در حال ویرایش
محمد رضا آقاسی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
پیشرفته
نویسههای ویژه
راهنما
عنوان
سطح ۲
سطح ۳
سطح ۴
سطح ۵
قالب
افزودن
لاتین
لاتین گسترشیافته
آوانگاری بینالمللی
نمادها
یونانی
یونانی قدیمی
سیریلیک
عربی
عربی گسترشیافته
عبری
بنگالی
تامیلی
تالوگو
سینهالی
دیواناگرى
گجراتی
تایلندی
لائو
خمر
بومی کانادا
رونی
Á
á
À
à
Â
â
Ä
ä
Ã
ã
Ǎ
ǎ
Ā
ā
Ă
ă
Ą
ą
Å
å
Ć
ć
Ĉ
ĉ
Ç
ç
Č
č
Ċ
ċ
Đ
đ
Ď
ď
É
é
È
è
Ê
ê
Ë
ë
Ě
ě
Ē
ē
Ĕ
ĕ
Ė
ė
Ę
ę
Ĝ
ĝ
Ģ
ģ
Ğ
ğ
Ġ
ġ
Ĥ
ĥ
Ħ
ħ
Í
í
Ì
ì
Î
î
Ï
ï
Ĩ
ĩ
Ǐ
ǐ
Ī
ī
Ĭ
ĭ
İ
ı
Į
į
Ĵ
ĵ
Ķ
ķ
Ĺ
ĺ
Ļ
ļ
Ľ
ľ
Ł
ł
Ń
ń
Ñ
ñ
Ņ
ņ
Ň
ň
Ó
ó
Ò
ò
Ô
ô
Ö
ö
Õ
õ
Ǒ
ǒ
Ō
ō
Ŏ
ŏ
Ǫ
ǫ
Ő
ő
Ŕ
ŕ
Ŗ
ŗ
Ř
ř
Ś
ś
Ŝ
ŝ
Ş
ş
Š
š
Ș
ș
Ț
ț
Ť
ť
Ú
ú
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
Ũ
ũ
Ů
ů
Ǔ
ǔ
Ū
ū
ǖ
ǘ
ǚ
ǜ
Ŭ
ŭ
Ų
ų
Ű
ű
Ŵ
ŵ
Ý
ý
Ŷ
ŷ
Ÿ
ÿ
Ȳ
ȳ
Ź
ź
Ž
ž
Ż
ż
Æ
æ
Ǣ
ǣ
Ø
ø
Œ
œ
ß
Ð
ð
Þ
þ
Ə
ə
قالببندی
پیوندها
عنوانها
فهرستها
پروندهها
منابع
بحث
توضیح
آن چه مینویسید
آن چه به دست میآورید
مورب
''متن مورب''
متن مورب
پررنگ
'''متن پررنگ'''
متن پررنگ
پررنگ و مورب
'''''متن پررنگ و مورب'''''
متن پررنگ و مورب
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده |نام=محمدرضا آقاسی |تصویر=Aghasi.jpg |توضیح تصویر= |نام اصلی= |زمینه فعالیت=شعر آیینی |ملیت=ایرانی |تاریخ تولد=۲۴ فروردین ١٣٣٨ ه. ش |محل تولد=تهران |والدین= |تاریخ مرگ=٣ خرداد ١٣٨٤ ه. ش |محل مرگ=تهران |علت مرگ= |محل زندگی= |مختصات محل زندگی= |مدفن= |مذهب=شیعه |در زمان حکومت= |اتفاقات مهم= |نام دیگر= |لقب= حیرت |بنیانگذار= |پیشه= شاعر |سالهای نویسندگی= |سبک نوشتاری=مثنوی |کتابها=شیعهنامه، بر مدار عشق، حق نمک |مقالهها= |نمایشنامهها= |فیلمنامهها= |دیوان اشعار= |تخلص= |فیلم ساخته بر اساس اثر= |همسر= |شریک زندگی= |فرزندان= |تحصیلات= |دانشگاه= |حوزه= |شاگرد= |استاد=مهرداد اوستا |علت شهرت=اشعار شیعی اجتماعی و سیاسی |تأثیرگذاشته بر= |تأثیرپذیرفته از=احمد عزیزی |وبگاه= |گفتاورد= |امضا=}} '''محمدرضا آقاسی''' (١٣٣٨ ه. ش- ١٣٨٤ ه. ش) شاعر آئینی معاصر ایرانی بود. ==زندگینامه== محمدرضا آقاسی متخلص به «حیرت» در سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه دو سال در هنرستان تجسمی به تحصیل مشغول شد که بنا به دلایلی درسش را ناتمام رها کرد. آقاسی پانزده ساله بود که شروع به سرودن اشعاری نمود و از سال ١٣٥٥ ه. ش در بعضی انجمنهای ادبی بخصوص «انجمن ادبی ایران» به سرپرستی استاد ناصح حضوری داشت. برادر بزرگترش به نام محمد حسن (مشهور به عمو حسن)، متخلص به «نصری» و مادرش از مشوقین وی برای ورود به عرصه شعر و شاعری بودند. مادرش از بانوان مداح بود. اساتید او افرادی همچون [[مهرداد اوستا]] و هم چنین یوسفعلی میرشکاک بودهاند. وی سرانجام در سال ۱۳۸۴ در تهران درگذشت. ==آثار== در ابتدا همه اشعار آقاسی در قالب غزل بود و گاهی مخمس و چهارپاره نیز کار میکرد. وی قالب مثنوی را از سال ٦٩ برای کارهایش برگزید که مجموعه شعر «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3123323&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author شیعهنامه]» محصول این گرایش بود. ==اشعار== ====آخرین ققنوس <ref>شب شعر عاشورا؛ به ص ۱۷ و ۱۸.</ref>==== {{شعر}} {{ب| ز جنوب و غرب تا شرق و شمال|گشتهام در بین اشباح و رجال}} {{ب|کیست تا از مرگ من پروا کند|یا به روی غربتم در وا کند}} {{ب|آب میجویم ولیکن در سراب|کوفه بازار است این شهر خراب}} {{ب|میزنم بر گرد آتش بال بال|تا بنوشم شعله مرگ حلال}} {{ب|«مرگ» آغاز جهانی دیگر است|عاشقان را مرگ جانی دیگر است}} {{ب|آنکه در خون عشق بازی میکند|تا قیامت سرفرازی میکند}} {{ب|ای خداوندان مُـلک عافیت|والیان مسند اشرافیت}} {{ب|من یقین دارم مسلمان نیستید|چون ولی را تحت فرمان نیستید}} {{ب|من در این آشفته بازار شما|پرده بر میدارم از کار شما}} {{ب|نصرت حق را چو باور داشتم|با علی دست از دهان برداشتم}} {{ب|آه از تزویر خلق دلق پوش|مردم گندم نمای جو فروش}} {{ب|آه از این، گرگهای میش خوار|وین همه مستغنی درویش خوار}} {{ب|یاد دارم روزگار پیش را|مردم نزدیک دوراندیش را}} {{ب|هر که بارش بیش سر در پیش داشت|یک گلیم کهنه ده درویش داشت}} {{ب|شیوه همسایگی در پیش بود|نوش در کام همه بی نیش بود}} {{ب|حرص مردم را اسیر خویش کرد|خلق را یکباره نادرویش کرد}} {{ب|خلق دلواپستر از دیروز خویش|سرگردان از یأس هستی سوز خویش}} {{ب|سینهها در آتش تشویشها|هفت اقلیم است و نادرویشها}} {{ب|موجهای خسته سر درگمی|پس چه شد حال و هوای مردمی}} {{ب|از چه رو مردم فریبی میکنید|با هم احساس غریبی میکنید}} {{ب|ای دل آشوبان زخوف و اضطراب|چرخد از خون شما، هفت آسیاب}} {{ب|ای شرارت پیشـِگان هرزهگرد|در کجا بودید هنگام نبرد}} {{ب|در کجا بودید وقتی جنگ بود|عرصه بر شیران عالم تنگ بود}} {{ب|ای کمند اندازها از پیش و پس|توسن سرکش نگردد رام کس}} {{ب|دام بر چینید ما مرغ دلیم|ماهی گرداب و دور از ساحلیم}} {{ب|مابه صید طور مولا رفتهایم|در پناه او به بالا رفتهایم}} {{ب|یوسف والا زکنعان دور کرد|چشم ظاهربین ما را کور کرد}} {{ب|لیک چشم باطن ما را گشود|هر چه را دیدیم جز مولا نبود}} {{ب|گفت فحشا در کجا آید پدید|گفتمش در کوچههای بی شهید}} {{ب|بی شهیدانند بی سوزو گداز|بر سر سجادههای بی نماز}} {{ب|بی شهیدان را غم لیلا کجاست|سوز و اشک و آه و وایلا کجاست}} {{ب|کوچه ما بوی مجنون میدهد|بوی اشک و آتش و خون میدهد}} {{ب|بوی مجنون مست میسازد مرا|در پی لیلی میاندازد مرا}} {{ب|نام لیلی بردم، آرامم گریخت|هفت بندم بند بند از هم گسیخت}} {{ب|شیعیان فرهنگ عاشورا چه شد|پرچم خون رنگ عاشورا چه شد}} {{ب|کیست تا پرچم به دوش خون کشد|شیعه را از خواب خوش بیرون کشد}} {{ب|گفت مولا کل ارض کربلا|شیعه یعنی غربت و رنج و بلا}} {{ب|شیعه بی درد زخم بی نمک|بس کن این یا لـَیتـَنی کـُنتُ مَعَک}} {{ب|کربلا غوغاست، ساز و برگ کو|ظهر عاشوراست، شور مرگ کو}} {{ب| کربلا گفتم کران را گوش نیست|ورنه از غم بلبلی خاموش نیست }} {{ب| بلبلان چهچه ز ماتم میزنند|روز و شب از کربلا دم میزنند }} {{ب| هر نظر بر غنچهای تر میکنند|یادی از غوغای اصغر میکنند }} {{ب| گفت بابا بی برادر ماندهای؟|بی کس و بی یار و یاور ماندهای؟ }} {{ب| گر تو تنهایی بگو من کیستم|اصغرم اما نه، اصغر نیستم }} {{ب| خیز و اسماعیل را آماده کن|سجدهی شکری بر این سجاده کن }} {{ب| ای پدر حرف مرا در گوش گیر|خیز و این قنداقه در آغوش گیر }} {{ب| خیز و با تعجیل میدانم ببر|بر سر نعش شهیدانم ببر }} {{ب| تشنهام اما نه بر آب فرات|آب میخواهم ولی آب حیات }} {{ب| آب در دست کمان دشمن است|تیر آن نامرد احیاء من است }} {{ب| آتش اقیانوس را آواز داد|آخرین ققنوس را پرواز داد }} {{ب| خون اصغر آسمان را سیر کرد|خواب زینب را چه خوش تعبیر کرد }} {{ب| خون اصغر آسمان را سیر کرد|خواب زینب را چه خوش تعبیر کرد}} {{ب|آه زینب سر به محمل میزند|کاروان را زخم بر دل میزند}} {{ب|ای پرستار پرستوهای من|مرهم زخم تکاپوهای من}} {{ب|ای زبان صدق و تصدیق صفا|اولین بیمار چشمت مصطفی}} {{ب|عصمت زهرا، عزیز مرتضی|در تو جاری رستخیز مرتضی}} {{ب|عصر عاشورا علم در دست توست|کرسی و لوح و قلم در دست توست}} {{ب|غنچهها را گر چه پرپر کردهام|کوله بارت را سبکتر کردهام}} {{ب|ظهر عاشورا که زیر خنجرم|دست بگشا سایه افشان بر سرم}} {{ب|شیعه یعنی امتزاج نار و نور|شیعه یعنی راس خونین در تنور}} {{ب|شیعه یعنی هفت وادی اضطراب|شیعه یعنی تشنگی در شط آب}} {{ب|کیست این ساقی که بی دست آمدست|کز سبوی تیغ سرمست آمدست}} {{ب|آب گفتم سینهها بی تاب شد|خیمهها از آه و آتش آب شد}} {{ب|آب گفتم تشنگی بیداد کرد|کودکم بی تاب شد فریاد کرد}} {{ب|بر زبانش شعله آه و عطش|شد ز تیر کین گلویش آبکش}} {{ب|آفتاب از روی زین افتاده است|مشک آبش بر زمین افتاده است}} {{پایان شعر}}{{شعر}} ====هفتاد و دو تن==== {{شعر}} {{ب| هفتاد و دو ماه و ظهر عاشورا|شق القمر امام را دیدم }} {{ب| هفتاد و دو پشت آسمان خم شد|وقتی کمر امام را دیدم }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| هفتاد و دو ذبح و یک خلیل اللّه|در عزم خلیل حق خلل هرگز }} {{ب| در سیر و سلوک فی سبیل اللّه|تعظیم به هیبت هبل هرگز }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| در هلهله بتان هر جایی|این گونه که دید خود شکستن را }} {{ب| افروخت شراره ستم سوزی|آموخت ره ز خویش رستن را }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| بنگر حرکات نوح اعظم را|در ورطه تشنگی تلاطم کرد }} {{ب| هفتاد و دو کشتی نجات آورد|هفتاد و دو نوح وقف مردم کرد }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| هفتاد و دو کاروان و یک سالار|هفتاد و دو واحه روبرو دارد }} {{ب| گاهی ز تنور و گاه بر نیزه|با امت خویش گفتگو دارد }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| آن اسوه پاکباز میگوید|آنان که ز راز مرگ آگاهند }} {{ب| در دشت جنون ز پا نمیافتند|بر مرکب خون هماره در راهند }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| هفتاد و دو صف فشرده چون پولاد|هفتاد و دو قبضه موم در یک مشت }} {{ب| هفتاد و دو سر سپردهی مولا|تسلیم اشارههای یک انگشت }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| انگشت اشارتی که او دارد|فردا به مصاف میبرد ما را }} {{ب| گر شیوه نو پریدن آموزیم|تا قلهی قاف میبرد ما را }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| فردا که ز نیزه میدمد خورشید|فردا که خروس مرگ میخواند }} {{ب| از خنجر و زخم حجله میبندیم|ما را چو عروس مرگ میخواند }} {{پایان شعر}}{{شعر}} {{ب| هفتاد و دو لحظه، لحظهی پرواز|هفتاد و دو کربلای پیدرپی }} {{ب| هفتاد و دو لحظهی سرافرازی|سرهای بریده خون چکان بر نی }} {{پایان شعر}} ====ظهر [[عطش]]==== {{شعر}} {{ب| آن شب که بتان نماز خواندند | ما را به حریم راز خواندند }} {{ب| بر کف دف و بر لبانِشان کف | از دلبر دلنواز خواندند }} {{ب| دستى به درِ نیاز بردیم | با غمزۀ خود به ناز خواندند }} {{ب| مطرب به ره عراق مىزد | در گوشهاى از حجاز خواندند: }} {{ب| ما شیعۀ آل مصطفاییم | آیینۀ کربلا نماییم }} {{ب| اى تشنهْ شهید سربریده | دل از سر و از پسر بریده }} {{ب| در ظهر عطش مگر چه دیدى | کز جان و جهان نظر بریدى }} {{ب| اى آب حیات دین احمد (ص) | وى کشتى امّت محمد (ص) }} {{ب| تو نوح تمام ماسوایى | تاج سرِ عرش کبریایى }} {{ب| حُبّ تو، اقامۀ نمازست | ذکر تو هماره دلنواز است }} {{ب| اى ناز تو بهترین سرآغاز | چشمى به نیاز ما بینداز }} {{ب| یک چشمه نگر نماز ما را | پرکن قدح نیاز ما را }} {{ب| چشم تو شرابخانۀ ماست | این مستى و مى بهانۀ ماست }} {{ب| از روز ازل نیازمندیم | بر جام لب تو آزمندیم }} {{ب| اى لعل تو گوهر تبسّم | بگشاى لب از سر تبسّم }} {{ب| اى راهنماى رهنوردان | ما را خس و خار ره مگردان }} {{ب| سوگند تو را به «لن ترانى» | کاین قافله را ز خود مرانى }} {{ب| تیریم که بسته بر کمانیم | لطفى، که به چلّه درنمانیم }} {{ب| لنگیم، فتاده در تَف طور | وز لخطۀ دیدن تو مسرور }} {{ب| گفتیم که: شعلۀ شجر کو؟ | گفتى که: گدازۀ جگر کو؟ }} {{ب| آن کس که ز خود عبور دارد | آیینه به شمع طور دارد }} {{ب| ماییم غریب و غرق دردیم | دنبال تو در کجا بگردیم؟ }} {{ب| در رهگذر امید و بیمیم | در حسرت یک تپش نسیمیم }} {{ب| اى زمزمۀ نسیم برخیز | ما را به هواى خود برانگیز }} {{ب| اى رایحۀ تو روحپرور | موج نفس تو، نوحپرور }} {{ب| ماییم و هزار موج سرکش | دریا دریا خروش و آتش }} {{ب| ما شعلۀ پیچ و تاب داریم | کز داغ تو التهاب داریم }} {{ب| این شعله، هجوم نالۀ ماست | آبىست که در پیالۀ ماست }} {{ب| روزى که به ما پیاله دادى | تعلیم فغان و ناله دادى }} {{ب| جایى که به ما نواله کردى | ما را به غمت حواله کردى... }} {{پایان شعر}} ====مثنوی [[عاشورا]]==== {{شعر}} {{ب| دشت پر از ناله و فریاد بود|سلسله بر گردن سجّاد بود }} {{ب| فصل عزا آمد و دل غم گرفت|خیمهی دل بوی محرّم گرفت }} {{ب| زهرۀ منظومۀ زهرا، حسین | کشتۀ افتاده به صحرا، حسین }} {{ب| دست صبا زلف تو را شانه کرد | بر سر نى خندۀ مستانه کرد }} {{ب| چیست لب خشک و ترک خوردهات | چشمهاى از زخم نمک خوردهات }} {{ب| روشنى خلوت شبهاى من | بوسه بزن بر تب لبهاى من }} {{ب| تا ز غم غربت تو تب کنم | یاد پریشانى زینب کنم }} {{ب| آه از آن لحظه که بر سینهات | بوسه نشاندند به لب، تیرها }} {{ب| آه از آن لحظه که بر پیکرت | زخم کشیدند به شمشیرها }} {{ب| آه از آن لحظه که اصغر شکفت | در هدف چشم کمانگیرها }} {{ب| آه از آن لحظه که سجاد شد | همنفس نالۀ زنجیرها }} {{ب| قومِ به حج رفته، به حج رفتهاند<ref>ظاهرا باید (نه حج رفتهاند) باشد. در نوار ضبط شده از این شعر، به همین شکل که در متن آمده، قرائت شده است.</ref> | بى تو در این بادیه کج رفتهاند }} {{ب| کعبه تویى، کعبه به جز سنگ نیست | آینهاى مثل تو بیرنگ نیست }} {{ب| آینۀ رهگذر صوفیان | سنگْ نصیب گذر کوفیان }} {{ب| کوفه دم از مهر و وفا مىزند | شام، تو را سنگ جفا مىزند }} {{ب| کوفه اگر آینهات را شکست | شام ازین واقعه طرفى نبست }} {{ب| کوفه اگر تیغ و تبر زین شود | شام اگر یک سره آذین شود }} {{ب| مرگ اگر اسب مرا زین کند | خون مرا، تیغ تو تضمین کند }} {{ب| آتش پرهیز نبرَّد مرا | تیغ اجل نیز، نبرَّد مرا }} {{ب| بىسر و سامان توام یا حسین | دست به دامان توام یا حسین }} {{ب| جان على سلسله بندم مکن | گردم، از خاک بلندم مکن }} {{ب| عاقبت این عشق هلاکم کند | در گذر کوى تو، خاکم کند }} {{ب| تربت تو، بوى خدا مىدهد | بوى حضور شهدا مىدهد }} {{ب| ساقى لبتشنه! لبى باز کن | سفرۀ نان و رطبى باز کن }} {{ب| شمّهاى از درد دلت بازگو | نکتهاى از نقطۀ آغاز گو }} {{ب| قومِ به حج رفته چو بازآمدند | بر سر نعشت به نماز آمدند }} {{ب| قومِ به حج رفته تو را کشتهاند | پنجه به خوناب تو آغشتهاند }} {{ب| سامریان، شعبده بازى کنند | نفىِ رسولان حجازى کنند }} {{ب| مشعر حق! عزم منا کردهاى | کعبۀ شش گوشه بنا کردهاى }} {{ب| تیر، تنت را به مصاف آمده است | تیغ، سرت را به طواف آمده است }} {{ب| چیست شفابخش دل ریش ما | مرهم زخم و غم و تشویش ما }} {{ب| چیست به جز یاد گل روى تو | سجده به محراب دو ابروى تو }} {{ب| بر سرِ نى، زلف رها کردهاى | با جگر شیعه چهها کردهاى؟! }} {{ب| باز که هنگامه برانگیختى | بر جگر شیعه نمک ریختى }} {{ب| کو کفنى تا که بپوشم تنت | تا گیرم دامنۀ دامنت }} {{ب| حجّ تو هر چند که تأخیر داشت | لکن هفتاد و دو تکبیر داشت }} {{ب| آرى هفتاد و دو لبّیک گو | عزم وضو کرده به خون گلو }} {{ب| اینان هفتاد و دو قربانىاند | کز اثر بادۀ تو، فانىاند }} {{ب| همنفسان! حجّ حسینى کنید | پیروى از راه خمینى کنید }} {{ب| حجّ حسینى، سفرى سرخ بود | احرامش، بال و پرى سرخ بود }} {{ب| حجّ حسینى، سفر کربلاست | نیّت آن غربت و رنج و بلاست }} {{پایان شعر}} ==منابع== *[[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۱۵۳۵-۱۵۳۸.]] *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج ۱، ص ۵۲۹-۵۳۳.]] ==پی نوشت== [[رده:شاعران]] [[رده:شاعران معاصر]] <references />{{شاعران}} [[رده:شاعران فارسی زبان]] [[رده:شاعران ایرانی]] [[رده:شاعران عاشورایی]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگو:*
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:ب
(
ویرایش
)
الگو:جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
(
ویرایش
)
الگو:شاعران
(
ویرایش
)
الگو:شعر
(
ویرایش
)
الگو:پایان شعر
(
ویرایش
)
الگو:گروه تصویر
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ورود
فضاهای نام
صفحه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
دربارهٔ ویکی حسین
تماس با ما
شیوهنامه
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
پایگاههای دیگر
ویکی حج
ویکی پاسخ
تعداد مداخل
۳٬۵۵۲