در حال ویرایش اصغر عرب‌ (بخش)

==اشعار==

===نور خدا===
{{شعر}}


{{ب| لاله‌گون دشت غم از خون خدا می‌بینم‌|این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم }}

{{ب| عجبی نیست که شد کربُ بلا کعبه‌ی عشق‌|در خرابات مغان نور خدا می‌بینم }}

{{ب| ملک الحاج تو در خانه و من کربُ بلا|خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم }}

{{ب| کوی جانبازی و عشق است که خاک در آن‌|قبله‌ی حاجب و محراب دعا می‌بینم }}

{{ب| ای حسین آنچه ز کار تو شده عالم گیر|با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم }}

{{ب| اثرات جهش و جنبش تو در دنیا|فکر دور است همانا که خطا می‌بینم }}

{{ب| دین و آزادی و مردی اگر امروز بجاست‌|این همه از نظر لطف شما می‌بینم }}

{{ب| بوی مشک است ز خون دادن مردان خدا|آنچه من هر سحر از باد صبا می‌بینم }}

{{ب| منتظر باش رسد منتقم دادستان‌|که من این مسأله بی‌چون و چرا می‌بینم }}

{{ب| ای «خرد» ذکر مصیبت ز دل حافظ گوی‌|که من او را ز محبان خدا می‌بینم  }}
{{پایان شعر}}
===ماه [[بنی هاشم]]===
{{شعر}}


{{ب| تو ای ماه بنی هاشم به هرجا جلوه بنمایی‌|دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی }}

{{ب| سروش رحمتی انور هدایی، فضل رحمانی‌|تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی }}

{{ب| به صحرای شهادت دریم خون، روز جان بازی‌|تو زیبا رو چنان خوبی که زیبایی بیارایی }}

{{ب| علی با چهره‌ی ایزد نمایی می‌شود پیدا|در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی }}

{{ب| به مردیّ و دلیریّ و جوانمردیّ و جان بازی‌|مرا در رویت از حیرت فروبسته‌ست گویایی }}

{{ب| تو خورشید شهیدانی و شمع بزم آزادی‌|که همچون آفتاب از جام و حور از حلّه پیدایی }}

{{ب| از این در، رانیم یا خوانیم هرگز نخواهم شد|که گر تلخ است، شیرین است از آن لب هرچه فرمایی }}

{{ب| به طوفان الم غرقم، بیا مشکل گشایی کن‌|چو پایابم برفت از دست دانستم که دریایی }}

{{ب| «خرد» در وصف بو فاضل ز «سعدی» شکر آورد|مسلّم نیست طوطی را در ایّامت شکر خایی <ref> مصراع دوم ابیات این غزل از سعدی تضمین شده است.</ref>  }}
{{پایان شعر}}