده است.  
'''آغاز روشنایی آیینه'''، کتابی است درباره شعر مذهبی که توسط [[سید علی موسوی گرمارودی‌|علی موسوی‌ گرمارودی]] نوشته شده است.  


{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
خط ۱۹: خط ۱۹:
| ناشر فارسی      =  
| ناشر فارسی      =  
| محل انتشارات    = تهران‌
| محل انتشارات    = تهران‌
| تاریخ نشر      = 1388
| تاریخ نشر      = ۱۳۸۸
| تاریخ نشر فارسی =  
| تاریخ نشر فارسی =  
| محل ناشر فارسی  =  
| محل ناشر فارسی  =  
| نوع رسانه      =  
| نوع رسانه      =  
| صفحه            = ‏‫ ‏‫‬‏124
| صفحه            = ‏‫ ‏‫‬‏۱۲۴
| قطع            =  
| قطع            =  
| اندازه وزن =   
| اندازه وزن =   
خط ۲۹: خط ۲۹:
| نوبت چاپ    =
| نوبت چاپ    =
| تعداد جلد      =
| تعداد جلد      =
| شابک            =  ‏‫‬‏‭978-024-506-869-0
| شابک            =  ‏‫‬‏‭۹۷۸-۰۲۴-۵۰۶-۸۶۹-۰
| کتاب‌خانهٔ ملی ایران    =
| کتاب‌خانهٔ ملی ایران    =
| پس از          =  
| پس از          =  
خط ۳۵: خط ۳۵:
}}
}}


== درباره نویسنده ==
سید علی موسوی گرمارودی فرزند سیّد محمّد علی در سال ۱۳۲۰ ه. ش در قم متولّد شد. پدرش از عالمان دین بود. او تحصیلات خود را تا دوره‌ی متوسطه در قم گذراند. هفده ساله بود که به اتّفاق پدرش به مشهد عزیمت نمود و به تحصیل علوم عربی و ادبی پرداخت و پس از چهار سال به قم بازگشت و به فعالیت سیاسی پرداخت. بعد از واقعه‌ی پانزدهم خرداد به تهران رفت و به عنوان مدرّس در دبیرستان علوی به تدریس مشغول شد و در طی این مدّت توانست علاوه بر دیپلم ریاضی که داشت، دیپلم ادبی خود را کسب کند. در سال ۱۳۵۴ به دانشکده حقوق راه یافت و به اخذ درجه لیسانس نائل آمد. در سال ۴۸ نخستین دفتر شعر خود را به نام «عبور» انتشار داد و در طی همین ایّام بود که با دکتر شریعتی و جلال آل احمد آشنا شد.


==درباره کتاب==
«آغاز روشنایی آینه»؛ ترکیب‌ بند بلند عاشورایی است که به همراه بخش‌هایی درباره این سروده در قالب کتاب با همین نام منتشر شده است. ناشر این کتاب انتشارات سوره مهر است.


بهاءالدین خرمشاهی در متنی که در تیرماه سال ۱۳۸۷ منتشر شده، به صورت خلاصه بیان کرده است که:


این ترکیب بند «نقطه اوج و عطفی در یک هزاره تاریخ مرثیه سرایی مذهبی و شعر عاشورایی در ادب فارسی» است. به عقیده وی «غزل‌های این ترکیب بند، صلابت کهن دارد و طراوت نو».


[[حمیدرضا شکارسری‌|حمیدرضا شکارسری]] هم درباره این ترکیب بند نوشته است:


«واژه‌هایی چون «غم»، «حقیقت»، «سیاهی»، «زیبایی»، «شکوه» و ... ترکیب مورد نظر را به بیانیه‌ای مستقیم، اما هنرمندانه و پر شور و تاثیرگذار بدل نموده‌اند که فایده‌مندی آن انکارناپذیر است....».


این نقد و نظرها همراه با نقد و نظرهایی از سید صدرالدین قوام شیرازی، محمد یزدان‌پرست و [[مرتضی امیری اسفندقه‌|مرتضی امیری اسفندقه]] درباره این ترکیب بند، در کتاب حاضر ارائه شده است:


«آغاز روشنایی آینه» شامل ترکیب بندی ۱۵ بندی است که پیش از این بندهایی از آن با نام موقت «از گلوی غمگین فرات» در نیمه فروردین ۸۷ در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود.


در کتاب حاضر موسوی گرمارودی عنوان ترکیب بند را تغییر داده و در بخش مستقلی تمام نقد و نظرهایی که درباره این شعر مطرح شده را آورده است که از جمله آن‌ها می‌توان به "نگاهی به شعر آیینی جدید گرمارودی" از [[بهاءالدین خرمشاهی‌|بهاءالدین خرمشاهی]]، "حریر و حماسه" از محمد یزدان‌پرست، "زنگ اول در کلاس از گلوی غمگین فرات" از [[مرتضی امیری اسفندقه‌|مرتضی امیری اسفندقه]]، "در غیاب من" از حمیدرضا شکارسری و "نقدی کوتاه بر بند اول در گلوی غمگین فرات" از شهیدی اشاره کرد.
در این کتاب اما می‌توان بخش‌هایی دیگر را هم مطالعه کرد که به نوعی بیانگر نوع نگاه شاعر به شعر آئینی است.


در همین راستا نوشتار موسوی گرمارودی بر چگونگی شعر عاشورایی در گذر زمان و در دوران‌های مختلف و اشاره به شاعرانی که در موضوع عاشورا سروده‌هایی داشته‌اند، با محوریت نگاه به شعر عاشورایی «باز این چه شورش است» [[محتشم کاشانی‌|محتشم کاشانی]] و نگاهی به شعر زنده یاد سید حسن حسینی با نام "شاعری در تصرف شعر" و همچنین شعرهای آیینی زنده یاد [[قیصر امین پور|قیصر امین‌پور]] دارد.


== بخشی از کتاب ==
دردر ترکیب‌بند، در ۱۵ بند میخوانیم:


به گونه ماه


نامت زبان زد آسمان‌ها بود


و پیمان برادری‌ات


با جبل نور


چون آیه‌های جهاد


محکم.


تو آن راز رشیدی


که روزی فرات


بر لبت آورد


و ساعتی بعد


در باران متواتر پولاد


بُریده بُریده افشا شدی


و باد


تو را با مشام خیمه‌گاه


در میان نهاد


و انتظار در بهت کودکانه حرم


طولانی شد


تو آن راز رشیدی


که روزی فرات


بر لبت آورد


و در کنار درک تو


کوه از کمر شکست.


==منابع==


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1880141&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران]
*[https://ebook.sooremehr.ir/content/1048/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%87 وب سایت انتشارات سوره مهر]


==چکیده==
کتاب «آغاز روشنایی آینه»؛ ترکیب‌ بند بلند عاشورایی از سید علی موسوی گرمارودی است که به همراه بخش‌هایی درباره این سروده در قالب کتاب با همین نام منتشر شده است. این کتاب در حوزه هنری استان تهران تولید و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. استاد بهاءالدین خرمشاهی در نوشتاری که در اول تیرماه سال 1387 مرقوم داشته این ترکیب بند را «نقطه اوج و عطفی در یک هزاره تاریخ مرثیه سرایی مذهبی و شعر عاشورایی در ادب فارسی» دانسته است. به اعتقاد او «غزل‌های این ترکیب بند، صلابت کهن دارد و طراوت نو». حمیدرضا شکارسری هم درباره این ترکیب بند نوشته است: «واژه‌هایی چون «غم»، «حقیقت»، «سیاهی»، «زیبایی»، «شکوه» و ... ترکیب مورد نظر را به بیانیه‌ای مستقیم، اما هنرمندانه و پر شور و تأثیرگذار بدل نموده‌اند که فایده‌مندی آن انکارناپذیر است....» این نقد و نظرها همراه با نقد و نظرهایی از سید صدرالدین قوام شیرازی، محمد یزدان‌پرست و مرتضی امیری اسفندقه درباره این ترکیب بند، در کتاب حاضر ارائه شده است. «آغاز روشنایی آینه» شامل ترکیب بندی 15 بندی است که پیش از این بندهایی از آن با نام موقت «از گلوی غمگین فرات» در نیمه فروردین 87 در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود. در کتاب حاضر موسوی گرمارودی عنوان ترکیب بند را تغییر داده و در بخش مستقلی تمام نقد و نظرهایی که درباره این شعر مطرح شده را آورده است که از جمله آن‌ها می‌توان به "نگاهی به شعر آیینی جدید گرمارودی" از بهاءالدین خرمشاهی، "حریر و حماسه" از محمد یزدان‌پرست، "زنگ اول در کلاس از گلوی غمگین فرات" از مرتضی امیری اسفندقه، "در غیاب من" از حمیدرضا شکارسری و "نقدی کوتاه بر بند اول در گلوی غمگین فرات" از شهیدی اشاره کرد.
در این کتاب اما می‌توان بخش‌هایی دیگر را هم مطالعه کرد که به نوعی بیانگر نوع نگاه شاعر به شعر آئینی است. در همین راستا نوشتار موسوی گرمارودی بر چگونگی شعر عاشورایی در گذر زمان و در دوران‌های مختلف و اشاره به شاعرانی که در موضوع عاشورا سروده‌هایی داشته‌اند، با محوریت نگاه به شعر عاشورایی «باز این چه شورش است» محتشم کاشانی و نگاهی به شعر زنده یاد سید حسن حسینی با نام "شاعری در تصرف شعر" و همچنین شعرهای آیینی زنده یاد قیصر امین‌پور دارد.
==منابع==
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1880141&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران]
* [https://ebook.sooremehr.ir/content/1048/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%87 وب سایت انتشارات سوره مهر]
[[رده: کتاب‌ها]]
[[رده: کتاب‌ها]]
[[رده: کتاب‌ها در گروه ادبیات]]
[[رده: کتاب‌ها در گروه مجموعه اشعار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۵

آغاز روشنایی آیینه، کتابی است درباره شعر مذهبی که توسط علی موسوی‌ گرمارودی نوشته شده است.

آغاز روشنایی آیینه

به کوشش علی موسوی‌ گرمارودی
ناشر سوره مهر
محل نشر تهران‌
تاریخ نشر ۱۳۸۸
شابک‏‫‬‏‭۹۷۸-۰۲۴-۵۰۶-۸۶۹-۰
تعداد صفحات ‏‫ ‏‫‬‏۱۲۴
موضوع شعر مذهبی
زبان فارسی

درباره نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید علی موسوی گرمارودی فرزند سیّد محمّد علی در سال ۱۳۲۰ ه. ش در قم متولّد شد. پدرش از عالمان دین بود. او تحصیلات خود را تا دوره‌ی متوسطه در قم گذراند. هفده ساله بود که به اتّفاق پدرش به مشهد عزیمت نمود و به تحصیل علوم عربی و ادبی پرداخت و پس از چهار سال به قم بازگشت و به فعالیت سیاسی پرداخت. بعد از واقعه‌ی پانزدهم خرداد به تهران رفت و به عنوان مدرّس در دبیرستان علوی به تدریس مشغول شد و در طی این مدّت توانست علاوه بر دیپلم ریاضی که داشت، دیپلم ادبی خود را کسب کند. در سال ۱۳۵۴ به دانشکده حقوق راه یافت و به اخذ درجه لیسانس نائل آمد. در سال ۴۸ نخستین دفتر شعر خود را به نام «عبور» انتشار داد و در طی همین ایّام بود که با دکتر شریعتی و جلال آل احمد آشنا شد.

درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«آغاز روشنایی آینه»؛ ترکیب‌ بند بلند عاشورایی است که به همراه بخش‌هایی درباره این سروده در قالب کتاب با همین نام منتشر شده است. ناشر این کتاب انتشارات سوره مهر است.

بهاءالدین خرمشاهی در متنی که در تیرماه سال ۱۳۸۷ منتشر شده، به صورت خلاصه بیان کرده است که:

این ترکیب بند «نقطه اوج و عطفی در یک هزاره تاریخ مرثیه سرایی مذهبی و شعر عاشورایی در ادب فارسی» است. به عقیده وی «غزل‌های این ترکیب بند، صلابت کهن دارد و طراوت نو».

حمیدرضا شکارسری هم درباره این ترکیب بند نوشته است:

«واژه‌هایی چون «غم»، «حقیقت»، «سیاهی»، «زیبایی»، «شکوه» و ... ترکیب مورد نظر را به بیانیه‌ای مستقیم، اما هنرمندانه و پر شور و تاثیرگذار بدل نموده‌اند که فایده‌مندی آن انکارناپذیر است....».

این نقد و نظرها همراه با نقد و نظرهایی از سید صدرالدین قوام شیرازی، محمد یزدان‌پرست و مرتضی امیری اسفندقه درباره این ترکیب بند، در کتاب حاضر ارائه شده است:

«آغاز روشنایی آینه» شامل ترکیب بندی ۱۵ بندی است که پیش از این بندهایی از آن با نام موقت «از گلوی غمگین فرات» در نیمه فروردین ۸۷ در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود.

در کتاب حاضر موسوی گرمارودی عنوان ترکیب بند را تغییر داده و در بخش مستقلی تمام نقد و نظرهایی که درباره این شعر مطرح شده را آورده است که از جمله آن‌ها می‌توان به "نگاهی به شعر آیینی جدید گرمارودی" از بهاءالدین خرمشاهی، "حریر و حماسه" از محمد یزدان‌پرست، "زنگ اول در کلاس از گلوی غمگین فرات" از مرتضی امیری اسفندقه، "در غیاب من" از حمیدرضا شکارسری و "نقدی کوتاه بر بند اول در گلوی غمگین فرات" از شهیدی اشاره کرد. در این کتاب اما می‌توان بخش‌هایی دیگر را هم مطالعه کرد که به نوعی بیانگر نوع نگاه شاعر به شعر آئینی است.

در همین راستا نوشتار موسوی گرمارودی بر چگونگی شعر عاشورایی در گذر زمان و در دوران‌های مختلف و اشاره به شاعرانی که در موضوع عاشورا سروده‌هایی داشته‌اند، با محوریت نگاه به شعر عاشورایی «باز این چه شورش است» محتشم کاشانی و نگاهی به شعر زنده یاد سید حسن حسینی با نام "شاعری در تصرف شعر" و همچنین شعرهای آیینی زنده یاد قیصر امین‌پور دارد.

بخشی از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دردر ترکیب‌بند، در ۱۵ بند میخوانیم:

به گونه ماه

نامت زبان زد آسمان‌ها بود

و پیمان برادری‌ات

با جبل نور

چون آیه‌های جهاد

محکم.

تو آن راز رشیدی

که روزی فرات

بر لبت آورد

و ساعتی بعد

در باران متواتر پولاد

بُریده بُریده افشا شدی

و باد

تو را با مشام خیمه‌گاه

در میان نهاد

و انتظار در بهت کودکانه حرم

طولانی شد

تو آن راز رشیدی

که روزی فرات

بر لبت آورد

و در کنار درک تو

کوه از کمر شکست.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]