در حال ویرایش
ابن العودی
(بخش)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
== اشعار == ابن عودی در ثنا و ستایش اهل بیت (ع) و شهادت [[حسین بن على (ع)|حسین بن علی (ع)]] اشعاری سروده که قسمتی از قصیدههای او را میآوریم: 1- متی یشتفی من لاعج القلب مغرمو قد لجّ فی الهجران من لیس یرحم؟! 2- إذا همّ أن یسلو أبی عن سلوّهفؤاد بنیران الأسی یتضرّم 3- و یثنیه عن سلوانه لفضیلةعهود التّصابی و الهوی المتقدّم 4- رمته بلحظ لا یکاد سلیمهمن الخبل و الوجد المبرّح یسلم 5- إذا ما تلظّت فی الحشا منه لوعةطفتها دموع من أماقیه تسجم 6- مقیم علی اسر الهوی و فؤادهتغور به أیدی الهموم وقتهم 7- یجنّ الهوی عن عاذلیه تحلّدافیبدی جواه ما یجنّ و یکتم 8- یعلّل نفسا بالأمانی سقیمةو حسبک من داء یصحّ و یسقم 16- بکیت علی ما فات منّی ندامةکأنّی خنس فی البکا أو متمّم 17- و أصفیت مدحی للنبی و صنوهو للنّفر البیض الذین هم هم 18- هم التین و الزیتون ال محمّدهم شجر الطوبی لمن یتفهّم 19- هم جنّة المأوی هم الحوض فی غدهم اللوح و السقف الرّفیع المعظم 20- هم آل عمران هم الحجّ و النساهم سبأ و الذاریات و مریم 21- هم آل یاسین و طاها و هل أتیهم النحل و الإنفال إن کنت تعلم 22- هم الآیة الکبری هم الرکن و الصّفاهم الحجّ و البیت العتیق المکرّم 23- هم فی غد سفن النّجاة لمن وعیهم العروة الوثقی التی لیس تفصم 24- هم الجنب جنب اللّه فی البیت و الوریهم العین عین اللّه فی الناس تعلم 25- هم الآل فینا و المعالی هم العلیینمّم فی منهاجهم حیث یمّموا 26- هم الغایة القصوی هم منتهی العلیسل النصّ فی القرآن ینبئک عنهم 27- هم فی غد للقادمین سقاتهمإذا وردوا و الحوض بالماء مفعم 28- فلولاهم لم یخلق اللّه خلقهو لا هبطا للنسل حوا و آدم 29- هم باهلوا نجران من داخل العبافعاد المناوی فیهم و هو مفحم 30- و أقبل جبریل یقول مفاخرالمیکال: من مثلی و قد صرت منهم؟! 31- فمن مثلهم فی العالمین و قد غدالهم سیّد الإملاک جبریل یخدم؟! 32- و من ذا یساویهم بفضل و نعمةمن الناس و القرآن یؤخذ عنهم؟! 33- أبوهم أمیر المؤمنین و جدّهمأبو القاسم الهادی النبی المکرّم 34- هم شرعوا الدین الحنیفیّ و التقیو قاموا بحکم اللّه من حیث یحکم 35- و خالهم إبراهیم و الامّ فاطمو عمّهم الطیّار فی الخلد ینعم 36- إلی اللّه أبرا من رجال تتابعواعلی قتلهم یا للوری کیف أقدموا؟! 37- حموهم لذیذ الماء و الورد مفعمو أسقوهم کأس الرّدی و هو [[علقم]] 38- و عاثوا بآل المصطفی بعد موتهبماقتل الکرّار بالأمس منهم 39- و ثاروا علیه ثورة جاهلیّةعلی أنّه ما کان فی القوم مسلم 40- و ألقوهم فی الغاضریّات صرّعاکأونّهم قفّ علی الأرض جثّم 41- تحاما هم وحش الفلا و تنوشهمبأریاشها طیر الفلا و هی حوّم 42- بأسیافهم أردوهم ولدینهماریق بأطراف القنا منهم الدّم 43- و ما قدمت یوم الطفوف امیّةعلی السبط الّا بالذین تقدّموا 44- و أنّی لهم أن یبرأوا من دمائهمو قد أسرجوها للخصام و ألجموا 45- و قد علموا أنّ الولاء لحیدرو لکنّه ما زال یؤذی و یظلم 46- تعدّوا علیه و استبدّوا بظلمهو اخّرو و هو السیّد المتقدّم 47- و قد زعموها فلتة کان بدؤهاو قال: اقتلوا من کان فی ذاک یخصم 48- و أفضوا إلی الشوری بها بین ستّةو کان ابن عوف منهم المتوسّم 49- و ما قصدوا إلّا لیقتل بینهمعلی و کان اللّه للطّهر یعصم 50- و إلّا فلیث لا یقاس بأضبعو أین من الشمس المنیرة أنجم؟! 51- فوا عجبا من أین کانوا نظائرا؟!و هل غیره طبّ من الغیّ فیهم؟! 52- و لکن امور قدّرت لضلالهمو للّه صنع فی الارادة محکم 53- عصوا ربّهم فیه ضلالا فأهلکواکما هلکت من قبل عاد و جرهم 54- فما عذرهم للمصطفی فی معادهماذا قال: لم خنتم علیّا جرتم؟! 55- و ما عذرهم إن قال: ما ذا صنعتمبصنوی من بعدی؟! و ما ذا فعلتم؟! 56- عهدت إلیکم بالقبول لأمرهفلم حلتم عن عهده و غدرتم؟! 57- نبذتم کتاب اللّه خلف ظهورکمو خالفتموه بئس ما قد صنعتم 58- و خلّفت فیکم عترتی لهداکمفکم قمتم فی ظلّهم و قعدتم 59- قلبتم لهم ظهر المجنّ و جرتمعلیهم و إحسانی إلیکم کفرتم 60- و ما زلتم بالقتل تطغون فیهمإلی أن بلغتم فیهم ما أردتم 61- کأنّهم کانوا من الرّوم فالتقتسرایاکم صلبانهم و ظفرتم 62- و لکن أخذتم من بنی بثارکمفحسبکم خزیا علی ما اجترأتم <ref> الغدیر؛ ج 4، ص 372- 374. ادب الطف؛ ج 3، ص 126- 128.</ref> ترجمه:1- عاشق شیدا، کی از سوز درون آرام گیرد، با آنکه دلدارش لجوج و نامهربان است. 2- اگر خواهد با فراموشی خاطر، آبی بر دل بریان پا شد، سوز درون سر به طغیان برکشد، شعلهها برانگیزد. 3- دانی که مانع دلداری خاطر چیست؟ شور جوانی، پیمان عشق و شیدایی. 4- از چشم جادویش تیری به سویم افکند که اگر از جنون عشق و شیدایی برکنار بودم، مجنون و شیدا میشدم. 5- آنگاه که شور عشق و مستی خرمن هستی را به آتش کشد، سیلاب اشک فرو ریزد و شعلهی دل را خاموش سازد. 6- پیکرش به زندان عشق اسیر و دربند است. دلش با غمی جانکاه در پی جانان به فلات و هامون دوان است. 7- اشک رخسار بپالاید تا درد اشتیاق از ناصحان مکتوم دارد، اما شعلههای دل زبانه کشد، رازش برملا سازد. 8- دیری است که جان دردمندش را به آرزوها سرگرم سازد، اما دردی از این بالاتر که گاه به شود و گاه سر به طغیان بردارد. 16- بر گذشتههای خود ندامت گرفته و گریستم، چونانکه مادری بر عزیز خود گرید. 17- ثنا و ستایشم را ویژهی رسول و همتایش نمودم و آن اختران تابان که جز آنان درخشش و تابش ندارند. 18- تین و زیتون، خاندان محمّد است و هم درخت طوبی. 19- بهشت عدن هم آنهایند و هم کوثر، لوح و قلم، سقف مرفوع معظّم. 20- آنهایند آل عمران، سورهی حج و نساء، سورهی سبا و ذاریات و هم مریم. 21- و نیز آل طه و یس- سورهی هل اتی، نحل و انفال، اگر توانی فهم کرد. 22- و هم آیت کبری، حقیقت رکن و صفا، حجّ خانهی خدا. 23- به رستاخیز، کشتی نجاتاند و هم دستاویز استوار که نگسلد. 24- نزد اللّهاند در میان خلق، عین اللّهاند در میان مردم. 25- آل اللّهاند با ارج و ارجمند، بر بلندیها که بر منهاج و شریعتشان روانیم. 26- آخرین هدف، بالاترین مقام، از قرآن بپرس تا خبرت گوید. 27- به رستاخیز، اگر بر حوض کوثر راه یابی، از زلال آب حیات سیراب گردی. 28- اگر شمع وجودشان نبودی، خدای بزرگ نه آسمان و زمین آفریدی و نه حوّا و آدم راه زمین گرفتی. 29- در زیر سایهبان عبا، به مباهله نشستند، دشمن از هراس عذاب لب از سخن بربست. 30- جبرئیل که زیر عبا جای گرفت، بر میکائیل مباهات و افتخار گرفت. 31- در پهنهی گیتی کدامین کس همپایهی او تواند بود که سرور ملائک جبرئیل امین خادم او بود. 32- کیست که در فضل و رهبری همتای آنان باشد، با آنکه معلّم قرآناند. 33- پدرشان، امیر مؤمنان، و جدّشان پیامبر اکرم ابو القاسم هدایتگر مکرّم هادی مصطفی. 34- دین حنیف اسلام را همراه تقوی پایهگذار بودند و به دستور خدا قیام کردند. 35- ابراهیم فرزند رسول،، دایی آنان و فاطمه دختر محمد (ص) مادرشان، جعفر طیّار که در خلد بهشت برین به پرواز درآید، عمویشان. 36- به سوی خدا گریزانم از این قوم که بر هلاک و دمار آنان متفق گشتند. وای از این مصیبت! چگونه همدست شدند؟! 37- از آب زلال دریغ کردند، شطّ فرات مالامال بود. جام مرگشان نوشاندند، زهر و شرنگ بود. 38- از خاندان مصطفی (ص) قصاص کردند، خونی که علی در بدر و احد ریخت. 39- به رسم جاهلیت شوریدند، گویا مسلمان نبودند. 40- کشتند و روی هم انباشتند، گویا هیزم بیابان طف بودند. 41- وحش بیابان حلقهی ماتم زد، پرندگان برفرازشان سایبان برافراشتند. 42- عجبا با شمشیر اسلام به خاک هلاکشان نشاندند، به خاطر دیانت در خون کشیدند. 43- خاندان امیّه در کربلا قدم پیش ننهاد، مگر با یاری پیشینیان که راه را هموار کردند. 44- کجا توانند خون حسین را از دامن خود بشویند، نه این است که خیل بنی امیه را با دست خود زین و لجام بستند؟ 45- دانستند که حقّ ولایت با حیدر است، منتهی مظلوم و ستمکش بود. 46- ستم کردند، حق او را بردند، عقب راندند با آنکه پیشوا و سرور بود. 47- اعتراف کرد که این بیعت «فلته» و تصادف بود، لذا گفت: هرکه آنرا تجدید کند باید کشت. 48- بدینجهت کار به شوری افکند، میان شش نفر که صاحب اختیارش ابن عوف بود. 49- هدف این شوری، توطئهی قتل علی بود، تنها خدایش نگاهبان بود. 50- وگرنه شیر بیشهی شجاعت کجا و کفتارهای ترسو. خورشید رخشان کجا و اختران کمسو. 51- شگفتا با کدامین سابقه و ارج همتای او شدند. جز او کسی لایق خلافت بود؟ 52- منتها مقدّرات بر وفق مرادشان جاری گشت. ارادهی خدا در آزمایش استوار و متین است. 53- با سرگشتگی و ضلالت خدای را نافرمان شدند و چونان «عاد» و «جرهم» به هلاکت رسیدند. 54- عذرشان به پیشگاه مصطفی چه باشد که به رستاخیز گوید: «از چه با علی خیانت کردید»؟ 55- و یا پرسد: «از پس من با همتای من چه کردید؟» پاسخ معذرت چه دارید؟ 56- نه این بود که از شما تعهّد گرفتم؟ از چه به عهد و پیمانش خیانت کردید؟ 57- فرمان خدا را پشت سر نهادید، از فرمانش سر بهدر بردید، چه بد کردید. 58- خاندان خود را به رهبری شما انتخاب کردم. در سایهی آنان راه هدایت مییافتید؟ 59- نعل وارونه زدید و به آنان ستم راندید، نعمت مرا کفران نمودید. 60- با سرکشی و طغیان هماره تیغ کین برافراشتید، تا به مراد دل رسیدید. 61- گویا بیگانگان روماند که سپاهتان صلیب را درهم شکند، و پیروز گردد. 62- به خونخواهی پدرانتان، فرزندان مرا کشتید، داغ ننگ و عار بر پیشانی خود نهادید. دنبالهی قصیده در مدح علی بن ابیطالب (ع) میباشد که از ذکر آن خودداری میکنیم. '''قصیده:''' 1- بفنا الغریّ و فی عراص العلقمتمحا الذنوب عن المسیء المجرم 2- قبران قبر للوصی و آخرفیه الحسین فعج علیه و سلّم 3- هذا قتیل بالطفوف علی ظماو أبوه فی کوفان ضرّج بالدم 4- و إذا دعا داعی الحجیج بمکّةفإلیهما قصد التقی المسلم 5- فإقصد هما و قل: السّلام علیکماو علی الائمّة و النبیّ الأکرم 6- أنتم بنو طاها و قاف و الضّحیو بنو تبارک و الکتاب المحکم 7- و بنو الأباطح و المسلخ و الصّفاو الرکن و البیت العتیق و زمزم 8- بکم النجاة من الجحیم و أنتمخیر البریّة من سلالة آدم 9- أنتم مصابیح الدّجی لمن اهتدیو العروة الوثقی التی لم تفصم 10- و إلیکم قصد الولیّ و أنتمأنصاره فی کلّ خطب مولم 11- و بکم یفوز غدا إذا ما أضرمتفی الحشر للعاصین نار جهنّم 12- من مثلکم فی العالمین و عندکمعلم الکتاب و علم ما لم یعلم؟! 13- جبریل خادمکم و خادم جدّکمو لغیرکم فی ما مضی لم یخدم 14- أبنی رسول اللّه: انّ أباکممن دوحة فیها النبوّة ینتمی 15- آخاه من دون البریّة «أحمد»و اختصّه بالأمر لو لم یظلم <ref>الغدیر؛ ج 4، ص 378. </ref> 1- در بارگاه «غری» و ناحیهی «علقمی» گناه تبهکاران و بزهکاران پاک شود. 2- آنجا مزار وصی است و اینجا تربت حسین، لختی درنگ کن و سلام برگو! 3- حسین در کنار فرات با لب تشنه شهید شد، پدرش در کوفه محاسن با خون خضاب کرد. 4- قافله سالار حج که صلای سفر زند، پرهیزکار مسلمان جانب این دو مزار پوید. 5- آهنگ مزارشان کن و درود و صلوات خود بر آنان و سایر پیشوایان تقدیم کن. 6- زادگاه رسول مختار، یادگار سورهی طه و قاف و هم سورهی ضحی و تبارک، آیات محکم قرآن. 7- یادگار اباطح،<ref> اباطح: بطح؛ هامون. زمین هموار.</ref> میقات مسلخ،<ref>مسلخ: قربانگاه</ref> صفا و مروه، کعبه و ارکان، زمزم گوارا. 8- از آتش دوزخ با مهر شما نجات یافتیم، زیرا شما بهترین فرزندان آدمید. 9- چراغ تاریکیها، هرکه خواهد راه یابد، دستاویز استوار و متینی که نگسلد. 10- مهر کیش شما آهنگ خدمت کرد، بدین امید که در سختیها یار او باشید. 11- به فردای رستاخیز که شعلههای دوزخ سوی عاصیان سرکشد، در پناه شما رستگار گردد. 12- در گیتی کدامین کس همپایهی شما باشد که دانش قرآن و علم کافی دارید. 13- روح القدس در خدمت شما و جدّ شما بود، این شرافت مخصوص و ویژهی شما بود. 14- ای زادگاه احمد مختار، پدرتان علی هم از خاندان نبوّت بود. 15- رسول حق از میان همگانش به برادری برگزید، منشور خلافت بدو سپرد، اما مظلوم و محروم ماند.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ورود
فضاهای نام
صفحه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
دربارهٔ ویکی حسین
تماس با ما
شیوهنامه
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
پایگاههای دیگر
ویکی حج
ویکی پاسخ
تعداد مداخل
۳٬۵۵۲