در حال ویرایش
ابو العلاء معری
(بخش)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
== نمونه اشعار == 1- و علی الدّهر من دماء الشّهیدینعلیّ و نجله شاهدان 2- فهما فی أواخر اللّیل فجران و فی أوّلیاته شفقان 3- ثبتا فی قمیصه لیجیء الحشر مستعدیا الی الرّحمن <ref>ادب الطف؛ ج 2، ص 298.</ref> 1- بر چهرهی روزگار، از خون دو شهید، علی و فرزندش، دو شاهد نقش بسته است. 2- آن دو شاهد، در پایان سیاهی شب، سرخی فجر است و در آغاز آن، شفق خونرنگ. 3- این سرخی بر پیراهن او نقش شده است. تا روز قیامت، بر خدای رحمان دادخواهی کند. ابو العلا در دو بیت زیر قتل [[حسین بن على (ع)|حسین (ع)]] و به خلافت رسیدن یزید را از زشتکاری روزگار و مردم میداند. 1- أری الأیام تفعل کل نکرفما أنا فی العجائب مستزید 2- أ لیس قریشکم قتلت حسیناو کان علی خلافتکم یزید <ref>همان؛ ص 299.</ref> 1- میبینم که روزگار هر کار ناپسندی را انجام میدهد و برای به شگفتآوردن من به بیش از این احتیاجی نیست. 2- مگر نه این است که قریش شما، حسین (ع) را [[شهادت|شهید]] کردند و یزید را بر مسند خلافت نشاندند. 1- أدنیای اذهبی و سوای إمّیفقد ألممت لیتک لم تلمّی 2- و کان الدهر ظرفا لا لحمدتؤهله العقول و لا لذم 3- و أحسب سانح الأزمیم نادیببین الحیّ فی صحراء ذمّ 4- اذا بکر جنی فتوّق عمرافإن کلیهما لأب و أمّ 5- و خف حیوان هذی الأرض و احذرمجیء النطح من روق و جمّ 6- و فی کل الطباع طباع نکزو لیس جمیعهنّ ذوات سمّ 7- و ما ذنب الضراغم حین صیغتو صیّر قوتها مما تدّمی 8- فقد جبلت علی فرس و ضرسکما جبل الوفود علی التنمی 9- ضیاء لم یبن لعیون کمهو قول ضاع فی آذان صمّ 10- لعمرک ما أسرّ بیوم فطرو لا أضحی و لا بغدیر خم 11- و کم أبدی تشیّعه غویّلأجل تنسّب ببلاد قمّ <ref>لزوم ما لا یلزم؛ ج 2، ص 318. ادب الطف؛ ج 2، ص 300.</ref> 1- ای روزگار غدار، راه خود گیر و در کمین دگران باش، مصیبتی به بار آوردی و کاش نیاوردی. 2- زمانه را نه آن منزلت است که فرزانگان بستایش برخیزند و یا زبان به ملامت گشایند. 3- چنین پندارم که شب دیجور به صحرای هلاک بانگ جدایی و فراق برکشید. 4- اگر بکر جنایتی آرد، عمرو هم از پا ننشیند، آخر نه هر دو از یک پدر و مادر زادهاند. 5- در پهنه گیتی از هر جانداری برحذر باش، که شاخدار و بیشاخش حمله خواهد کرد. 6- هر موجودی بالطبع میگزد، منتها همگان را نیش زهرآگین نباشد. 7- شیر و پلنگ را چه گناه است، اگر شکار خود را به خاک و خون میکشد؟ 8- به خوی درندگی پا به جهان نهاد، چونانکه شنهای رونده در بیابان روانند. 9- پرتوی هست اما چشم نابینا احساس نکند و سخن حق که در گوش کران جا نکند. 10- به جانت سوگند که نه در عید فطر شادمانم و نه در روز قربان و نه در عید غدیر. 11- فراوان بینم سرگشتهای راه تشیع پوید، ازاینرو که بلاد قم منزل و مأوای اوست.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ورود
فضاهای نام
صفحه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
دربارهٔ ویکی حسین
تماس با ما
شیوهنامه
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
پایگاههای دیگر
ویکی حج
ویکی پاسخ
تعداد مداخل
۳٬۵۵۲