در حال ویرایش صادق سرمد

{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = سیّد محمد صادق سرمد
| تصویر                  =سرمد.jpg 
| توضیح تصویر            = 
| نام اصلی               = 
| زمینه فعالیت           =
| ملیت                   =
| تاریخ تولد             =1286 ه. ش
| محل تولد                =تهران
| والدین                 =  
| تاریخ مرگ              =1339 ه.ش
| محل مرگ                 =شهرری
| علت مرگ                 =
| محل زندگی               =
| مختصات محل زندگی         =
| مدفن                   =
|مذهب                    =
|در زمان حکومت           =
|اتفاقات مهم             =
| نام دیگر               =
|لقب                     =
|بنیانگذار               =
| پیشه                   =
| سال‌های نویسندگی        = 
|سبک نوشتاری             =قصیده
|کتاب‌ها                 =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار             =
|تخلص                    =
|فیلم ساخته بر اساس اثر =
| همسر                    =
| شریک زندگی             =
| فرزندان                =
|تحصیلات                  =
|دانشگاه                =
|حوزه                   =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت               =
| تأثیرگذاشته بر         =
| تأثیرپذیرفته از        = 
| وب‌گاه                  = 
| imdb_id                = 
| soure_id               =
| جوایز اسکار            =
| جوایز آفی              = 
| جایزه اریل             = 
| جوایز بافتا            = 
| جوایز سزار             = 
| جوایز امی              = 
| filmfareawards         = 
| جوایز جمینای            = 
| جوایز گوی طلایی         =
| جوایز تمشک طلایی         =
| جوایز گویا             = 
| جوایز گرمی             = 
| جوایز ایفتا            = 
| جوایز لورنس الیور      = 
| naacpimageawards       = 
| جوایز فیلم ملی         = 
| جوایز ساگه             = 
| جوایز تونی             =
| جوایز سیمرغ بلورین     =
| جوایز جشن سینمای ایران =
| جوایز حافظ             = 
| جوایز                  = 
|گفتاورد                =
|امضا                  =
}}
'''سید محمدصادق سرمد''' از شاعران معاصر ایرانی است.
==زندگینامه==
سیّد محمد صادق سرمد فرزند سیّد محمد علی، در سال 1286 ه. ش در تهران در خانواده‌ای روحانی متولد شد. پدر او یکی از مطّلعین و معتمدین و جدش میرزا نصر اللّه نیز یکی از عرفا و ادبای زمان خود به شمار می‌رفت. وی از دانشکده حقوق فارغ التحصیل گردید. از سن 33 سالگی به وکالت دادگستری پرداخت و در دوره‌ی 18 مجلس شورای ملی به نمایندگی انتخاب شد.

نبوغ ادبی و شعری سرمد از یازده سالگی تجلّی نمود چنانچه در نوزده سالگی به عضویت انجمن ادبی ایران انتخاب گردید و در اکثر انجمن‌های ایران نیز شرکت می‌کرد.

سرمد تا سال 1320 شمسی آثار منثور و منظوم خود را در جراید و مجلّات ادبی ایران و هند منتشر کرد. وی امتیاز روزنامه‌ی «صدای ایران» را به دست آورد و مدت 6 سال آن را منتشر کرد. پس از مهر 1322 شمسی به همراه چند تن از روزنامه‌نگاران به کشور انگلستان عزیمت کرد و در اسفند 1328 شمسی به عنوان ملک الشعرای دربار جزو ملتزمین شاه به پاکستان رفت و قصاید و قطعاتی به یادگار این سفر سرود. وی در سرودن انواع شعر به کهن و نو مهارت داشت و در انواع شعر طبع آزمایی نمود.
امّا بیشتر توجّهش به قصیده‌سرایی بود.

سرمد در سال 1339 شمسی به علت ابتلا به بیماری سرطان در سن 53 سالگی وفات یافت و در امامزاده عبد اللّه در شهر ری به خاک سپرده شد. او به علت گرایش مذهبی گاهگاهی اشعاری نغز در مدیحه و مرثیه‌ی اهل بیت (ع) می‌سرود.

دیوان کامل اشعارش در سال 1347 شمسی توسط خانواده‌اش به چاپ رسیده است. <ref> سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 3، ص 1763.</ref>

==اشعار==
===شام عاشورا===
{{شعر}}


{{ب| امشب است آن شب که عالم غرق شیون می‌شود|شیون مرد و زن اندر کوی و برزن می‌شود }}

{{ب| شام عاشورا است امشب وز قضای ایزدی‌|سرنوشت روزگار امشب معیّن می‌شود }}

{{ب| حق به ظاهر می‌شود محکوم باطل وز قضا|چند روزی سلطنت بر کام دشمن می‌شود }}

{{ب| کفر اگر چه پنجه‌ی ایمان به عدوان بشکند|دولت ایمان به یُمن عدل ایمن می‌شود }}

{{ب| تیغ ناپاکان کند از تن سر پاکان جدا|همچنان بر نیزه بینی سر که بی‌تن می‌شود  }}

{{ب| لیکن از هر قطره‌ی خون شهیدان خدا|روی گیتی گر همه صحراست گلشن می‌شود }}

{{ب| روید از خون شهیدان شاخه‌ی طوبای عدل‌|وز درخت غصب و عدوان ریشه افکن می‌شود }}

{{ب| حق نهد بر فرق تاج و باطل افتد از رواج‌|چون چنین گردد حق از باطل مبیّن می‌شود }}

{{ب| آن زمان دیگر نگردد هیچ آزادی اسیر|نه اسیری هیچ بی‌ملجأ و مأمن می‌شود }}

{{ب| آن زمان نه هیچ خاین لاف خدمت میزند|آن زمان نه هیچ پاک، آلوده دامن می‌شود }}

{{ب| آن زمان عالم شود روشن ز نور معرفت‌|وز فروغ معدلت آفاق روشن می‌شود }}

{{ب| آن زمان باقی نماند خاطر افسرده‌ای‌|آن زمان آسوده خاطر، خاطرِ من می‌شود  }}
{{پایان شعر}}
===روز [[حسین]](ع)===
{{شعر}}


{{ب| ز ایّام نامور که همه ثبت دفتر است‌|امروز دیگر و دگر ایّام دیگر است }}

{{ب| امروز دیگر است ز ایّام نامدار|کامروز را فضیلت بسیار در بر است }}

{{ب| امروز اگر چه روزی از جمله روزهاست‌|از صد هزار روز و مه و سال برتر است }}

{{ب| تاریخ چیست؟ صفحه‌ای از عالم بزرگ‌|امروز با بزرگی عالم برابر است }}

{{ب| تاریخ چیست؟ اکبر ایام روزگار|و امروز را نگر که ز تاریخ اکبر است }}

{{ب| یک روز روزِ کورش و داراست در جهان‌|یک روز روزِ دولت کسری و قیصر است }}

{{ب| چون روزگار قیصر و دارا به سر رسید|یک چند روزگار به کام سکندر است  }}

{{ب| پیمانه‌ی حیات سکندر چو گشت پر|معلوم شد که آب حیات مکدّر است }}

{{ب| روز سران سرآمد و شد روز سروری‌|کش روزگار بر سر ایّام سرور است }}

{{ب| امروز را به خون شهیدان نوشته‌اند|روز حسین (ع) کشته‌ی تیغ ستمگر است }}

{{ب| روز علی سر آمد و روز حسین گشت‌|روز پسر چو روز پدر حیرت‌آور است }}

{{ب| روز حسین روز رسول است و اهل بیت‌|روز حسین روز حق و روز داور است }}

{{ب| امروز کربلا را بی‌حدّ بود قتیل‌|امروز دشت ماریه را کشته بی‌مر <ref> بی‌مر: بی‌حد، بی‌شمار.</ref> است }}

{{ب| هر جا قدم نهی سر بی‌تن به پای توست‌|هر سو نظر کنی تن بی‌دست و بی‌سر است }}

{{ب| یک جا فتاده بر سر نعش پسر پدر|یک جا به روی نعش پسر خفته مادر است }}

{{ب| یک سو خواهر است به سوی برادران‌|سوی دگر برادر گریان خواهر است }}

{{ب| این نیست کربلا که بلا خیز شد چنین‌|این صحنه‌ی قیامت و صحرای محشر است }}

{{ب| این ماهی شناور در موج بحر نیست‌|این نعش اکبر است که در خون شناور است }}

{{ب| این بال و پر به خون زده صید پرنده نیست‌|این تیر خورده کودک نوزاد اصغر است }}

{{ب| این بر فراز نی سر سبطّ رسول نیست‌|این برفراز چرخ برین مهر انور است }}

{{ب| خاتون کربلاست که امّ المَصائب است‌|این زینب است و خواهر عبّاس و جعفر است }}

{{ب| دردا و حسرتا که ز بی‌مهری سپهر|افتاده در خیام حرم هر چه آذر است  }}

{{ب| امروز تشنگان را در جام، جای آب‌|اشک است و خون که چشمه‌ی آن دیده‌ی تر است }}

{{ب| امروز هر چه بود بر آل علی گذشت‌|تا خود برآید آنچه به فردا مقدّر است }}

{{ب| یک روز روز حاصل ایّام آدمی است‌|جز آن هر آن چه روز گذارد مکرّر است }}

{{ب| آن روز روز خدمت خلق است بهر حق‌|خرّم کسی که خدمت خلقش میسّر است }}

{{ب| پایان زندگانی هر کس به مرگ اوست‌|جز مرد حق که مرگ وی آغاز دفتر است }}

{{ب| آغاز شد حیات حسینی به مرگ او|وین قصّه رمز آب حیات است و کوثر است }}

{{ب| مرد خدای تن به مذلّت نمی‌دهد|کانسان به کسب عزّت و ذلّت مخیّر است }}

{{ب| آن کس که در اقامه‌ی حق می‌شود شهید|عمر ابد نصیب وی از موت احمر است }}

{{ب| روزی که مرد حق به حقیقت کند قیام‌|آن روز روز رجعت آل پیمبر است }}

{{ب| سربازی حسین و سرافرازی حسین‌|امروز زینت سر هر تاج و افسر است }}

{{ب| تا حشر بر قیام حسینی درود باد|کاین درس زندگی بشر تا به محشر است }} 
{{پایان شعر}}
==منابع==

*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1164-1167.]

==پی نوشت==
[[رده:ادبیات]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />{{شاعران}}